نگاهى به سرمقاله‌هاى مطبوعات جهان - ۴ اکتبر

روزنامه  دیلی تلگراف سرمقاله امروز خود را به بحران مالی به وجود آمده در ژاپن که متعاقب بحران مالی ایالات متحده همانند بسیاری از کشورهای جهان به وجود آمده اختصاص داده و با عنوان آیا ژاپن می­تواند راه حلی برای بحران مالی خود بیابد؟ نوشته است، ما در عصر جهانی شدن به سر می­بریم، می­توانیم بگوییم در سطحی برابر که همگی از درون با یکدیگر مرتبطیم. هنوز واکنش کنگره به بودجه 700 میلیارد دلاری که برای درمان بحران مالی بین­المللی اقتصاد امریکا مشخص نشده است.

در ادامه این یادداشت آمده است، این همه چیز نیست، به نظر می­رسد در آنجا فریبی باشد. چه کسی می­خواهد برای نمایندگان کنگره این فریب را افشا کند. کسانی که اولین رای را در نخستین واکنش به نفع این برنامه می­دهند از فریبکاری­ها پشت صحنه این برنامه خبر ندارند. پس از همه اینها چیزی شبیه پیشگویی نیز وجود دارد. ژاپن از سال 1980 شکوفایی اقتصادی خود را آغاز کرد و در عرض یک دهه بازار اقتصاد جهانی را همانند یک بمب ترکاند. در سال 1989 ارزش شاخص اقتصادی ژاپن باارزش­ترین شاخص اقتصادی دنیا را داشت. اما تئوری ژاپنی شدن روزی شکست خورد که همان چیزی که اکنون در سرزمین امریکا به وجود آمده در آن مواقع در ژاپن به وجود آمد. اکنون هم خانواده اقتصاد جهانی همان درد را گرفته زیرا بزرگترین این اقتصاد یعنی ایالات متحده دچار همان بحران شده است. ژاپن مجددا افول اقتصادی بالاجبار دهه نود را تجربه می­کند.  

روزنامه فایننشال تایمز نیز سرمقاله امروز خود را به بحران مالی ایالات متحده یا بهتر بگوییم بحران مالی جهانی اختصاص داده و با عنوان بانک­های مرکزی و سقوط آرام، نوشته است، بحران مالی اکنون اقتصادی حقیقی را هدف قرار داده است. تولیدکنندگان سراسر جهان اکنون در وضعیت بدی به سر می­برند. روسای شرکت­های تولیدکنند و مدیران شاهد سقوط تدریجی تولیدکنندگان در ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده هستند. شرکت­ها فشارهای شدید مالی را که روز به روز در حال افزایش است را متحمل شده­اند و از سوی دیگر از سوی مشریانشان نیز به شدت تحت فشار قرار دارند. روند ضعیف شاخص رشد سراسر دنیا را در برگرفته است. بانک انگلیس و بانک مرکزی اروپا باید به زودی سستی مالی خود را آغاز کنند. اما کار برای بانک مرکزی امریکا سخت­تر است. این بانک از هم اکنون باید رکود خود را آغاز کند.

روزنامه بوستنون گلاب در سرمقاله امروز خود به جنگ­هایی که ایالات متحده امریکا در یک دهه اخیر درگیر آن بوده، اشاره می­کند و با عنوان درس­هایی برای جنگ بعدی، می­نویسد، رئیس جمهوری آینده ایالات متحده چه بخواهد و چه نخواهد برخی مشکلات امنیتی را از دوره قبلی حاکمان کبانک­های مرکزی و سقوط آرام، اخ سفید به ارث خواهد برد. این آغاز گمراه کننده و فریب ­دهنده به اعتقاد بسیاری از کارشناسان می­تواند بر روی بسیاری از مسائل جهانی تاثیر بگذارد و آن را هدف قرار دهد. اتفاقی که تاثیر بد و شک­آوری بر دنیا خواهد گذارد. جورج بوش رئیس جمهوری امریکا، دیک چنی معاون رئیس جمهوری و دونالد رامسفلد رئیس سابق سازمان امنیت ملی، جهان را به سمتی هدایت کردند که روح بقای بسیار قدرتمندی بر آن حاکم شد که شیوه دیپلماتیک و استراتژیک در آن حل شد و خندق محاسباتی به وجود آمد.

در ادامه این یادداشت آمده است، در دوره قبلی مشاوران جورج بوش، تنها یک صدای واحد داشتند و تنها یک دلیل را می­پذیرفتند به گونه­ای که مشاوران و رهبران بعدی نیز وظیفه داشتند همان شیوه را اتخاذ کرده و همان راه را ادامه دهند. رابرت گیتس وزیر دفاع، رئیس سابق سی­آی­ای و فرماندار تگزاس همان راه مخرب و ویرانگری را رفت که پیش از این وزارت دفاع در پیش گرفته بود. وی راه گریزی نداشت، باید این راه را می­رفت. گیتس باید یک آدم واقعگرایی باشد که بداند، نمی­تواند از تجربه نظامیش استفاده کند.

روزنامه دنور پست نیز سرمقاله امروز خود را به بحران مالی امریکا اختصاص داده و در یادداشتی با عنوان توجهی به نقشه رهایی، نوشته است، کنگره امریکا روز جمعه با 263 رای موافق در برابر 171 رای مخالف با طرح اقتصادی رئیس جمهوری امریکا موافقت کرد. طرحی که پیش از این با 228 رای مخالف در برابر 205 رای موافق رد شده بود. در طول دو بار رای­­گیری که نمایندگان کنگره امریکا انجام داده بودند، نمایندگان طرح اصلاحی 450 صفحه­ای تهیه کرده بودند که در آن مالیات­های جدیدی وضع شده بود که مالیات­های قبلی را نقض می­کرد. طرحی که در برخی موارد ثبات اقتصادی ایجاد می­کند و برخی از ایدهای کهنه را کنار می­گذارد.

 در ادامه این یادداشت آمده است، مهمترین تغییری که انتظار می­رود در پی تصمیم سنا به وجود آید، تغییر ریسک مالی شاخص شرکت­های بیمه از 100 هزار دلار به 250 هزار دلار است. این اتفاق می­تواند بسیاری از بانک­های مالی را مورد حمایت قرار دهد.