شناسایی خواسته های طرفین، اولین فاز گفت‌وگو است

خوش‌بینی به مذاکرات ایران و آمریکا در سایه مصالحه سیاسی

۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۳۲۴۰۱ اخبار اصلی خاورمیانه
محمد رضا پورقوشچی، می نویسد: سؤالی اساسی که این روزها ذهن بسیاری از تحلیلگران سیاسی داخلی و خارجی را به خود مشغول کرده است، این است که آیا ایران و آمریکا با وجود بیش از چهار دهه خصومت و بدبینی در روابط با یکدیگر و همچنین بدعهدی‌های طرف آمریکایی در توافق سال ۲۰۱۵ و خروج آن کشور از برجام، آیا می‌توانند دوباره به یک توافق جامع که دربرگیرنده منافع دو کشور باشد، دست یابند؟
خوش‌بینی به مذاکرات ایران و آمریکا در سایه مصالحه سیاسی

محمد رضا پورقوشچی، کارشناس امور بین‌الملل

دیپلماسی ایرانی: سؤالی اساسی که این روزها ذهن بسیاری از تحلیلگران سیاسی داخلی و خارجی را به خود مشغول کرده است، این است که آیا ایران و آمریکا با وجود بیش از چهار دهه خصومت و بدبینی در روابط با یکدیگر و همچنین بدعهدی‌های طرف آمریکایی در توافق سال 2015 و خروج آن کشور از برجام، آیا می‌توانند دوباره به یک توافق جامع که دربرگیرنده منافع دو کشور باشد، دست یابند؟

برای پاسخ به این سؤال اساسی، نگارنده معتقد است با توجه به وجود برخی نشانه‌های محکم ازجمله روان‌شناسی و روحیات فردی ترامپ و اراده شکل‌گرفته میان بلندپایه‌ترین مقامات دو کشور و همچنین تحولات منطقه‌ای و جهانی می‌توان انتظار داشت دستیابی به یک توافق بیش‌از‌پیش متصور است.با توجه به تأثیرات و اهمیت سه فاکتور مهم یادشده، آقای ویتکاف، نماینده آمریکا در این دور از مذاکرات، در مصاحبه‌های خود بارها از یک مفهوم مهم و کلیدی تحت عنوان مصالحه (compromise) استفاده می‌کند و معتقد است دو کشور از طریق کاربست مصالحه می‌توانند به توافق دست یافته و با کنارگذاشتن اختلافات در بسیاری از حوزه‌های مشترک با هم همکاری کنند.

به نظر می‌رسد برای رسیدن به یک توافق جامع مدنظر دو کشور از طریق مصالحه لازم است این واژه مورد واکاوی و باز‌تعریف قرار گرفته و مفهوم و تعریف دقیقی از این واژه ارائه شود؛ چراکه سازش و مصالحه در فرهنگ و ادبیات سیاسی ما دارای بار منفی بوده و از پیش با هرگونه ندای مصالحه و سازش مخالفت می‌شود و افراد مصالحه‌گر همواره در معرض اتهام‌های مختلف ازجمله: نداشتن شجاعت، انفعال، خیانت، سازش‌کاری و وادادگی قرار می‌گیرند. به نظر می‌رسد برداشت نادرست از این مفهوم با توجه به مشکلات داخلی و همچنین سرعت تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی می‌تواند هزینه‌هایی تولید کند. سؤال مهم دیگری که اینجا مطرح می‌شود، این است که چگونه می‌توان در نوع رابطه آنتاگونیستی (ضدیت و دشمنی) تغییر ایجاد و آن را در مسیری هدایت کرد که مصالح و منافع دو کشور تأمین شود؟

شنتال موفه ماهیت هستی‌شناختی امر سیاسی را در ضرورت حضور و بقای رویکردهای «آنتاگونیستی» به‌عنوان واقعیتی گریز‌ناپذیر می‌داند، اما با هدف تبدیل دشمن به مخالف، قائل به تبدیل آنتاگونیسم به آگونیسم است. این به آن معناست که باید بین طرف‌های درگیر نوعی پیوند مشترک وجود داشته باشد، به طوری که آنها مخالفان خود را دشمنانی تلقی نکنند که باید از روی زمین محو شوند. در رویکرد آگونیستی ما با رابطه «دوستی-دشمنی» طرف نیستیم، بلکه با رابطه‌ای طرفیم که آن را «رقابت‌آمیز» می‌نامیم.

