ظرفیت ایران در حل مسائل منطقه
یادداشتی از سید حمید راهدار در مورد مطلب محمدابراهیم طاهریان در دیپلماسی ایرانی
از نوشتار جناب آقای طاهریان بهره بردم. ایشان به لحاظ تجارب فراوان در حوزه برونمرزی خصوصاً افغانستان و پاکستان، نظراتی صائب و نافذ در منطقه دارند. بوتو قربانی جریان افراط گردید و اولین و آخرین قربانی این پدیده شوم در منطقه نیز نخواهد بود. روابط سرد کنونی پاکستان با افغانستان و همچنین روابط خصمانه حاکم بر مناسبات کنونی این کشور با هند نیز سوغات همین پدیده است.
به نظر می رسد حکام کشورهای منطقه بیش از آنچه که این نوشتار بدان توصیه کرده است، واقف به لزوم همگرایی فی مابین برای حل مسائل منطقه هستند، لیکن موانع متعددی بر سر راه تحقق این آرزو وجود دارد که مانع از حاکمیت اعتماد بین کشورها شده است.
از جمله موانعی که می توان بدان اشاره کرد و در نوشتار جناب آقای طاهریان نیز بدان عامل پرداخته شده است جریان افراط است که نویسنده خیلی خوب به رابطه بین افراط گرایی و حضور قدرتهای فرامنطقه ای اشاره کرده است.
خصومت دیرینه میان ملت های ساکن در منطقه که ذکر دلایل آن موجب اطاله کلام خواهد بود از دیگر عوامل مانع در راه همگرایی میان دولت ها شده است و بر بستر این علت است که بسیاری از حوادث خرابکارانه علیه یکدیگر شکل می گیرد و توجیه می شود.
عامل دیگری که می توان بi عنوان مانع همگرایی کشورهای یاد شده برای حل مسائل منطقه نام برد، تضاد در منافع ملی این کشورهاست. که زیر شاخه های فراوانی در هر سه حوزه هند، پاکستان و افغانستان زیر مجموعه این عامل قرار می گیرند. که از جمله می توان به ادعاها و اختلافات مرزی بین هند و پاکستان و پاکستان و افغانستان، رقابت در حوزه های جغرافیایی یکدیگر که بعضاً منجر به حوادث خونین شده است و همچنین دخالت منفی برخی ابرقدرتها و برقراری هدف دار ارتباطات سیاسی و امنیتی با برخی از دولتهای سه گانه مزبور که عطش دیگر کشورها را برای برقراری توازن بر می انگیزاند، اشاره نمود.
نکته ظریف و بجایی که جناب آقای طاهریان در انتهای نوشتار خود بدان اشاره کرده اند و نکته مهم و بدیع در روابط و سیاست خارجی ایران محسوب می شود، احیاء، تجدید نظر و ارتقاء سطح مناسبات با شرق است که با تحقق این مهم هم منطقه می تواند از ظرفیت بالای ایران در حل مسائل منطقه ای سود ببرد و هم ایران می تواند با استحکام جایگاه منطقه ای خود به پیشبرد دیگر مسائل و راهبرد خود در دیگر حوزه ها بپردازد.
به نظر می رسد حکام کشورهای منطقه بیش از آنچه که این نوشتار بدان توصیه کرده است، واقف به لزوم همگرایی فی مابین برای حل مسائل منطقه هستند، لیکن موانع متعددی بر سر راه تحقق این آرزو وجود دارد که مانع از حاکمیت اعتماد بین کشورها شده است.
از جمله موانعی که می توان بدان اشاره کرد و در نوشتار جناب آقای طاهریان نیز بدان عامل پرداخته شده است جریان افراط است که نویسنده خیلی خوب به رابطه بین افراط گرایی و حضور قدرتهای فرامنطقه ای اشاره کرده است.
خصومت دیرینه میان ملت های ساکن در منطقه که ذکر دلایل آن موجب اطاله کلام خواهد بود از دیگر عوامل مانع در راه همگرایی میان دولت ها شده است و بر بستر این علت است که بسیاری از حوادث خرابکارانه علیه یکدیگر شکل می گیرد و توجیه می شود.
عامل دیگری که می توان بi عنوان مانع همگرایی کشورهای یاد شده برای حل مسائل منطقه نام برد، تضاد در منافع ملی این کشورهاست. که زیر شاخه های فراوانی در هر سه حوزه هند، پاکستان و افغانستان زیر مجموعه این عامل قرار می گیرند. که از جمله می توان به ادعاها و اختلافات مرزی بین هند و پاکستان و پاکستان و افغانستان، رقابت در حوزه های جغرافیایی یکدیگر که بعضاً منجر به حوادث خونین شده است و همچنین دخالت منفی برخی ابرقدرتها و برقراری هدف دار ارتباطات سیاسی و امنیتی با برخی از دولتهای سه گانه مزبور که عطش دیگر کشورها را برای برقراری توازن بر می انگیزاند، اشاره نمود.
نکته ظریف و بجایی که جناب آقای طاهریان در انتهای نوشتار خود بدان اشاره کرده اند و نکته مهم و بدیع در روابط و سیاست خارجی ایران محسوب می شود، احیاء، تجدید نظر و ارتقاء سطح مناسبات با شرق است که با تحقق این مهم هم منطقه می تواند از ظرفیت بالای ایران در حل مسائل منطقه ای سود ببرد و هم ایران می تواند با استحکام جایگاه منطقه ای خود به پیشبرد دیگر مسائل و راهبرد خود در دیگر حوزه ها بپردازد.
نظر شما :