تفاهم‌نامه حزب الله و سلفى‌ها، توافقی برای همه

۰۴ شهریور ۱۳۸۷ | ۰۴:۰۲ کد : ۲۴۹۳ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
گفتگو با محمدعلى سبحانى، سفير سابق ايران در لبنان
تفاهم‌نامه حزب الله و سلفى‌ها، توافقی برای همه

آقای سبحانی توافق­نامه حزب الله با سلفی­ها را که روز دوشنبه 18 اوت در بیروت به امضا رسید چگونه ارزیابی می­کنید؟

 

تفاهمنامه در حقیقت یک نوع پیشگیری از طرف حزب الله برای جلوگیری از به وجود آمدن فتنه و ایجاد اختلافات بین شیعه و سنی است. با این که حزب الله فاصله اساسی هم در روش، هم در منطق و هم در تفکر و اعتقاد با این گونه گروه ها دارد اما در چارچوب حفظ امنیت در لبنان و جلوگیری از اختلافات شیعه و سنی در دادن بهانه به دست تندروهای اهل سنت این تفاهمنامه را امضا کرده و ارزیابی من این است که یک نوعی پیشگیری به حساب می­آید.

 

آقای سبحانی سئوالی مطرح است مبنی بر این که آیا سلفی­ها از آنچنان قدرتی در لبنان برخوردار هستند که حزب الله بخواهد با آنها تفاهم­نامه امضا کند؟

 

مسائل امنیتی به نوعی است که نیاز به حمایت گسترده مردمی نیست. کافی است جریانی از خارج لبنان یا افراد فتنه طلب یا افرادی که قصد به هم ریختن اوضاع لبنان را دارند، حتی اگر در درون افکار عمومی سنی جایگاه زیادی هم نداشته باشند ممکن است اجیر شوند و مشکلات امنیتی ایجاد کنند. این خطری است که متاسفانه در منطقه وجود دارد. بعد از مشکلاتی که توسط سلفی ها و گروه القاعده در عراق به وجود آمد و دامنگیر عراقی ها شد و به تبع آن تندروی­هایی نیز به وجود آمد و اختلافات زیادی را بین شیعه و سنی ایجاد کرد، حزب الله مدام در این فکر بود و در این مسیر حرکت کرد که امکان عراقیزه شدن لبنان را از بین ببرد.

 

هر چند که بعضا درگیری هایی به وجود آمد و حزب الله مجبور شد اقداماتی را انجام دهد. اما سیاست کلی حزب الله بر این بود که چنین بهانه هایی را از دیگران بگیرد. بنابر این به نظر می­آید که این اقدام در راستای سایر اقداماتی است که حزب الله برای جلوگیری از فتنه میان شیعیان و اهل سنت که دو طایفه و گروه های اجتماعی لبنان را تشکیل می دهند دست به این اقدام زده است.

 

یعنی می توانیم بگوییم، طرحی بوده که از پیش مطالعه شده و اکنون به نتیجه رسیده است؟

 

این را باید خود حزب الله بگوید. اما آنچه می توانیم بگوییم این است که پس از اشغال عراق و افغانستان و پس از توفیق روند سیاسی در عراق، گروه­های اهل سنت تندرو زمینه هایی پیدا کردند تا به نوعی شیعیان را متهم کنند. حزب الله لبنان برای این که در لبنان چنین اتفاقی نیفتد، بعد از اشغال عراق و افغانستان از همان ابتدا برنامه­ای برای نزدیک شدن به اهل سنت داشت تا مشکلاتی که در برخی کشورهای دیگر وجود دارد به لبنان سرایت نکند. گرچه لبنان هم بی نصیب نماند و تحت تاثیر این تحولات قرار گرفت اما پس از تشکمیل کابینه و دولت وحدت ملی تلاش بیشتری برای وحدت بوجود آمد تا زمینه های اختلافات هم کاهش پیدا کند.

 

آیا می­توان گفت حزب الله با این تفاهم­نامه به نوعی تلاش داشته است از تکرار وقایعی همچون نهرالبارد و ایجاد جریان های جندالشام جلوگیری کند؟

 

قطعا همین طور است. این نگرانی در لبنان وجود دارد که گروه هایی از القاعده که از عراق فارغ شده­اند یا فرار کرده­اند یا منتقل شده­اند، بخواهند در لبنان فتنه­ای ایجاد کنند کما این که در نهرالبارد هم آن نبض اصلی درگیری­ها از هیمن نوع گروه­ها نشات می­گرفت. تحرکاتی که در ماه­های اخیر به وجود آمده و برخی از اخبار آن در لبنان مطرح شده نشان می­دهد که گروه­ها و جریان­ها و پول­هایی در حال سازماندهی شدن هستند تا این جریانات مبارزاتی ضد اشغالگری اسرائیل را منحرف کرده و درگیری لبنانی - اسرائیلی را به درگیری­های شیعه و سنی تبدیل کنند. شمار این قبیل اخبار در طول چند ماه گذشته افزایش پیدا کرده است. در حقیقت این حرف شما درست است که به نوعی پیشگیری است برای عدم تکراراتفاقاتی شبیه اتفاقات نهرالبارد یا اردوگاه­های فلسطینی.

