سعد حریری به نجف رفت تا به چه کسی پیغام دهد؟
سعد حریری رئیس جریان المستقبل و رهبر فراکسیون اکثریت پارلمان لبنان در یک سفر از پیش اعلام نشده، وارد عراق شد و به دیدار نوری مالکی نخستوزیر عراق، جلال طالبانی رئیس جمهوری آن کشور، محمود المشهدانی رئیس پارلمان عراق و شمار دیگری از مقامهای ارشد سیاسی عراق رفت.
وی پس از آن به نجف اشرف آمد و با مراجع بزرگ عراق از جمله آیت الله سیستانی و سید محمد سعید حکیم دیدار کرد و در روز 13 رجب همزمان با میلاد حضرت علی (ع) به زیارت حرم آن حضرت رفت.
نوری مالکی در دیدار با سعد حریری گفت: «این دیدار میتواند در گسترش روابط میان دو کشور لبنان و عراق بسیار موثر باشد و باعث گسترش روابط سیاسی، اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی میان دو کشور شود.»
مالکی همچنین تاکید کرد، اکنون که عراق از استبداد رژیم بعث رها شده و یک نظام دموکراتیک و مردمی در آن بر سر کار آمده، دوستی با کشورهای دنیا به ویژه کشورهای عربی و کشورهای همجوار را در اولویت سیاست های خود قرار داده و قصد دارد بیش از پیش روابط خود را در این زمینه گسترش دهد.
حریری نیز در این دیدار اهتمام دولت عراق برای بهبود اوضاع امنیتی را ستود و تلاش های دولت برای بسط دادن قانون و توجهش برای بازسازی و اعمار را قابل تقدیر دانست و تاکید کرد، روابط عراق با لبنان و تمام کشورهای عربی باید گسترش یابد.
وی در سفرش به نجف اشرف نیز از تمام رهبران عرب خواست که به عراق بیایند و از آن دیدن کنند. او پس از پایان دیدارش با مراجع نجف و زیارت از حرم حضرت علی (ع) با شرکت در یک کنفرانس خبری گفت: «از رهبران کشورهای عربی میخواهم به عراق بیایند و از نزدیک پیشرفتهای امنیتی و سیاسی آن را ببینند. همچنین از سرمایهگذاران عرب می خواهم سرمایههای خود را به عراق بیاورند و در این کشور که سرشار از امکانات سرمایهگذاری است، سرمایهگذاری کنند.»
حریری همچنین خواستار وحدت مسلمانان و جلوگیری از بروز تفرقه و نفاق میان شیعه و سنی شد و گفت: «اگر عرب به وحدت برسد دیگر شاهد اختلافهای سیاسی میان مذاهب نخواهیم بود.»
رئیس جریان المستقبل همچنین شایعات موجود مبنی بر میانجیگریش میان عربستان سعودی و عراق را رد کرد و گفت: «من نیامدهام که نقشی را بازی کنم. من سعد حریری لبنانی و عرب هستم و تلاش میکنم برای وحدت عربی تلاش کنم. من به عراق آمدهام تا به دولت بغداد و مرجعیت نجف بگویم ما افراد روشنی هستیم که خواهان امت عربی مسلمان یک دست هستیم.»
وی ضمن تاکید بر این که سفرش به نجف تاریخی است در ادامه تاکید کرد، هیچ فرقی میان سنی و شیعه وجود ندارد و اگر اختلاف مذهبی وجود دارد تنها اختلاف سیاسی است.
حریری همچنین در دیدارش با عمار حکیم پسر ارشد سید عبدالعزیز حکیم رهبر ائتلاف یکپارچه عراق که اکنون دیگر از رهبران اصلی مجلس اعلا محسوب میشود و ریاست موسسه شهید محراب را نیز بر عهده دارد،چنین گفت: «لازم است کاری کنیم کشورهای ما جایی برای درگیری های اقلیمی و تسویه حساب کشورهای دیگر نباشد و نگذاریم بذر فتنه در آن کاشته شود. لازم است که اجازه ندهیم همسایگان بر یکدیگر تاثیر سوء بگذارند و برای رسیدن به مصالح و منافع شخصی شان ملت آن کشور را قربانی کنند.»
وی در ادامه با اشاره مشترکات اوضاع لبنان و عراق گفت: «مصالح آنی برخی کشورها به گونهای است که دوست دارند مصالحشن را مقدم بر مصالح ملت عراق جلوه دهند. ملت عراق ملتی است که از خودگذشتگیهای بسیاری را برای پانعربیسم انجام داده است.»
عراق به جای ایران؟
سفر سعد حریری به عراق به نوعی شکآور بود. وی بدون دعوت رسمی از سوی دولت بغداد وارد عراق شد و از آنجا در اقدامی تاریخی و ناباورانه به نجف اشرف رفت تا با مراجع دینی عراق دیدار و گفت و گو کند. این که چرا در چنین برههای از زمان سعد حریری عراق را برای سفرش انتخاب کرده، جای بسی سئوال دارد.
قبل از هر چیز نباید فراموش کنیم که بر خلاف آنچه تصور میشود، لبنان همچنان گرفتار مسائل طائفهای است و چگونگی فعالیت مذاهب به ویژه سنیان و شیعیان در آن بسیار مطرح است. بر خلاف آن چه برخی معتقد بودند که لبنان از مرحله مرزبندیهای طائفهای عبور کرده و تا سطح رقابتهای سیاسی در قالب جریان و فراکسیون ارتقا یافته اکنون باید گفت، این نظر جای بسی تامل دارد و قراین نشان میدهد که موضوع طائفهها همچنان در لبنان مطرح است.
