در حاشیه دعوت شاه سعودی از مقامات اسراییلی برای شرکت در نشست گفتوگوی ادیان در نیویورک
گفتوگوی ادیان یا نشست سیاسی
يادداشتى از کريم جعفرى در مورد دعوت شاه سعودی از مقامات اسراییلی برای شرکت در نشست گفتوگوی ادیان در نیویورک
مشخص نیست چرا مقامات سعودی اصرار دارند تا برنامههایی تدارک ببینند که به نحوی در آن رژیم اسراییل هم یکپای ماجرا باشد و مقامات این رژیم بتوانند حضور خود را در سطح محافل دیپلماتیک منطقه افزایش دهند! تحرکات سران عرب به خصوص عبدالله شاه سعودی در طول چند سال اخیر نشان از آن داشته است که وی با استفاده از ثروت سرشار نفتی خود قصد داشته تا به نوعی در سیاستهای منطقه تاثرگذاری خود را نشان داده و از اين زاویه بتواند خود را به عنوان یک قدرت منطقهای معرفی کند. آنچه که در طول شش سال گذشته - از ارائه طرح عربی در سال 2002 در نشست سران اتحادیه عرب در بیروت- تا امروز میگذرد، همه نشان دهنده آن است که اعراب در یک مسیر خاص گام بر میدارند و آن هم همپیمانی با رژیم اسراییل است. اصولا نفس طرح پادشاه عربستان برای پایان دادن به اختلاف اعراب و اسراییل ناشی از همین امر بوده و آنچه مشخص است، تمام این تلاشها همه در یک راستا صورت میگیرد و آن هم چیزی نیست جز فشار بر ایران و اتحاد در برابر قدرت مطلق منطقه خاورمیانه.
در این میان مقامات سعودی در طول چند سال گذشته همواره سعی کردهاند تا خود را مدافع حقوق بشر و اندیشههای آزادیخواهانه نشان داده و از این رو به تشکیل نشستها و سمینارهایی مبادرت میکنند که طی آن میلیونها دلار هزینه شده و بابت آن خاندان حکومتی در بالا نشسته و خود را به جهانیان معرفی میکنند. یکی از آخرین اقدامات پادشاه عربستان دعوت به شرکت در نشستی است تحت عنوان گفتوگوی ادیان که قرار است در طول این هفته در شهر نیویورک برگزار شود. به نوشته روزنامه الشرقالاوسط پادشاه عربستان روز پنجشنبه راهی آمریکا شد تا در این سمینار که خود میزبان است – جالب است وی جرات برگزاری اینگونه نشستها را در کشور خود ندارد و سال گذشته هم یک نمونه از آن را در مادرید اسپانیا برگزار کرد – شرکت کرده و ادیان را! را به هم نزدیک کند.
جالبترین نکته در این نشست که انتظار میرود تنها در آن رهبران دینی و روحانیون حضور داشته باشند، دعوت شخصی عبدالله از مقامات رژیم صهیونیستی برای شرکت در آن است و همین نکته باعث میشود که در مورد اهداف این نشست شک کرد و دین را تنها بهانهای برای این موضوع قلمداد کنند. به نوشته روزنامه اسراییلی هاآرتص که روز چهارشنبه منتشر شد، شیمون پرز رئیس اسراییل و تزیپی لیونی وزیر خارجه این رژیم که نتوانست کابینه خود را تشکیل دهد، به صورت شخصی توسط عبدالله دعوت شدهاند و طی هفته آینده راهی نیویورک خواهند شد تا در این نشست شرکت کنند. اصولا جمع شرکت کننده در این سمینار مذهبی بیشتر سیاسی است تا مذهبی. به گفته منابع آگاه، محمود عباس، رييس تشکيلات خودگردان فلسطين، ميشل سليمان رييسجمهور لبنان، عبدالله دوم پادشاه اردن، شیخ حمد بن خلیفه حاکم مجمع الجزایر بحرين، شیخ صباح امير کويت، شیخ حمد بن جبر آل ثانی نخستوزير قطر، نخستوزير يمن و آصف علیزرداری رييسجمهور پاکستان براى شرکت در اين نشست دعوت شدهاند.
البته روزنامه هاآرتص در گوشهای از گزارش خود در مورد این نشست نوشته است که پرز و لیونی در حاشیه نشست ادیان! دیدارهای دوجانبهای را هم با مقامات و سران عرب خواهند داشت که مشخص نیست چگونه خواهد بود.
آنچه مشخص است کنفرانسهایی نظیر آناپولیس و یا نشستهای مخفی و آشکاری که توسط مقامات عرب تدارک دیده شده، نتوانسته رای و نظر آنها را در مورد رابطه با اسراییل تامین کرده و آنها اکنون دین را بهانهای برای برقراری رابطه با این رژیم کردهاند. شاید اینکه برخی از مقامات رژیم اسراییل میگویند حاضر به مذاکره در مورد طرح عربی برای صلح هستند، سران سعودی را ذوق زده کرده و آنها هم دستاچه اقدام به دعوت از سران این رژیم کردهاند. سران عرب به خصوص مقامات عربستانی که برای مقابله با ایران در تمام جبههها سرمایه گذاری کردهاند موفق به شکست ایران و عقب زدن آن نشدهاند و تنها راه مقابله با ایران را همراهی و همکاری با این رژیم میدانند و بارها نیز در سطوح مختلف با مقامات آن دیدار و راههای توسعه همکاری را بررسی کردهاند.
در همین راستا میتوان مثالهای متعددی را آورد، در عراق گروههای تروریستی تحت حمایت برخی کشورهای عرب با انجام عملیات تروریستی، وظیفه داشتن به گونهای صحنه را بازسازی کنند که انگار دست ایران در این عملیاتها در کار بوده است و یا در لبنان، عربستان صدها میلیون دلار هزینه کرد تا شاید بتواند حزبالله این کشور را به گوشهای رانده و طرفداران خود و غرب را در این کشور بر مسند قدرت بنشاند که این امر هم با مقاومت مردمی راه به جایی نبرد، در ابعاد دیگر میتوان به همکاریهای امنیتی عربستان اسراییل در طول جنگ 33 روزه و یا در ترور رهبران لبنانی مانند عماد مغنیه یاد کرد، سعودیها در بسیاری از محافل و مجالس خود برای به حاشیه راندن ایران، تلاش میکنند و به این منظور حاضرند از تمام گروههای تروریستی مخالف با ایران هم حمایت کنند که نمونه عالی آن انتشار گزارشهایی در مورد حمایت مالی برخی از شاهزادههای سعودی از گروه تروریستی منافقین در عراق است.
آنچه در پایان این مجال باید گفت، تاکید بر حرفهای گذشته است؛ حرفهایی که در آن از اشتیاق شدید کشورهای عربی برای به رسمیت شناختن اسراییل است. مشخص نیست که پادشاه عربستان چگونه دچار تضاد شده و در حالی که این رژیم را در بسیاری از سخنرانیهای خود اشغالگر میخواند، حاضر است رهبران آن را برای شرکت در مراسم گفتوگوی ادیان دعوت کند؟ آیا این یک سردرگمی سیاسی نیست؟ آیا مقامات عرب به این باور رسیدهاند که ایران خطرناکتر از اسراییل است که با آنها بر یک میز مینشینند و تمام آرمان مردم فلسطین را بر باد میدهند؟ آیا آنها بر این باورند که اسراییل میتواند یکپای صلح باشد؟ به هر حال آنچه مشخص است نباید نام این نشست را گفتوگوی ادیان گذاشت، بلکه سیاست ردای دین را برتن کرده است...
نظر شما :