تکليف دگرگونى در سياست خارجه امريکا چه خواهد بود؟

 

 

·      «دگرگونى»، شعار انتخاباتى باراک اوباما است. اما اگر قرار اوباما موفق به کسب مقام رياست جمهورى شود، آنوقت تکليف ايجاد دگرگونى در سياست خارجه امريکا چه خواهد شد؟ بسيارى از مردم اروپا و ساير نقاط جهان چشم اميد به اين دارند که با يک پرزيدنت اوبامايى روبرو شوند که سياست خارجه امريکا را از اين فلسفه هميشگى‌اش که : «يا با امريکا هستيد يا مخالف امريکا»، جدا کرده و ديپلماسى و سخنانى را در پيش بگيرد که راهگشاى ارتباط و معامله با ساير ملل باشد – حتى با آن مللى که با ايالات متحده امريکا موافق به‌نظر نمى‌رسند. از سويى نيز، در دوره رياست جمهورى جورج دبليو بوش، نااميدى عظيمى در امريکا شکل گرفته است.

·      مردم اروپا از اوباما انتظار دارند که نوع ديگرى از سياست خارجه را در قالب دورى از سلطه نظامى و حرکت بيشتر به‌سوى همکارى و مذاکره اعمال کند. در حال حاضر باراک اوباما به‌عنوان راهى براى خروج از رخوت و خواب مرگى‌اى که دامنگير اروپا شده است، شناخته مى‌شود.

·      در يک چنين فضاى حساسى، اوباما خيلى زود خود را متعهد به انجام هر دو موضوع نموده است. او نه تنها قصد حذف اردوگاه واقع در کوبا را داشته بلکه خواستار تغيير سيستم کل گوانتانامو نيز هست.

·      عراق يک سوال سخت باقى مانده، و باقى خواهد ماند : راه حل عقلانى و قابل قبول براى عراق چه مى‌تواند باشد؟ تا اين لحظه هيچ‌گونه تدبير کلى متقاعدکننده ارائه نشده است. اوباما هم همچون مک کين به دنبال اين است که نيروهاى امريکايى تا چه زمانى قصد ماندن در عراق را دارند:تا زمانى که لازم باشد، تا زمانى‌که ممکن باشد. نمى‌توان خروج فورى نيروهاى امريکايى از عراق را از پرزيدنت اوباماى آينده انتظار داشت. به همين خاطر، احتمال درگرفتن جنگ داخلى آشکار ميان گروه‌هاى قومى شخصى زياد است. در هر حال، من اميدوار به ايجاد فرصت‌هاى بزرگى براى اتحاد با ايران و ثبات منطقه‌اى براى عراق از سوى اوباما هستم.

·      اوباما چهره‌اى بسيار باز و صريح براى گفتگوى مستقيم با حکومت تهران از خود نشان داده که ممکن است شامل مذاکراتى در مورد برنامه هسته‌اى آن کشور و همچنين وضعيت عراق باشد. و اين در حالى است که مک کين قاطعانه اين مذاکرات را رد مى‌کند.  

·      در نظر بسيارى از امريکايى‌ها و اروپايى‌ها، اوباما پيام‌آور حفاظت از محيط زيست قابل قبول و درست براى ايالات متحده خواهد بود. در اين راستا، او خود را متعهد به کاهش آشکار انتشار گازهاى گلخانه‌اى و رشد کيفيت آب و هوا نموده است. در همين حين او همچنين از برنامه حفظ انرژى اتمى براى سال‌هاى آينده حمايت مى‌کند. اين موضوع هنوز هم مى‌تواند مورد انتقاد و نکوهش حاميان وى قرار گيرد.

·      اوباما بارها و به کرات تاکيد کرده است که بر خلاف جرج دبليو بوش بر روى راه حلهاى چند وجهى حساب باز کرده است .

·      ابهام در برنامه اوباما ممکن است اولين نقطه ضعف براى حمله به وى باشد. که در بدترين حالت ممکن مى‌تواند کانديداى رياست جمهورى امريکا را متهم به بى‌ثباتى و خودسرى در تصميماتش نمايد. اظهارات اوباما در رابطه با راه حل‌هاى چند وجهى و آمادگى‌ وى براى گفتگو با ايران مى‌تواند در اين راستا تعبير شود.

·      در ماه‌هاى آتى، او بايد مطمئن شود که برنامه‌ کاربردى و اميدهايى که در مردم زنده کردهدر کنار شعارهايش، براى ايجاد دگرگونى در سياست امريکا، آيا او را از مرحله پيش از مبارزه انتخاباتى به سوى مرحله مبارزه انتخاباتى براى کسب مقام رياست جمهورى پيش خواهد برد يا نه . در حال حاضر، اوباما بايستى کارى کند تا حاميانش از هراس انتخاب کردن او رها شوند، آن‌هم درست در زمانى‌که مجبور به متقاعد کردن راى دهندگان شکاک و مرددى که هنوز دل چندانى به وعده و وعيدهاى پر طمطراق وى در باب برترى نگرش سياسى‌اش نبسته‌‌اند، است.