آیا اروپا برای بازی آماده است؟
کارتهای اروپایی علیه فشار ترامپ

دیپلماسی ایرانی: در دنیای سیاست بینالملل، بازی قدرت اغلب به یک بازی پوکر تشبیه میشود که در آن بازیگران با دستهایی که دارند، بلوف میزنند، شرطبندی میکنند و گاهی اوقات دست خود را نشان میدهند. با آغاز دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده، اتحادیه اروپا (EU) باید آماده باشد تا در این بازی ژئوپلیتیکی مهارت خود را نشان دهد. رویکرد تهاجمی و غیرقابل پیشبینی ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش – که با تهدید به اعمال تعرفهها، خروج از توافقات بینالمللی و فشار بر متحدان ناتو برای افزایش هزینههای دفاعی همراه بود – در دور دوم نیز تکرار شد، اما این بار با تجربه و جسارت بیشتری. برای مقابله با این "اجبار ترامپی"، اروپا باید استراتژی خود را تقویت کند و از کارتهایی که در اختیار دارد به طور هوشمندانه استفاده کند.
اتحادیه اروپا، با وجود آسیبپذیریهایش، دارای ابزارها و اهرمهایی است که میتواند از آنها برای مقاومت در برابر فشارهای ایالات متحده و حتی شکل دادن به رفتار واشینگتن استفاده کند. با این حال، موفقیت این استراتژی به وحدت، شجاعت و آمادگی برای بازی سخت در برابر یک حریف سرسخت بستگی دارد.
دست ضعیف اروپا؟
در نگاه اول، به نظر میرسد که اتحادیه اروپا در برابر ایالات متحده دست ضعیفی دارد. اقتصاد آمریکا بزرگتر است، ارتش آن قدرتمندتر است و دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی، اهرم بینظیری به واشینگتن میدهد. علاوه بر این، وابستگی اروپا به ایالات متحده در زمینه امنیت – به ویژه از طریق ناتو – و همچنین تجارت و فناوری، باعث میشود که این قاره در برابر تهدیدات تعرفهای یا تحریمهای ثانویه آسیبپذیر باشد.
با این حال، این تصویر سادهانگارانه است. اتحادیه اروپا بزرگترین بازار واحد جهان را در اختیار دارد و شریک تجاری کلیدی برای ایالات متحده است. در سال 2022، تجارت کالا و خدمات بین اتحادیه اروپا و ایالات متحده به بیش از 1.2 تریلیون یورو رسید. شرکتهای آمریکایی به شدت به دسترسی به بازار اروپا وابسته هستند و سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) بین این دو اقتصاد، ستون فقرات روابط اتلانتیک را تشکیل میدهد. به عنوان مثال، شرکتهای آمریکایی مانند اپل، گوگل و تسلا بخش قابل توجهی از درآمد خود را از اروپا به دست میآورند. این وابستگی متقابل به اروپا اهرمی میدهد که اغلب دستکم گرفته میشود.
علاوه بر این، اتحادیه اروپا در زمینه تنظیمگری جهانی پیشرو است. "اثر بروکسل" – توانایی اتحادیه اروپا برای تعیین استانداردهای جهانی از طریق مقررات خود در زمینههایی مانند حفاظت از دادهها (GDPR)، پایداری زیستمحیطی و ایمنی محصولات – به این معناست که شرکتهای آمریکایی اغلب مجبورند خود را با قوانین اروپایی تطبیق دهند تا به بازار این قاره دسترسی داشته باشند. این قدرت نرم نظارتی میتواند به یک ابزار سخت در برابر اجبار اقتصادی تبدیل شود.
کارتهای روی میز
برای مقابله با رویکرد تهاجمی دولت ترامپ، اتحادیه اروپا باید از مجموعهای از ابزارها و استراتژیها استفاده کند. در زیر، کارتهای کلیدی که اروپا میتواند بازی کند، شرح داده شده است:
1. تلافی تعرفهای
با اعمال تعرفههای تنبیهی بر کالاهای اروپایی – همانند دوره اول دولت ترامپ که بر فولاد و آلومینیوم اعمال شد – اتحادیه اروپا میتواند با تعرفههای متقابل پاسخ دهد. در سال 2018، اتحادیه اروپا با اعمال تعرفه بر محصولاتی مانند ویسکی بوربون، موتورسیکلت هارلی دیویدسون و کره بادامزمینی که از ایالتهای کلیدی سیاسی در آمریکا صادر میشدند، نشان داد که میتواند به طور هدفمند ضربه بزند. این اقدامات نه تنها بر اقتصاد آمریکا تأثیر میگذارد، بلکه فشار سیاسی بر دولت ترامپ از سوی حامیان داخلیاش وارد میکند.