به نظر موفه آنتاگونیسم رابطه «ما/آنهایی» است که دو طرف دشمنانی تلقی می‌شوند که در هیچ زمینه مشترکی سهیم و شریک نیستند، اما آگونیسم رابطه «ما/آنهایی» است که در آن مشروعیت طرف مقابل به رسمیت شناخته می‌شود، بنابراین از این منظر، سیاست تلاشی است برای اهلی‌کردن تخاصمات و خنثی‌کردن آنتاگونیسم بالقوه که در روابط مابین انسان‌ها وجود دارد و «دگر سیاسی»، نه دشمنی است که باید حذف شود، بلکه مخالفی است که حداکثر باید با آرا و عقاید او مقابله و مبارزه شود و در‌عین‌حال، حقوق او برای دفاع از نظریاتش محترم شمرده شود. به نظر نگارنده ما می‌توانیم از مدل پیشنهادی موفه برای امکان مصالحه سیاسی در روابط ایران و آمریکا کمک بگیریم، چرا‌که این مدل می‌تواند امکان همکاری میان دو کشور را در فضای جدید بین‌المللی فراهم کند. اینکه چه تعریفی می‌توان از مصالحه ارائه داد، باید گفت که مصالحه اصطلاح پیچیده‌ای است و توافق اندکی درباره تعریف آن وجود دارد.

این اساسا به این خاطر است که مصالحه هم به‌عنوان هدف (چیزی که باید به آن دست یافت) و هم به‌عنوان فرایند (ابزاری برای دست‌یافتن به هدف) استفاده می‌شود. اگر تمرکز اصلی ما در تعریف این واژه وجه دوم آن باشد، بنابراین می‌توان گفت مصالحه فرایندی است که از طریق آن از یک گذشته پر‌منازعه و خصومت‌آمیز می‌توان به یک آینده مسالمت‌آمیز و برخوردار از صلح و امنیت حرکت کرد. برای واکاوی مفهوم مصالحه لازم است بدانیم که مصالحه از چه عناصری تشکیل شده است؟ چراکه بدون شناخت این عناصر نمی‌توان تصویر روشن و دقیقی از این مفهوم ارائه داد.

به نظر می‌رسد اولین عنصر در مصالحه سیاسی موضوع شناسایی و احترام متقابل طرفین به مواضع و خواست‌های قانونی همدیگر است. شناسایی اولین فاز مذاکره و گفت‌وگو است و اگر تمایلات و خواست‌های اساسی طرف مقابل شناسایی نشود، مصالحه امکان‌پذیر نبوده و مذاکرات در قدم اول با بن‌بست مواجه شده و متوقف می‌شود، بنابراین در مذاکرات ایران و آمریکا طرفین باید به خواست‌های قانونی طرف مقابل احترام گذاشته و آنها را به رسمیت بشناسند. به عبارتی در گام اول باید طرفین به خطوط قرمز همدیگر احترام گذاشته و از ورود به آنها اجتناب کنند.

باید توجه داشت که مصالحه به‌عنوان یک کنشگری سیاسی به معنی انفعال و وادادگی نیست و با توجه به اینکه مصالحه سیاسی نافی هویت‌ دیگران نیست، بنابراین در مصالحه سیاسی طرفین می‌توانند ضمن حفظ اصول و ارزش‌های خود به تفاهم و سازش برسند. ما نیازمند این هستیم که دیگران را به رسمیت بشناسیم، چراکه در انزوا نمی‌توانیم منافع ملی خود را به طور کامل و همه‌جانبه تأمین کنیم. باید یادآور شد رفتار مصالحه‌جویانه طرفدار استمرار نظم سیاسی حاکم بر جامعه است. تداوم درگیری، جنگ و خصومت در بلندمدت می‌تواند نظم سیاسی حاکم بر جامعه را تحت تأثیر قرار داده و توان و ظرفیت یک جامعه در حوزه‌های مختلف را با آسیب جدی و ویرانگر مواجه کند. 

باید توجه داشت که در فضای آشتی‌جویانه و گفت‌وگو اقدامات انتحاری و رادیکال و همچنین کارهای پیش‌بینی‌ناپذیر به حداقل می‌رسد و طرفین اساسا حاضر به پرداخت هزینه سنگین پیکارهای سیاسی خصومت‌آمیز و غیرمسالمت‌آمیز نمی‌شوند. در مصالحه نوعی عقلانیت معطوف به آینده وجود دارد و نیروهای مصالحه‌گر با یک نگاه بلندمدت درصدد تحقق مصالحه هستند. طرفداران مصالحه تلاش می‌کنند با به‌کارگیری ابزارهای عقلانی و تمرکز بر تحولات پیش‌رو حتی با دشمنان خود به توافق رسیده یا حداقل تلاش‌های آنها را بی‌تأثیر و خنثی کنند. اعتدال‌گرایی (میانه‌روی) و پرهیز از رادیکالیسم از شاخصه‌های مهم مصالحه سیاسی به حساب می‌آید. موضوع میانه‌روی و نرمش در تداوم عقلانیت سیاسی است و مهم‌ترین وجه آن، تقابل با افراط‌گری و رادیکالیسم است. از طریق میانه‌روی و با بهره‌گیری از مهارت‌ مذاکره و گفت‌وگو و با دادن اطمینان به طرف مقابل می‌توان به یک توافق و اجماع که تأمین‌کننده منافع طرفین باشد، نزدیک شد.  شجاعت شاخصه دیگری برای مصالحه سیاسی است.

