از واگرایی تا ظرفیت های همکاری

رابطه ایران و آذربایجان به کجا می‌رسد؟

۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۶:۰۰ کد : ۲۰۲۷۸۳۲ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
بهرام امیراحمدیان در یادداشتی می نویسد: جمهوری اسلامی ایران مخالفت خود را با امکان فعالیت های گروه های مخالف خود در خاک جمهوری آذربایجان بارها بطور رسمی اعلام کرده است. توصیه می شود در صورت تقاضای جمهوری آذربایجان دایر بر تاسیس رایزنی فرهنگی در ایران، دولت دکتر پزشکیان این امکان را فراهم یا در غیر این صورت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در باکو را تعطیل کند و نشان دهد که روابط متقابل رعایت می شود.
رابطه ایران و آذربایجان به کجا می‌رسد؟

دیپلماسی ایرانی: بازگشایی سفارت جمهوری آذربایجان و اعزام سفیر جدید دور تازه ای از حل اختلافات و امید به همکاری های دو جانبه برای بهره گیری از ظرفیتهای دو طرف را نوید می دهد.جمهوری آذربایجان یک دولت مستقل و عضو سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین المللی است و حق حاکمیت و تمامیت ارضی آن از سوی ایران به رسمیت شناخته شده است. 

جمهوری آذربایجان در همسایگی شمال غربی ایران با جمعیتی برابر 1/10 میلیون نفر (سال 2023)، با تولید ناخالص داخلی 4/72 میلیارد دلار (گزارش بانک جهانی در سال 2023)، با سرانه تولید ناخالص داخلی 7155 دلار پس از بازپسگیری سرزمینهای اشغالی قره باغ در سال 2020 بسوی ثبات گام برمی دارد. رشد تولید ناخالص داخلی 1/1% در سال 2023 (در دهه نخست سده 21 بزرگترین رشد تولید ناخالص داخلی با 25 درصد را تجربه کرده است) به سبب شرایط سیاسی ناشی از جنگ 44 روزه با ارمنستان و پیامدهای آن راه دشواری را طی کرده است. 

نرخ بیکاری 6/5%، نرخ تورم 8/8% را در کارنامه خود دارد. جمهوری آذربایجان به عنوان کشوری دارای ذخایر قابل توجه نفت و گاز، یکی از صادر کنندگان مهم نفت و گاز منطقه دریای خزر است. تجارت خارجی آذربایجان در سال 2023 برابر 2/51 میلیارد دلار(3/17 میلیارد واردات و 9/33 میلیارد دلار صادرت) [با موازنه تجاری مثبت 6/16 میلیارد دلار]، از نظر اقتصادی وضعیتی مناسب دارد. شرکای عمده آذربایجان در واردات در سال 2023 عبارت بودند از روسیه با 12/3 میلیارد دلار، چین با 3 میلیارد دلار، ترکیه با 3/2 میلیارد، آلمان با 916 میلیون دلار، و ایالت متحده آمریکا با 889 میلیون دلار به ترتیب رتبه یکم تا پنجم و ایران با 473 میلیون دلار، در رتبه هفتم شرکای وارداتی آذربایجان بوده اند.

در صادرات جمهوری آذربایجان ایتالیا، ترکیه، اسرائیل، یونان، هندوستان، روسیه، آلمان، اسپانیا، گرجستان و جمهوری چک به ترتیب رتبه یکم تا دهم را بخود اختصاص داده اند. در این زمینه ایران با 3/14 میلیون دلار در رتبه 45 در بین کشورهای مقصد صادراتی جمهوری آذربایجان قرار داشته است. باید توجه داشت که ساختار صادراتی جمهوری آذربایجان مبتنی بر صادرات نفت و گاز است و با جمهوری اسلامی ایران اقتصاد هم تکمیلی ندارند و واردات هر دو مبتنی بر مقاصد صادراتی آنهاست، بنابراین ظرفیت های کمی برای مبادلات تجاری دارند.