پیش از این آقای مسعود ادریسی سفیر سابق ایران در لبنان در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی در گفت و گو با سایت دیپلماسی ایرانی گفته بود، لبنان از مرز طائفهای عبور کرده و به سطح رقابتهای سیاسی در قالب جریان و حزب ارتقا یافته است. دلیل ایشان این بود که در جریانهای مختلف لبنانی که اکنون مهمترین آنها جریان 14 مارس و 8 مارس است تمام طایفهها حضور دارند و به رقابت با یکدیگر میپردازند.
به نظر میرسد گرچه حرف آقای ادریسی در ظاهر صحیح است اما در کنار تمایلات سیاسی تمایلات طائفهای و مذهبی نیز به چشم میخورد. به گونهای که در جریان 14 مارس هیچ حزب شیعی فعالی را مشاهده نمیکنیم. در حالی که هسته اصلی جریان 8 مارس را حزب الله و جنبش امل تشکیل میدهند که هر دو شیعی هستند.
اظهارات سعد حریری در نجف و بغداد نیز موید این ادعا میتواند باشد. سعد حریری در سفرش به عراق بر اصول پانعربیسم و حفظ عربیت تاکید بسیار میکرد. فراموش نکنیم که جریانهای پانعربیسم شیعه را از خود نمیدانند و یکی از شالودههای اصلی جریان پان عربیسم را اعتقاد به مذهب تسنن حتی در صورت لائیک بودن و وفاداری به اصول سکولاریسم میدانند.
اما سفر حریری را از زوایای دیگر هم میتوان مورد بررسی قرار داد. وی در حالی به عراق سفر کرد و به دیدار مراجع نجف رفت که دولت جمهوری اسلامی ایران تا کنون چند بار از وی دعوت به عمل آورده که به تهران سفر کند و هر بار وی یا از این دعوت سر باز زده یا آن را به تعویق انداخته است. شاید بتوان گفت سفرش به عراق به نوعی دهنکجی به دولت ایران است. به ویژه این که ظاهرا گمان میکند دو حوزه نجف و قم با هم در رقابت هستند و وی میتواند از این بابت بهرهبرداری سیاسی کند.
حال اگر روزی بنا باشد سعد حریری به دعوت ایران پاسخ مثبت داده و به تهران بیاید، با موضعی متفاوت خواهد آمد. گرچه به اعتقاد نویسنده این مقاله، حتی اگر بنا باشد هم به ایران بیاید، به احتمال قوی به قم سفر نخواهد کرد و با مراجع قم دیدار نخواهد داشت و حتی گمان نمیرود به بارگاه امام رضا (ع) در مشهد هم برود. بر اساس آنچه حریری در نجف بیان داشته، وی حتی به حوزه نجف به نگاه طائفهای مینگرد و ظاهرا معتقد است که حوزه نجف شیعی عربی است اما حوزه قم شیعی غیر عربی است.
سعد حریری اما در سفرش به عراق و نجف هدف دیگری نیز داشته است. وی در آنجا تلاش کرد در دیدار با مقامهای ارشد سیاسی و مذهبی عراقی بر دخالت کشورهای همسایه بر امور داخلی کشورها تاکید کند. او عراق و لبنان را در این زمینه صاحب اشتراک دانست و گفت: « لازم است کاری کنیم کشورهای ما جایی برای درگیری های اقلیمی و تسویه حساب کشورهای دیگر نباشد و نگذاریم بذر فتنه در آن کاشته شود. لازم است که اجازه ندهیم همسایگان بر یکدیگر تاثیر سوء بگذارند و برای رسیدن به مصالح و منافع شخصی شان ملت آن کشور را قربانی کنند. مصالح آنی برخی کشورها به گونه ای است که دوست دارند آن مصالح بر مصالح ملت عراق پیشی بگیرد.»
پر واضح است که منظور حریری از این گفته چیست. وی هنوز از ایران و سوریه ناراضی است و مدعی است که بسیاری از تحولات درونی لبنان را این دو کشور رقم زدهاند. وی در افتتاح مجدد شبکه المستقبل گفته بود، آتش زدن ساختمان این شبکه چیزی نیست که به راحتی از خاطرمان زدوده شود. گرچه وی نسبت به دخالتهای دولت عربستان اعتنایی نمیکند و چشم خود را به روی آن میبندد. به هر صورت ارتباط نزدیکش با عربستانیها باعث شده دخالتهای آن کشور را دوستانه و برادرانه بداند نه جانبدارانه.
سعد حریری به عراق آمد تا ضمن تاکید بر این موضوع که به باورش نکته مشترک لبنان و عراق است، به ایران فشار آورد و به نوعی حمایتی تازه برای خود دست و پا کند. حمایت از سوی کشوری که دولت مرکزی آن به هر صورت علایقی به جمهوری اسلامی ایران دارد.
سعد حریری این سفر تاریخی خود را به عراق انجام داد تا در زمانی که کشورهای عربی رویه خود را در برابر عراق تغییر داده و مطمئن شدهاند که نظام و دولت جدید آن طائفهای نیست و وابستگی به هیچ کدام از کشورهای همسایه ندارد و به طور جدی با هر گروه شبه نظامی چه شیعه چه سنی برخورد میکند، سفیر به بغداد میفرستند و در صدد گسترش روابط با آن هستند، در ایجاد رابطه با عراق پیشتاز باشد. شاید به زودی میشل سلیمان و فئواد سنیوره نیز به عراق بیایند. به هر صورت لبنان مایل است بغداد، یکی از متحدانش باشد. کشوری که میتواند از لحاظ سیاسی کمک درخوری به آن کند.
نظر شما :