2. تنوعبخشی به شراکتها
اروپا میتواند با تقویت روابط تجاری و امنیتی با دیگر قدرتها مانند چین، هند و ژاپن، وابستگی خود به ایالات متحده را کاهش دهد. به عنوان مثال، توافق سرمایهگذاری جامع اتحادیه اروپا و چین (CAI) که در سال 2020 به طور موقت امضا شد، میتواند احیا شود تا به عنوان وزنه تعادلی در برابر فشارهای آمریکا عمل کند. به همین ترتیب، همکاریهای دفاعی با کشورهایی مانند ژاپن یا تقویت توانمندیهای دفاعی مستقل اروپا میتواند وابستگی به ناتو را کم کند.
3. اهرم انرژی و آبوهوا
اتحادیه اروپا در حال تبدیل شدن به یک رهبر جهانی در انتقال به انرژی پاک است. با توجه به وابستگی فزاینده ایالات متحده به صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) به اروپا – به ویژه پس از جنگ اوکراین – اتحادیه اروپا میتواند از سیاستهای انرژی خود برای فشار بر واشینگتن استفاده کند. برای مثال، تسریع در حذف سوختهای فسیلی یا اعمال استانداردهای سختگیرانهتر بر واردات LNG میتواند اهرم اقتصادی آمریکا را تضعیف کند.
4. اتحاد داخلی
مهمترین کارت اروپا، وحدت آن است. دولت ترامپ احتمالاً تلاش خواهد کرد تا شکاف بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا را عمیقتر کند، همانطور که در دوره اول با حمایت از برکسیت و دولتهای پوپولیست در مجارستان و لهستان انجام داد. اگر اروپا بتواند جبهه متحد خود را حفظ کند، تواناییاش برای مقاومت در برابر فشارهای خارجی به طور قابل توجهی افزایش مییابد.
بازی سخت اما هوشمندانه
موفقیت این استراتژیها به این بستگی دارد که اتحادیه اروپا نه تنها واکنشی عمل کند، بلکه پیشفعال باشد. این به معنای آمادگی برای تشدید تنش در صورت لزوم و پذیرش ریسکهایی است که ممکن است روابط трансاتلانتیک را تحت فشار قرار دهد. به عنوان مثال، اگر ایالات متحده به خروج از ناتو تهدید کند، اروپا باید آماده باشد تا قابلیتهای دفاعی خود را به سرعت تقویت کند؛ حرکتی که میتواند به اندازه کافی جسورانه باشد تا واشینگتن را به بازنگری در موضع خود وادار کند.
علاوه بر این، اروپا باید از قدرت دیپلماتیک خود استفاده کند تا ائتلافهای جهانی علیه سیاستهای اجباری آمریکا بسازد. جلب حمایت کشورهایی که به طور مشابه از تعرفهها یا تحریمهای ایالات متحده متضرر شدهاند – مانند کانادا، مکزیک و کره جنوبی – میتواند جبههای متحد در برابر رویکرد "اول آمریکا" ایجاد کند.
نتیجهگیری
دور دوم ریاستجمهوری ترامپ چالشی بزرگ برای اتحادیه اروپاست، اما همچنین فرصتی است تا این اتحادیه قدرت و انعطافپذیری خود را به نمایش بگذارد. با استفاده هوشمندانه از اهرمهای اقتصادی، نظارتی و دیپلماتیک خود، اروپا میتواند نه تنها در برابر اجبار ترامپی مقاومت کند، بلکه جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر ژئوپلیتیکی قدرتمند تثبیت کند. همانند یک بازی پوکر، موفقیت به شجاعت، زمانبندی و توانایی خواندن حریف بستگی دارد. آیا اروپا آماده است تا دست خود را بازی کند؟
منبع: ایسیافآر (بروکسل هولدم) / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
نظر شما :