چالش‌های روابط فیمابین       

در ایران نگاه به جمهوری آذربایجان در افواه عمومی و برخی مرکز و دوایر با مناسبتهای روابط بین المللی اندکی فاصله دارد و به این کشور مستقل به عنوان یکی از استانهای ایران نگریسته می شود. در برخی از رسانه ها بر «جعلی بودن نام این کشور= جمهوری آذربایجان پافشاری و برخی دیگر آن را «رژیم باکو» یا «حکومت باکو» خطاب می کنند که خلاف قوانین بین المللی است. زیرا جمهوری اسلامی ایران این کشور را در آغاز استقلال به رسمیت شناخته و جزو نخستین کشورهایی بوده است که روابط دیپلماتیک برقرار و سفارتخانه خود را دایر کرده است.دولت جمهوری آذربایجان با در نظر گرفتن سه قدرت منطقه ای در همسایگی پیرامون(ج.ا.ایران) در جنوب، ترکیه (در غرب) و روسیه (در شمال) خود را در زیر نفوذ این سه قدرت می بیند ولی در عین حال در برقراری روابط با همسایگان، نوعی موازنه برقرار کرده است و سیاست خارجی آن از آغاز تاکنون همین موازنه بوده که برخی عوامل بیرونی و قدرت‌های داخل یا خارج منطقه (از جمله مداخله گران بیرونی شامل اسرائیل و ایالات متحده)، این موازنه را مختل و موجب موازنه سازی با این دو عامل خارج از منطقه برای ایستادگی در برابر تهدیدات و نگرانی خود می کند. شدت و ضعف این موازنه سازی ها بستگی به موازنه و اراده به بازیگران منطقه ای دارد.

ظرفیت‌های همکاری

راه های ارتباطی مناسب ایران برای رسیدن به سواحل دریای سیاه (به جز خاک ترکیه) از طریق آذربایجان به گرجستان است که هم اکنون از کریدور تراسکا [که ایران هم عضو این کریدور و شاخه جنوبی آن را داراست] بهره گرفته می شود. این کریدور از غرب، دریای سیاه را با گذر از گرجستان و آذربایجان به بندر باکو و از طریق خطوط دریایی بسیار پیشرفته، به بنادر شرقی دریای خزر در ترکمنباشی، آوازه، کوریک، آکتائو و آتیرائو به آسیای مرکزی و چین و شرق آسیا متصل می کند. در دهه 1390 که تنش بین قطر و شورای همکاری خلیج [فارس] بالا گرفته و قطر در محاصره بود، ایران و ترکیه ضرورت تاسیس «کریدور خلیج فارس-دریای سیاه» را مطرح کردند که بین قطر-ایران-آذربایجان[و در گزینه دیگری ارمنستان] - گرجستان را پیگیری و تا حدودی عملیاتی کردند ولی در عمل به سبب نبود شناورهای مناسب حمل و جابجایی کامیون، به عهده تعویق افتاد و بدنبال رفع اختلافات قطر با عربستان سعودی این طرح متوقف شد. 

در این دوره جمهوری آذربایجان بدلیل مشارکت ارمنستان و تنش در روابط با ایران، از پیوستن به این ابتکار شانه خالی کرد. اکنون شرایط مناسبی برای عملی کردن این طرح فراهم است.تکمیل راه آهن رشت-آستارا (اگرچه از نظر زیست محیطی و مسائل امنیتی- استراتژیکی نیاز به تامل دارد)، شناخت ظرفیتهای گردشگری با کشتی(در دریای خزر)، ریلی (نخجوان- مشهد)، توریست درمانی، برنامه های دیدار از شهرهای تاریخی و زیارتی در هر دو طرف، زمینه های فراوانی برای همکاری دو جانبه دارد. تاسیس منطقه آزاد تجاری مشترک در مرز آستارا از جمله ابتکاراتی است که می تواند به ثبات روابط یاری رساند. احداث سدهای مشترک بر روی رود ارس که آخرین آن در دوره رئیس جمهوری شهید ایران در اردیبهشت ماه به بهره برداری رسید در این زمینه قابل ذکر است.

