دفاعيات رهبرى، مصلحت انديشانه است
اگر به باطن سخنان رهبر معظم انقلاب توجه شود، نقدهايى جدى مشاهده مى شود که ممکن است نظير آن در بيان منتقدين با صراحت بيشتر مطرح شده باشد که اين نيز طبيعى است. ارزیابی سیاست خارجی دولت نهم در گفتگوى ديپلماسى ايرانى با عماد افروغ، نماینده مجلس هفتم
هم زمان با آغاز هفته دولت، اعضاى هيات دولت نهم براى ارائه گزارش عملکردها ، برنامه ها و دست آوردهاى خود به ديدار مقام معظم رهبرى رفتند، طى اين ديدار رهبر جمهورى اسلامى، انکار امتیازات و نقاط مثبت، برجسته کردن ضعف ها و بدگویی مستمر را تخریب و نه انتقاد، ارزيابى و در وصف دست آوردهاى دولت نهم در بعد سياست خارجى چنين اظهار نظر کردند: "این دولت، در تعاملات جهانی وفاداری به گفتمان انقلاب را افتخار خود می داند و روند بسیار خطرناک غربزدگی و گرایش های سکولاریستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مدیریتی کشور بود، سد کرده است."
ديپلماسى ايرانى به مناسب هفته دولت و اظهارات اخير رهبر جمهورى اسلامى ايران در دفاع از عملکردهاى دولت کنونى، با هدف بررسى دست آوردهاى دولت در عرصه سياست خارجى، با عماد افروغ، رئيس کميسيون فرهنگى مجلس هفتم گفتگو کرديم و ميزان تاثيرگذارى سخنان مقام معظم رهبرى بر ادامه فعاليت دولت در ابعاد خارجى و داخلى را به بحث گذاشتيم.
- سخنان مقام معظم رهبرى در اعلام حميات از عملکرد دولت نهم را چگونه ارزيابى مى کنيد؟
سخنان مقام معظم رهبرى، يک ظاهرى دارد و يک باطنى، ظراهرا نوعى دفاع و تمجيدی از سياست هاى اقتصادى و خارجى آن صورت گرفته است. در اين سخنان، رهبرى دولت را واجد سه ويژگى پر کار بودن، با نشاط بودن و در خدمت مردم بودن دانسته اند که حکايت از تلاش دولت براى زنده کردن گفتمان انقلاب دارد و رهبرى آنرا نقطه مثبتى در مقايسه با دولت هاى پيشين مى دانند.
در کنار اين تمجيد، رهبرى بصورت لطيف و آرام، نقد هايى را مطرح مى کنند از جمله اينکه دولت تدبير بيشترى به خرج دهد، مشاوره بيشترى با نخبگان داشته باشد، به قانون و سند چشم انداز توسعه بيست ساله و اصل 44 قانون اساسى توجه بيشترى معطوف کند، اختيار بيشترى به وزرا دهد و به اين مسئله توجه داشته باشد که وزرا در برابر مجلس مسئول هستند و در نهايت اينکه بهانه به منتقدين خود ندهد.
ايشان نکاتى هم در باب تخريب و انتقاد فرمودند. بر اين اساس اگر ما بخواهيم صرفا به تمجيد و تعريف اوليه رهبر انقلاب توجه کنيم- با توجه به اينکه معمولا روش امام راحل و مقام معظم رهبرى بر اين منوال بوده است که دولت ها را مورد حمايت قرار دهند- آن وقت از نقدهايى که شايد ظاهرى لطيف داشته اما حکايت از نقدى جدى دارد؛ غافل مى شويم.
رهبرى که بنا به مصلحت همواره دولت ها را مورد تعريف قرار مى دهند- حال در مورد دولت نهم با شدت بيشتر- مسلم است که نقدهاى شان نيز بايد لطيف و از جنس همان حمايتى که از دولت انجام مى شود ، باشد، با اين وجود براى افرادى که خارج از جايگاه رهبرى هستند، مى تواند در اين نقدها تاملات و ظرايف زيادى مطرح باشد.
مگر نقدى که بسيارى از دوستان مى کردند، خارج از اين چهارچوب بود؟ مگر منتقدان بر روى اين مسائل انگشت نمى گذاشتند؟ مگر همواره ادعاى منتقدان اين نبود که دولت حلقه مشاورين خود را گسترش داده و اختيارات بيشترى به هيات دولت دهد، از عزل و نصب هاى بى رويه اجتناب کند.
بخشى از سخن رهبرى در بهانه ندادن به دست منتقدين، مى تواند ناظر بر عزل و نصب ها مکرر در هيات وزيران به خصوص عزل و نصب هاى اخير باشد، همچنين سکوت در برابر اظهارات يکى از معاونان رئيس جمهور که کاملا با ديپلماسى ايران مغايرت دارد.
در بحث تدبير نيز مقام معظم رهبرى تاکيد بر بکار گيرى بيشتر تدبير در سياست ها و برنامه هاى دولت داشتند، اين نکته نيز در نظرات بسيارى از منتقدين دولت مطرح بود، آنها بر اين باور بودند که دولت بايد از توهم و سياست هايى که در پس آن مشورت متراکم و حکمتى مشاهده نمى شود، فاصله گرفته و سياست هاى حکيمانه را اتخاذ کند.