متأسفانه در فرهنگ سیاسی ما مصالحه سیاسی همواره برای طراحان و مروجان آن مخاطرات و هزینه‌های سنگینی را در پی داشته است. افرادی که ندای مصالحه سر می‌دهند، همواره متهم به خیانت، سازش‌کاری و نداشتن شجاعت می‌شوند. باید به این مسئله توجه کرد که شجاعت در عرصه سیاسی محدود به اقدامات متهورانه، واکنش‌های تند یا ایستادگی در مقابل ظلم و بی‌عدالتی به هر نحو ممکن نیست، بلکه مصالحه، گزینشی مبتنی بر عقلانیت برای رسیدن به بهترین تصمیم نیز می‌شود که منافع و مصالح عمومی را تأمین کند. به نظر می‌رسد اشاره رهبری به نرمش قهرمانانه حکایت از وجود عنصر شجاعت در درون مفهوم مصالحه سیاسی دارد. برخی از نظریه‌پردازان معتقدند مصالحه سیاسی نوعی فضیلت است. جان رالز بر این باور است که عدالت از معبر مصالحه می‌گذرد و عدالت بر بسیاری از ارزش‌ها مانند خوشبختی و آزادی مقدم است. در نظام جمهوری اسلامی نیز عدالت از جایگاه بالایی برخوردار است و برقراری عدالت همواره مورد تأکید بوده است. از این منظر نیز می‌توان گفت دستیابی به مصالحه می‌تواند به برقراری و تحکیم عدالت کمک کند. عنصر کارآمد بعدی در مصالحه نقش قانون و قانون‌گرایی است.

کالین مورفی معتقد است، مصالحه سیاسی فرایند پیچیده‌ای است که مجموعه‌ای از قواعد مربوط به احترام متقابل درباره نقش قانون را شامل می‌شود. به نظر او اعتماد معقول سیاسی شهروندان به نظام سیاسی می‌تواند به تعمیق و گسترش درک ما از مصالحه سیاسی کمک کند، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که در جوامع مردم‌سالار، مصالحه سیاسی نه‌تنها باعث تضعیف نظام نمی‌شود، بلکه تحقق آن می‌تواند نظام سیاسی را تقویت و پایه‌های مشروعیت آن را مستحکم کند. ذکر این نکته مهم، ضروری است که مصالحه سیاسی بر پایه حفظ منافع طرفین طراحی شده و به‌همین‌دلیل در فرایند مصالحه ما شاهد بازی با حاصل‌جمع صفر نیستیم که در آن یک طرف برنده و طرف دیگر بازنده باشد. در فرایند مصالحه کنشگران طوری رفتار می‌کنند که منافع طرفین مد‌نظر قرار گرفته و نتیجه نیز منجر به بازی برد-برد شود. با توجه به اهمیت این عنصر به نظر می‌رسد در مذاکرات ایران و آمریکا طرفین به این باور رسیده‌اند که تا زمانی که نتیجه مذاکرات و توافقات به بازی برد-برد منتهی نشود، نمی‌توان انتظار داشت توافقی بین طرفین حاصل شود.

سخن پایانی: به نظر می‌رسد مدل امر سیاسی موفه که در آن از رابطه آنتاگونیسم و آگونیسم بحث می‌کند، می‌تواند نوع رابطه و رویکرد حاکمیت با جهان خارج به‌ویژه مذاکره و امکان توافق با آمریکا را به‌خوبی تبیین کند، چرا‌که طرفین با اتخاذ سیاست آگونیستی و مصالحه‌جویانه ضمن حل‌و‌فصل مهم‌ترین پرونده حاکم بر روابط دو کشور می‌توانند زمینه را برای تعامل و همکاری سازنده بر‌اساس بازی برد-برد فراهم کنند. باید گفت با باز‌تعریف مفهوم مصالحه و با شاخص‌هایی که برای آن در این نوشتار بر‌شمردیم، ایران و آمریکا می‌توانند به خصومت چندین‌ساله خود پایان داده و با توجه به تحولات منطقه‌ای و جهانی تعریف جدیدی از آغاز همکاری‌های مشترک ارائه کنند. البته به این نکته باید توجه داشت که رویکرد مصالحه‌جویانه باعث محو کامل تنش و منازعه و حل تمام مسائل و مشکلات کشور در روابط با آمریکا نمی‌شود، بلکه این رویکرد، می‌تواند باعث کاهش اساسی تنش و تقلیل سطح منازعات شده و زمینه لازم را برای تفاهم کامل و تأمین منافع ملی فراهم کند./شرق

کلید واژه ها: ایران آمریکا مذاکره


نظر شما :