قصه صلح مصر و اسرائیل
اولا من در سپتامبر 1977 به وزارت منصوب شدم. وزير مشاور در امور رياست با ممدوح سالم. و مأمور کمک به نخست
وزير در تعيين وزرا شدم و از جمله کارهاى تخصصى هم روابط بين مصر و سودان به من واگذار شد.
چگونه از انتصابت با خبر شدى؟
فکر کنم از رم برمىگشتم و در فرودگاه بودم... نه در فرودگاه منتظر همسرم بودم که از رم برمىگشت. آنجا کسى که نامش يادم
نيست و آن موقع در الاهرام مطلب مىنوشت آمد و بهام تبريک گفت.
چطور اسمش يادت رفته در حالى که وقتى دبير کل سازمان ملل بودى او را سخنگوى مطبوعاتىات تعيين کردي.
بله درست است. الآن در ...
هدايه عبدالنبي. من يک مقاله انتقادى درباره شما نوشته بودم و آمد و گلايه کرد و گفت سخنگوى مطبوعاتى شماست.
بله. هدايه آمد و گفت مبارک باشد. شما وزير شدهاى بعد از آن البته با ممدوح سالم ملاقات کردم...
همانجا در فرودگاه؟
بله. در فرودگاه رفتم ممدوح را ديدم.
يعنى وزرا اينگونه تعيين مىشدند؟
بله. فراموش نکن که از يک کشور عقبافتاده صحبت مىکنيم. پيش ممدوح سالم رفتم و گفتم من کلى منصب بينالمللى دارم و بايد
همه را کنار بگذارم. گفت نمىتوانى نگه دارى؟ گفتم نه من عضو هيئت تحقيق بينالملل هستم که بررسى مىکند کشورها تعهدهاى
بينالمللى را رعايت مىکنند يا نه. براى همين حکم بازرس مصر را دارم و نمىتوانم هم مسئول مصرى بمانم هم عضو اين هيئت
نظر شما :