 

شبکه­های عربی تلاش می­کردند این تفاهم­نامه را به نوعی به تحولات طرابلس که اتفاقا هفته پیش نیز در آن یک بمب منفجر شد، مرتبط بدانند، نظر شما در این زمینه چیست؟

 

به نظر من این کلی تر است. یعنی این تفاهم­نامه یک اعلام صمیمیت و دوستی از طرف حزب الله و شیعیان به همه اهل سنت به حساب می­آید. معنای این کار حزب الله این است که ما حاضر شدیم در کنار گروه­های سلفی که فاصله بیشتری نسبت به سایر جریانات اهل سنت با حزب الله دارند بنشینیم و تفاهم­نامه امضا کنیم. این یک پیغام دارد و آن این است که ما به هیچ وجه خواهان درگیری شیعه و سنی نیستیم و به دنبال وحدت هستیم. بندهای تفاهم­نامه کاملا گویای چنین مسئله­ای است که در چارچوب مشکلاتی که لبنان دارد و فشارهایی که از جانب اسرائیل و امریکا به لبنان است ترجیح حزب­الله این است که با تمام گروه­های داخلی در لبنان متحد باشد و اجازه بهانه­گیری به اسرائیل ندهد.

 

شبکه الجزیره تفاهم نامه حزب الله با سلفی­ها را این گونه تفسیر می­کرد که با توجه به درگیری­هایی که میان علویان و سنی­ها در روزهای اخیر در لبنان جریان داشته و به نوعی چون علویان طرفدار حزب الله هستند و سنیان طرفدار رفیق حریری، از این رو این تفاهم­نامه را به نوعی تفاهم­نامه­ای میان حزب الله و سعد حریری می­دانست، نظر شما چیست؟

 

این ارزیابی مطرح است. ولی من تصور می­کنم یک گرایشی وجود دارد که حزب الله خواسته است بیان بکند. ولی این تفاهم­نامه میان حریری و حزب­الله به حساب نمی­آید بلکه می­توانیم بگوییم که اگر جریان المستقبل موافق با این تفاهم­نامه نبود شاید امکان امضای این تفاهم­نامه میسر نمی­شد. زیرا جریانات سنی و سلفی­ها در لبنان با جریان المستقبل رابطه نزدیکی به طور سنتی دارند.

 

با توجه به این که سلفی­ها به نوعی با غرب و امریکا دشمنی دارند، امضای چنین تفاهم­نامه­ای را به نفع امریکا و غرب می­توان تعبیر کرد یاخیر؟

 

این یک توافق­نامه کلی است. هر جریانی می­تواند از این موضوع بهره ببرد. به روش­های مختلف هم قابل تفسیر است. از این زاویه که امریکایی­ها با جریانات سلفی و القاعده در منطقه درگیر هستند این می­تواند این گونه تفسیر بشود که به نفع امریکایی ها است. اما سئوال درباره لبنان باید به نوع دیگری مطرح شود. باید بگوییم آیا امریکایی ها از توافق و تفاهم و دولت وحدت ملی در لبنان رضایت دارند یا خیر. من قبلا در مقاله­ای در این مورد صحبت کردم و گفتم که امریکایی­ها حتی اگر مجبور شدند بایستی نسبت به تفاهم و توافق ملی و وحدت ملی در لبنان که شکل گرفت لااقل مخالفتی نکرده باشند و نکنند. بنابر این اگر به این شکل تفسیر کنیم می­توانیم بگوییم آنها هم در چارچوب خواسته­هایشان یک چنین توافقی را مثبت ارزیابی بکنند.

 

اما یک نگاه دیگری هم هست. و آن این که امریکایی ها در چارچوب حمایت از سیاست­های اسرائیل در صدد فشار بر حزب­الله هستند. از این رو از هر نوع اختلاف گروه­های مختلف لبنانی چه سلفی و چه گروه­های دیگری که هستند با حزب­الله حمایت می­کنند. زیرا می­خواهند به حزب­الله و مقاومت فشار بیاورند تا به هدف­هایشان که در راستای منافع اسرائیل است، برسند. بنابر این با تفسیر دوم این توافق­نامه را نمی­شود چندان به سود امریکایی­ها ارزیابی کرد. اما بر عکس بسیاری این گونه تفسیر کردند که این تفاهم­نامه بهانه­ها را برای پیگیری سیاست­های امریکایی – اسرائیلی که در پی ایجاد اختلاف میان گروه­های لبنانی است، کم می­کند و کاهش می­دهد. البته یادمان باشد هر چند این تفاهم­نامه در نوع خودش اهمیت دارد اما نباید بیشتر از حد ضرورت برای آن اهمیت قائل باشیم. ما باید آن را در اندازه خودش بسنجیم. معنایش این است که این گروه خاص جریان سلفی که گفته می­شود به المستقبل هم بیشتر نزدیک است مایلند به حزب­الله نزدیک می­شوند.

 

سلفی­ها خواستگاهشان عربستان است. آیا امضای این تفاهم­نامه را می­توانیم به نوعی کاهش فشار عربستانی­ها تعبیر کرد یا خیر؟

 

هنوز زود است در این مورد اظهار نظر نهایی بکنیم. ولی به هر حال این امر غیر قابل تصور هم نیست. درست است. نقش عربستان سعودی در جریان المستقبل و جریان­های وابسته به آن زیاد است. بنابر این شاید زود باشد که بگوییم روابط میان عربستان و حزب­الله کاملا به حالت عادی بازگشته اما می­توان گفت، بهبود پیدا کرده است.     

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :