تداوم دیپلماسی شکست‌خورده

۳۰ مهر ۱۳۸۷ | ۰۰:۰۳ کد : ۲۹۸۶ اخبار اصلی
هرچند کمک‌های انسان‌دوستانه قابل تمجید و دفاع است، و اگرچه کمک‌های بشردوستانه از سوی کشورهای متمکن و توسعه‌یافته‌ و «شمال» مقوله‌ای رایج است، اما مشکل آنجاست که «تهران» در اوج نیاز شهروندانش، کمک‌ها و حمایت‌های خود را در عرصه‌ی بین‌المللی، با نقطه‌عزیمت‌های ایدئولوژیک گسیل می‌دارد. يادداشتى از مرتضى کاظميان، تحليلگر مسائل سياسى
تداوم دیپلماسی شکست‌خورده
کاردار ایران در بولیوی گفته است:«جمعیت هلال احمر ایران در دو شهر بولیوی اقدام به ساخت درمانگاه‌های عمومی ‌خواهدکرد».‌ سلطانی افزوده است: « درمانگاه‌های دیگری نیز در سایر مناطق بولیوی برای ارائه خدمات پزشکی به شهروندان ‌کم درآمد و با تعرفه‌های ارزان‌تر ازبیمارستان‌های دولتی ساخته خواهد شد». ‌رامیرو تاپیا، ‌وزیر بهداشت بولیوی نیز تصریح کرده است:« حمایت ایران اجازه خواهد داد تا پوشش بهداشتی در بولیوی -که از ‌همکاری ونزوئلا و کوبا نیز برخوردار است- بیشتر شود. بدین شکل می‌توان خدمات درمانی رایگان در تمام کشور و همچنین ‌به ساکنان مناطق مرزی پرو، برزیل و آرژانتین ارائه داد» ( آفتاب یزد، 29مهر1387).
خبر فوق، موردی استثنایی در مناسبات تهران و جهان نیست؛ در این ماه‌ها و در دولت احمدی‌نژاد -باکمال تاسف- چشمان ما به دیدن خبرهایی از این دست عادت کرده است؛ از ساختن نیروگاه و تاسیسات برق در روستاهای فلان کشور توسعه‌نیافته‌ی آسیای دور گرفته تا کمک به پروژه‌های اقتصادی و حتی اجتماعی و فرهنگی و مذهبی گوناگون در اینجا و آنجای «جنوب» و کشورهای درحال توسعه یا توسعه نیافته؛ اخبار «مهرورزی» دستگاه دیپلماسی دولت نهم برای شهروند حیران ایرانی پایان‌ناپذیر می‌نماید ؛ اخباری که در اوج خاموشی‌های تابستان یا در زمانه‌ای که عدم ‌پوشش کافی بهداشت و درمان و بیمه در کشور خودنمایی می‌کند، و در میان نیاز به «چراغ»هایی که به همین «خانه» (ایران) رواست، شنیدن و خواندن آنها نه فقط شگفتی‌آور که گاه غیرقابل‌ توجیه و تلخ می‌نماید.
هرچند کمک‌های انسان‌دوستانه قابل تمجید و دفاع است، و اگرچه کمک‌های بشردوستانه از سوی کشورهای متمکن و توسعه‌یافته‌ و «شمال» مقوله‌ای رایج است، اما مشکل آنجاست که «تهران» در اوج نیاز شهروندانش، کمک‌ها و حمایت‌های خود را در عرصه‌ی بین‌المللی، با نقطه‌عزیمت‌های ایدئولوژیک گسیل می‌دارد؛ کمک‌هایی که البته -به شکلی قابل پیش‌بینی- اهداف سیاسی را ذیل دیپلماسی و اقدام خود تعقیب می‌کند. و این، همان گره‌گاه تعامل و مناسبات اینچنینی با کشورهای جهان‌سوم است. چراکه درست در اوج نیاز به همراهی و حمایت این کشورها از جمهوری اسلامی-که از منظر ساده‌انگاران، مفروض به‌نظر می‌رسد- ناگهان کشورهای دریافت‌کننده‌ی کمک‌های مزبور، تصمیم و سمت‌و‌سویی مخالف ارزیابی تهران از خود نشان می‌دهند.
