جدال قدیم و جدید

۲۴ آذر ۱۳۸۷ | ۱۷:۵۷ کد : ۳۴۳۴ کتابخانه
"جدال قديم و جديد" بخش اول از جلد نخست مجموعه اى است که قرار است در ۶ مجلد تحت عنوان "تاريخ انديشه سياسى جديد در اروپا" منتشر شود.
جدال قدیم و جدید

سید جواد طباطبایی

نشر ثالث

سال چاپ: 1387

651 صفحه

 

"جدال قديم و جديد" بخش اول از جلد نخست مجموعه اى است که قرار است در ۶ مجلد تحت عنوان "تاريخ انديشه سياسى جديد در اروپا" منتشر شود.

 

"جدال قدیم و جدید" توسط سیدجواد طباطبایی تألیف شده که در آن نسبت سنت و تجدد و فرایندهای دیالکتیکی بین آنها و از عصر نوزایش تا انقلاب کبیر فرانسه (1789) مورد بحث قرار گرفته است.

 

کتاب برای اولین بار در سال 1382 توسط نشر نگاه معاصر روانه بازار شد. این کتاب بخشی از پروژه تحقیقاتی است که طباطبایی در سالهای اخیر در مورد تاریخ اندیشه سیاسی در اروپا و ایران در حال انجام است.

 

همان طور در خاتمه کتاب هم آمده است آنچه مد نظر نویسنده است، نشان دادن جدال قدما و متأخرین بر سر سنت و سربر آوردن اندیشه تجدد از همین جدال هاست. اما شاید مهم ترین انتقاد به رویکرد هلگی و انتزاعی مؤلف کتاب که در دیگر آثار او نیز هویدا است ندیده گرفتن تحولات اقتصادی و اجتماعی است. در واقع طباطبایی رابطه ذهن و عین را برخلاف رویکرد جامعه شناختی، مستقل می داند. به نظر وی اگر قرار شود که اتفاقی بیفتد ابتدا در ذهن و اندیشه است و آن گاه به مناسبات جامعه منتقل می شود.

 

با توجه به اين که جلد اول نظريه انحطاط ايران در ۵۶۴ صفحه و بخش اول تاريخ انديشه سياسى در اروپا در ۶۴۴ صفحه منتشر شده اند از هم اکنون مى توان حدس زد که گستره تأليف اخير طباطبايى تا کجاست.

 

از طباطبايى پيش از اين چهار کتاب مرتبط با موضوعات اخير منتشر شده است: دوگانه «درآمدى فلسفى بر انديشه سياسى در ايران» و «زوال انديشه سياسى در ايران» که در آنها براى اولين بار واژه هايى چون «امتناع انديشه سياسى» را وارد ادبيات خود کرد. چندى بعد دو کتاب ديگر طباطبايى با تکيه بر دو انديشمند مسلمان خواجه نظام الملک و ابن خلدون منتشر شد که در آن مولف نظريه زوال خود را بر اساس طرح اين دو انديشمند توضيح مى دهد.

 

جواد طباطبايى در اين آثار با اشاره به سير انديشه و فلسفه سياسى در ايران به اين مسئله مى پردازد که چرا و چگونه ساليان دراز (پس از ملاصدراى شيرازى) تمدن اسلامى و ايران نتوانسته فيلسوف پرور شود.

 

طباطبايى در سير مطالعات خود به مقوله سياست نامه نويسى در تمدن اسلامى نيز اشاره مى کند و از همين منظر موقعيت خواجه نظام الملک را توضيح مى دهد همچنان که با اشاره به انديشه ابن خلدون ريشه هاى پا نگرفتن مفاهيم جديد علوم انسانى غربى در ايران به خصوص علوم اجتماعى مدرن را توضيح مى دهد.


( ۳ )

نظر شما :