ایران و آمریکا؛ دوستان تلخ، دشمنان صمیمی
اگر چه کتاب در سال 2007 منتشر شده، نباید آن را قدیمی فرض کنیم؛ کتاب استاوین همچنان در حوزه های گوناگونی روابط آشفته ایران-آمریکا را بررسى می کند. این کتاب بازتاب دهنده سفرهای فراوان او به ایران و گفت و گوهایش با گروه های مختلفی از مردم است که مقامات بلندپایه نظیر محمود احمدی نژاد را هم در بر می گیرد. او در چندین فصل وابسته به هم موضوعی، تاریخ برنامه هسته اى را شرح می دهد، داستان احمدی نژاد را می گوید و از نقش مهم سپاه پاسداران حرف می زند.
استاوین در فصل مربوط به حلقه قدرت در حال تغییر در ایران، نتیجه می گیرد که احمدی نژاد، رئیس جمهوری منتخب، فرمانده کل قوا نیست و ارتش یا مسائل خارجی و اتمی را در اختیار ندارد. او البته فرمانداران و شماری از دیگر مقامات رسمی را انتخاب می کند که آنها بدون شک از جناح راست محدودکننده هستند. انتصاب وزرای کابینه در ایران باید به تایید مجلس برسد و نمایندگان پارلمان شماری از انتخاب های احمدی نژاد را نپذیرفته اند.
اسلاوین می نویسد که آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران، قدرتمندترین مقام رسمی دولتی در ایران است. اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری پیشین که عملگرا به حساب می آید و هم اکنون رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که برای حل اختلافات میان مجلس و شورای نگهبان عموما محافظه کار به وجود آمده است. شخص قدرتمند دیگر علی لاریجانی رئیس پیشین شورای امنیت ملی و مذاکره کننده سابق هسته اى است. در ماه می او به عنوان رئیس مجلس ایران انتخاب شد که یک شکست سخت پارلمانی برای احمدی نژاد به حساب می آید. ممکن است در جریان رقابت های انتخاب ریاست جمهوری سال 2009 مخالفت هایی از سوی این چنین محافظه کاران عملگرایی با احمدی نژاد دیده شود. البته مخالفان اصلاح طلب هم وجود دارند؛ مثل محمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین ایران.
با وجود اینکه شورای نگهبان شمار زیادی از نامزدها را در رای گیری های پارلمانی سال های 2004 و 2008 رد صلاحیت کرد، شماری از اصلاح طلبان در انتخابات پیروز شدند و حتی در میان محافظه کاران هم شماری از گروه های عملگرا هستند که احمدی نژاد را در حوزه های مختلفی به چالش کشیده اند. شماری از متخصصین معقتقدند که تهدیدهای آمریکا باعث قدرتمندتر شدن احمدی نژاد می شود.
اسلاوین در چند فصل دیگر تحلیلی دقیق از وضعیت ایران پس از انقلاب 1979 عرضه می کند و می نویسد که انقلاب یک طبقه حکمران خاص به وجود آورد که از روحانیون، تجار سنتی بازار تهران، افسران سپاه پاسداران، سران بنیادهای مذهبی و حتی فن سالارانی تشکیل شده بود که در غرب تحصیل کرده بودند.
اسلاوین با اشاره به نظر مثبت افکار عمومی ایران به خاتمی اصلاح طلب (رئیس جمهور از 1997 تا 2005) و پس از آن قدرت گیری آنهایی که او "نومحافظه کار" می خواند، نتیجه می گیرد: "یکی از عواملی که باعث شد نومحافظه کاران ایرانی به پیروزی هایی دست پیدا کنند، افزایش نفوذ همنامان آنها در ایالات متحده بود. بوش که در سال 2002 ایران را جزء محور شرارت نامید باعث خشنودی نومحافظه کاران شد و البته به جنبش اصلاحی در ایران ضربه ای سخت وارد کرد. نومحافظه کاران ایرانی گفتند که دولت بوش به سادگی کمک های ایران در سقوط دولت طالبان در افغانستان در سال 2001 را نادیده گرفته است و رئیس جمهور آمریکا با این سخنان ثابت کرد که ایالات متحده هیچ گاه ایران را به عنوان یک قدرت منطقه ای یا شریک نخواهد پذیرفت. ضعف اصلاح طلبان و تحریم انتخابات باعث پیروزی نومحافظه کاران در انتخابات شوراهای سال 2003 و رای گیری پارلمانی سال بعد شد. شورای نگهبان در این انتخابات حدود سه هزار نامزد را رد صلاحیت کرد که 80 عضو پارلمان وقت در میان آنها بودند."