شاهد این ادعا، رخداد جمعه شب گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل است؛ آنجا که جمهوری اسلامی داوطلب عضویت در شورای امنیت سازمان ملل متحد شده بود؛ پروژه‌ای که با سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در نیویورک شکل رسمی به خود گرفته بود. حاصل رای‌گیری مخفی برای دولت احمدی‌نژاد 32 رای بود، ژاپن رقیب ایران با 158 رای برنده‌ی بازی‌ای شد که نتیجه‌ی آن را تنها دستگاه دیپلماسی دولت نهم، به اشتباه پیش‌بینی کرده بود.
علاوه بر ژاپن، کشورهای ترکیه(161 رای)، مکزیک(185 رای)، اتریش(133 رای) و اوگاندا(181 رای) برای 2 سال به عضویت شورای امنیت درآمدند.
آشکار است که ۳۲ رای از مجموع ۱۹۲ رای در مجمع عمومی سازمان ملل، به چه میزان ناچیز و برای «غرب» قابل تحلیل است. و البته تفسیر این نکته  برای همه، که خبری از آرای کشورهای عضو جنبش عدم تعهد(با 118 رای) ، سازمان کنفرانس اسلامی (با 57 رای)، و گروه ۷۷ (با وجود همپوشانی این مجامع) نبود؛ آرایی که معمولا" به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم مورد توجه و تحلیل احمدی‌نژاد و دولت‌اش -ونیز رسانه‌ی رسمی کشور- قرار می‌گیرد و مواضع و بیانیه‌های این نهادها در حمایت از جمهوری اسلامی مورد تاکید واقع می‌شود.
تاسف‌بار آنجاست که در رویکردها و تحلیل‌هایی به‌شدت ساده‌انگارانه و یا «آگاهانه، غلط» ، این اتفاق از سوی محافل همسو و حامی و همراه دولت، توجیه می‌شود؛ چنان‌که روزنامه‌ی مشهور صبح، به خوانندگانش خبر می‌دهد: « شنیده‌ها از مقر سازمان ملل حاکی است که ژاپنی‌ها در طی روزهای منتهی به انتخابات، به عناوین مختلف (اعم از تطمیع و تهدید و پرداخت رشوه و دادن ساعت طلا و جواهرآلات به نمایندگان برخی کشورها) سعی وافری در جلب آرا به سمت خود کردند» (کیهان، 28مهر1387).
 مشخص نیست اگر کسب کرسی در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای تهران به اندازه‌ی «ساعت طلا» ارزش دارد، چرا اقدامی مشابه توکیو اتخاذ نکرده است؛
اگر کسب این عنوان (عضویت در شورای امنیت سازمان ملل متحد) فاقد اهمیت ویژه بوده یا دولت خود را مبرا و به‌دور از اقدام برای تطمیع دیگر کشورها می‌داند، چرا برای نیل به این جایگاه، فراوان کوشیده و خود را در معرض انتخاب و در وضع رقابت با ژاپن قرار داده است؛
اگر قدرت اقتصادی رقبا بیش از کمک‌های تهران به «جنوب» بوده است، چرا دولت احمدی‌نژاد به تحلیلی واقعی و دقیق از مناسبات جهانی و توان قدرت‌های مسلط، دست نمی‌یازد؛
 و اگر ...
«اگر»هایی از این دست، بس فراوان‌اند.
چنان‌چه دولت احمدی‌نژاد و تئوریسین‌های دیپلماسی در بلوک نومحافظه‌کاران ایران گمان می‌کنند که حمایت‌ها از تهران در «مواقع ویژه و بحرانی»، وضعی بهتر از آنچه رخ نمود، خواهد داشت، به‌گونه‌ای غریب در اشتباهند و «به ترکستان می‌روند».
کاش ارزیابی علمی‌تر و واقع‌بینانه‌تری از مناسبات بین‌الملل و نظم کنونی جهان صورت می‌گرفت؛ در این‌صورت چه‌بسا کیفیت کمک‌های بشردوستانه‌ی جمهوری اسلامی، سمت‌و‌سویی متفاوت می‌یافت. تداوم این دیپلماسی شکست‌خورده، تنها دامن دولت نهم را نخواهد گرفت؛ ایرانیان امروز و فردای ایران نیز تاوان محاسبات و دیپلماسی نادرست را خواهند پرداخت.
 
*مرتضی کاظمیان

نظر شما :