به هر حال معتقدم که اگر به باطن سخنان رهبر معظم انقلاب توجه شود، نقدهايى جدى مشاهده مى شود که ممکن است نظير آن در بيان منتقدين با صراحت بيشتر مطرح شده باشد که اين نيز طبيعى است.
- در سخنان اخير رهبر جمهورى اسلامى ايران، دفاع از عملکرد دولت در بعد سياست خارجى مشهود بود، چه ميزان دست آوردهاى دولت در اين زمينه مثبت بوده است؟
ايشان در باب سياست خارجى دولت نهم نقدى نداشتند و يا حداقل به نظر مى رسد که نقدهاى ايشان کمتر متوجه عملکرد دولت در بعد خارجى است. رهبرى از ايستادگى دولت در مسائل خارجى به ويژه مسئله هسته اى حمايت کرده اند. اين ايستادگى يکى از اصول نظام و همواره مورد نظر بوده است و متاسفانه در دوران دولت هاى گذشته در اين خصوص شاهد انفعال بوديم. ريشه اين انفعال در عملکرد دولت و مجلس ششم بود، زمانى که مجلس ششم تصميم مى گيرد بصورت سه فوريتى پيوستن ايران به الحاقيه پيمان ان پى تى را تصويب کند؛ حکايت از انفعال دارد و يا تعليقى که چندين سال بصورت يک جانبه از سوى ايران برقرار بوده؛ نشانه انفعال است.
اکنون در عملکرد دولت نهم اين انفعال را شاهد نيستيم اما معتقدم که از تمامى ظرفيت ها نيز استفاده نشده است. در واقع ظرفيت هاى فلسفى و فرهنگى در بعد نرم افزارى ديپلماسى کشور وجود داشته که متاسفانه از آنها بهره گرفته نشده است. دولت نهم نسبت به دولت هاى گذشته در نگاه سخت افزارى يعنى ايستادگى در مسائل سياست خارجى و هسته اى، توفيق بيشترى داشته است. ضمن آنکه نگاه نرم افزارى به سياست خارجى در هيچ دولتى اعمال نشده است.
مسئله هسته اى تنها يک مسئله علمى و يا فن آورى نيست، مسئله اى فرهنگى و سياسى هم هست، ما خاک ريز هاى فرهنگى و سياسى را ناديده مى گيريم و طبيعى است که کشورهاى غربى نيز ما را در اين موارد دور مى زنند.
- به نظر شما حمايت هاى مقام معظم رهبرى از عملکرد دولت نهم در بعد سياست خارجى، بيشتر از جنبه توفيق اين دولت در نگاه سخت افزارى به مسائل خارجى است؟
معتقدم که همين طور است. به هر حال رهبرى بر اساس روندى که تاکنون تيم هسته اى ايران قضاوت مى کنند، نسبت به ابعادى که مى تواند در آينده در دستور کار قرارگيرد، در اين سخنان اشاره اى نداشتند.
معتقدم مى توانيم هم در داخل به وجوه نرم افزارى در پيشبرد مسئله هسته اى عنايت بيشترى داشته باشيم و هم در خارج به اين مسائل توجه کنيم. "وحدت ملى " يکى از مولفه هاى نرم افزارانه پيشبرد مسئله هسته اى است که من اين مورد را در کشور نمى بينم. استفاده از قابليت هاى فلسفى و فرهنگى نخبگان تراز اول کشور براى پيشبرد مسئله هسته اى در سطح بين المللى نيز متاسفانه ديده نمى شود.
اگر مسئله ملى است، بايد نگاه ملى به آن داشت و نگاه ملى ملزومات خود را دارد، ما بايد از تمام ظرفيت ها و چهره هاى وجيه و معتبر بين المللى خود در پيشبرد اهداف سياست خارجى استفاده کنيم تا زمينه براى پذيرش خواسته هاى ما در سطح جهانى فراهم شود.
زمانى که دولت جشن ملى هسته اى اعلام مى کند اما از دست اندرکاران قبلى توفيقات هسته اى دعوت به عمل نمى آورد، اين بدان معناست که مقتضيات يک نگاه ملى را متوجه نيست.
در نهايت سخنان اخير مقام معظم رهبرى در خصوص دولت نهم ، نشان داد که ايشان حمايت ويژه اى از اين دولت دارند، اگر آيندگان قضاوت کنند که دولت نهم مورد حمايت رهبرى بود؛ قضاوت گزافى نکرده اند.
تا حدى مى توان گفت که حمايت مقام معظم رهبرى از دولت کنونى، بى سابقه و شايد کم سابقه است، اگر بگوييم که دفاع رهبرى از دولت ، مصلحت انديشانه است، عده اى مى گويند نظر ما اين است که دفاع هاى رهبرى، حقيقى نيست و اگر بگوييم که حقيقى است، مى گويند همانا رهبرى مى خواهند سياست هاى دولت را توجيه کنند.
شخصا معتقدم که اظهارات و دفاعيات اخير رهبرى از روى مصلحت است. با توجه به اينکه حمايت اخير رهبرى از دولت نهم بيش از دولت هاى پيشين بوده است، مى توان تاحدى به اين قضاوت نزديک شد که دولت فعلى، دولت مقام معظم رهبرى است.
نظر شما :