استاوین عقیده دارد که افکار عمومی ایرانی ها به سرعت تغییر می کند. حتی هنگامی که او کتابش را در سال 2007 منتشر کرد نارضایتی هایی از احمدی نژاد به خاطر عمل نکردن به وعده های اقتصادی اش وجود داشت و البته این احساس در حال حاضر شدیدتر شده است. استاوین می گوید مخالفت پارلمانی در ایران از هر کشور دیگری در خاورمیانه بیشتر به حساب می آید و شماری از ایرانیان معتقدند سیستم کنونی می تواند دموکراتیک تر شود. من اضافه می کنم که با وجود تهدیدات کنونی ایالات متحده و آنچه که ایرانیان به رسمیت نشناختن حق شان در توسعه اتمی صلح آمیز توسط غرب می دانند باعث ترویج ملی گرایی ایرانی شده است که می تواند به احمدی نژاد و تندروها کمک کند. تحول دموکراتیک در ایران احتمالا نیازمند سیاست تشنج زدایی با ایالات متحده است.
به نوشته اسلاوین، اصلاح طلبان پیشرو عموما به عقاید امام خمینی احساس نزدیکی می کنند. عبدالکریم سروش، یکی از مهم ترین متفکران اصلاح طلب مدعی است که اسلام واقعی ماورای تجربه بشر است و تفسیرهای انسانی را باید با توجه به شرایط و زمانه تغییر داد. یکی دیگر از این اصلاح طلبان اکبر گنجی است که پس از آزادی از زندان به ایالات متحده رفت و در یادداشت هایش از مقاومت بدون خشونت در برابر دولت دفاع می کند. شمار زیادی از دانشجویانی که در سال 1979 در جریان اشغال و گروگان گیری در سفارت آمریکا نقش داشتند حالا به اصلاح طلبان برجسته ای تبدیل شده اند.
در فصلی که درباره جوانان ایرانی نوشته شده بدبینی موج می زند. آنهایی که به شدت به محمد خاتمی امید داشتند حالا به شدت از شرایط ناامید هستند. تعداد زیادی از جوانان، علاقه خود را به سیاست از دست داده اند و عده ای دیگر ترجیح داده اند برای ادامه تحصیل به خارج بروند.
استاوین بارها به قم سفر کرده و با روحانیون گوناگونی حرف زده است. او نشان می دهد که روحانیون ایرانی نقطه نظرات گوناگونی در امور سیاسی دارند و حتی در امور بسیار مهم و اساسی قانون اساسی هم در دیدگاه های آنها تنوع دیده می شود. شماری از آنها به روشنی از حکومت انتقاد می کنند.
اسلاوین در بخش های پایانی کتابش در مورد ایران و آمریکا نشان می دهد که از زمان بیل کلینتون تاکنون زمان بندی های طرفین برای بهبود روابط هیچ گاه درست از آب در نیامده است، هر گاه آمریکایی ها می خواستند پا پیش بگذارند ایرانی ها آماده نبودند و برعکس. بهخصوص ایرانی ها ابتکار عمل های بیل کلینتون را بدون پاسخ گذاشتند و بعد از سال 2001 هم که تهران به واشنگتن در عراق و افغانستان کمک کرد، آمریکا ایران را عضو محور شرارت نامید و دست همکاری آنها را نپذیرفت. اسلاوین در این فصول از نقش اسرائیل در اتخاذ این سیاست های تندروانه در کاخ سفید سخن می گوید، اما زیاد به آن نمی پردازد.
کتاب اسلاوین هم برای متخصصان امور ایران مفید است و هم برای تازه کارها. این کتاب رویکردی متعادل دارد که می تواند به دولت جدید آمریکا در اتخاذ سیاست هایی سازنده تر در قبال ایران کمک کند.
* استاد تاریخ در دانشگاه UCLA آمریکا و نویسنده کتاب های "ایران مدرن" و "زنان در خاور میانه"
نظر شما :