قبول صلح اسرائيل با اعراب مانورى بيش نيست

۰۶ آبان ۱۳۸۷ | ۲۰:۵۴ کد : ۳۰۴۱ باشگاه خوانندگان
نگاه يکى از خوانندگان ديپلماسى ايرانى به گفت و گوهاى صلح اعراب و اسرائيل
قبول صلح اسرائيل با اعراب مانورى بيش نيست

مانور سیاسی مقامات اسرائیلی با اعلام قبول طرح صلح عربی ساختار سیاسی اسرائیل در واقع جایگاه مشخصی برای هر یک از مقامات این رژیم در نظر گرفته است که بر این مبنا می توان اظهارات آنان را نیز ارزیابی نمود .

 

در این ساختار جایگاه رئیس جمهور که اکنون شیمون پرز آنرا در اختیار دارد عمدتا یک جایگاه تشریفاتی است و از این موضع وی قادر نیست تصمیماتی سیاسی که بویژه مرتبط با امنیت سرزمینی این رژیم باشد اتخاذ نماید . از این رو باید گفت در اصل اظهارات پرز انچنان بی اهمیت است که حتی اتحادیه عرب نیز واکنش گرمی از خود نشان نداد و تنها مبارک بعنوان میزبان وی و محمود عباس بعنوان کسی که در پیچ و خمهای مذاکرات صلح گیر کرده است از آن استقبال کردند .

 

بنابراین از این منظر باید گفت اظهار نظر یک مسئول اسرائیلی مبنی بر پذیرش طرح صلح عربی بمثابه اظهاراتی پوچ و بی پشتوانه است که نمی تواند بعنوان موافقت اسرائیل با این طرح تلقی گردد . قبل از آن نیز باراک وزیر جنگ اسرائیل اعلام داشته بود این طرح را با جدیت بررسی خواهند نمود لیکن نه این اظهار نظر و نه اظهار نظر پرز در سطح مسئولین اصلی سیاسی - امنیتی و بویژه نخست وزیر که تعیین کننده اصلی محورهای سیاست خارجی است ،بازتابی نداشت.

 

دومین دلیلی که می توان برای این مساله عنوان داشت بخوبی در اظهار نظر باراک مشاهده می شود . وی روز 20/10/2008 ابراز داشت در شرایطی که پیشرفتی در مذاکرات صلح با فلسطین و سوریه وجود ندارد ، زمان برای معامله صلح جامع با منطقه فراهم است . وی افزود طرح صلح عربی را با جدیت بررسی خواهند نمود . مروری بر شرایط اخیر منطقه نیز نشانگر آن است که این اظهارات باراک در واقع تجلی بخش هدف اصلی این جریان در حاکمیت اسرائیل برای طرح چنین مساله ای در این شرایط است . بدین معنی که تل آویو با طرح مذاکرات غیرمستقیم با سوریه دقیقا به هدف خود رسید و آن این بود که بتواند با وارد کردن دمشق - اصلی ترین دشمن عربی اسرائیل - به روند صلح غیرمستقیم فضای منطقه را برای سایر کشورهای عربی فراهم نماید .

 

لذا از این منظر کشورهای عربی مثل لبنان و سایرین می توانند برداشتن گامهای خود به سمت تل آویو را بدین طریق توجیه نمایند که سوریه هم قبلا اقدام به چنین کاری نموده بود . از اینروست که پرز در مصاحبه با حسنی مبارک تلویحا خواهان آغاز گفت و گوهای عربی - اسرائیلی برای بررسی طرح صلح عربی و برقراری روابط فیمابین می گردد .

 

سومین مساله ای که در این موضوع باید مد نظر قرار گیرد این است که مذاکرات صلح اسرائیل - خودگردان فلسطین بطور جدی با مشکل روبرو شده است و واشنگتن نیز توان فشار آوردن بر تل آویو را برای ارائه نرمشهای بیشتر به محمود عباس ندارد . بخصوص اینکه اکنون بهانه تل آویو با توجه به عدم تشکیل دولت لیونی توجیه پذیر است و این مساله - عدم ورود به مذاکرات صلح بخاطر مشخص نبودن دولت جدید اسرائیل - حتی مورد قبول اروپائیها نیز قرار گرفته است . بدیهی است دولت لیونی که نگاه اسرائیل به سیاست خارجی بر اساس ائتلاف این دولت مشخص می شود هنوز تشکیل نشده است و لذا نمی توان قبول کرد که در سایه فقدان این دولت ، برخی مقامات تل آویو اظهاراتی را مطرح نمایند که برای عملی نمودن آن بطور قطع وجود اراده سیاسی لازم است .

 

بدین خاطر می توان گفت که با مسدود شدن مسیر صلح با فلسطین که بطور قطع چه دولت بوش و چه جهات اروپایی به مقصر بودن تل آویو در این مساله اذعان دارند ، باعث گردیده تا مقامات اسرائیلی با طرح چنین اظهاراتی بدنبال ایجاد تعادل نسبی در عرصه سیاست خارجی خود با آمریکا و اروپا باشند و فشارهای وارده بر خود را بکاهند.(دفع فشار در مسیر دیگر) از اینرو می توان گفت اظهارات باراک و پرز اولا مانوری سیاسی است دوما پرش از سکویی به سکوی دیگر است و نهایتا اظهاراتی بی پشتوانه و بدون ارزش که نمی تواند در عرصه عملی متجلی گردد . اما در عین حال نبایستی از این نکته غافل شد که هدف دیگر اسرائیل همانگونه که پیشتر مطرح شد باز کردن فضای منطقه برای نوعی عادی سازی روابط با کشورهای منطقه است . بدیهی است مهمترین کشور منطقه که تهدیدات جدی از داخل آن متوجه تل آویو است کشوری نیست جز لبنان .

 

بنابراین می توان انتظار داشت طی روزهای آتی و قبل از برکناری دولت سنیوره تحرکاتی در این زمینه آغاز گردد . ادامه تحرکاتی که قبلا تل آویو با طرح واگذاری مزارع شبعا به طرف ثالث مطرح کرده بود . از سوی دیگر بنظر نمی رسد اسرائیل در شرایط کنونی امیدی داشته باشد که بتواند از این فضا برعلیه ایران استفاده نماید زیرا روند روزهای اخیر بویژه با کاهش یافتن احتمال حمله آمریکا به ایران کشورهای معتدل عربی را نیز بنوعی به سمت تغییر سیاست خود نسبت به ایران - حداقل در سطح تاکتیکی - کشانده است که بالطبع فضا را برای سوء استفاده تل آویو تنگ تر می نماید . با تشکر چنانچه لازم باشد نکات دیگری نیز می توان ذکر نمود که اطاله کلام است و بهمین میزان بنظر می رسد کفایت از غرض نماید . من الله توفیق   


نظر شما :