عناصر واگرایی:

اصولا نگاه جمهوری اسلامی ایران به روابط جمهوری آذربایجان با اسرائیل یکی از موانع پیشرفت در گسترش روابط است ولی در دیگر جمهوری ها نیز اسرائیل سفارتخانه دارد. مادامی که در سیاست خارجی جمهوری آذربایجان توجه به امنیت ملی جمهوری اسلامی و ندادن پایگاه نظامی به کشورهایی که با دولت جمهوری اسلامی ایران در مخاصمه هستند از سوی دولت جمهوری آذربایجان رعایت شود، روابط فیمابین دوستانه و در حال توسعه خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران مخالفت خود را با امکان فعالیتهای گروههای مخالف خود در خاک جمهوری آذربایجان بارها بطور رسمی اعلام کرده است. توصیه می شود در صورت تقاضای جمهوری آذربایجان دایر بر تاسیس رایزنی فرهنگی در ایران، دولت دکتر پزشکیان این امکان را فراهم یا در غیر این صورت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در باکو را تعطیل کند و نشان دهد که روابط متقابل رعایت می شود.

کلید واژه ها: ایران و آذربایجان قفقاز ایران و اسرائیل تهران و باکو الهام علیف ایران و اسرائیل و آذربایجان آذربایجان و اسرائیل ایران و ارمنستان ارمنستان و آذربایجان بهرام امیر احمدیان


( ۱۴ )

نظر شما :

حامد ۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۷:۱۴
اگر علیف اصرار دارد که با تبلیغ پانترکیسم و تورانیسم و تجزیه طلبی ترکی برای ایران مشکل ایجاد کند، ایران هم باید نشان دهد که مدل کریمه را می‌تواند برای تالشیهای باکو اجرا کند. همین مناطق تالشی تا سالها حکومت دیکتاتوری علیف را درگیر خواهند کرد که لفاظی در مورد آذربایجان جنوبی جعلی را از یاد ببرد.
عبدالرضا ۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۹:۴۹
مقاله بسیار منسجم و دقیقی بود اگر چنین بینشی بر سیاست خارجی ایران حاکم شود می توان گفت صحیفه جدیدی در اعتلای سیاست خارجی ان گشوده خواهد شد
یوسف اکبری ۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۱:۵۴
جناب حامد اول بفرمایید که تالش های مقیم ایران از کدام امکانات بهره مندند که شما چند ده هزار نفر دیگر رو هم می خواهید از آزربایجان الحاق کنید؟ اصلا کسی تو ایران می دونه تالش ها ی ایران چند نفرند؟ مذهبشان چیست؟ زبانشان چیه؟
فرزاد ۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۲:۴۱
حقیقت تلخ اینه که رابطه جمهوری باکو با ایران به مانند طفلی هست که به زور از دامن مادر جدا و در خانه دشمن بزرگ شده.الان این طفلل بزرگ شده و مادر خودش رو به یاد نمیاره وکمر به دشمنی با اون بسته.ویا به عبارتی جمهوری باکو همان دست شکسته ی خودمان هست که وبال گردن خودمان شده.
فرزاد ۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۳:۰۲
برخلاف ساده انگاری و خوشخیالی یک عده ؛چالشهایی که در روابط کشور ما با جمهوری باکو وجود داره ؛مقطعی و گذرا نیست بلکه ریشه در گذشته وتخمهای فتنه ایست که در گذشته توسط دولتهای متخاصم روس و عثمانی در سرزمینهای تاریخی ما کاشته شده و امروز نتیجه اون رو شاهد هستیم.اختلافات ما با باکو ناشی از نگرش و قرابت نادرست اونها ا از تاریخ گذشته مردم و سرزمینهای شمال ارس هست.از آرمانهای ضد ایرانیست که به دنبال اون هستند و نسل امروزشان را با اون تربیت میکنند.ریشه اختلافات رو باید در کتابهای درسی و تولیدات فرهنگی باکو جستجو کرد ونه ارتباطات و روابط باکو و اسراییل.
رامیان ۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۳:۴۷
آنهائیکه سرزمین آنسوی ارس را استانی از ایران دانسته و امتناع دارند آنرا آذربایجان بنامند پشتوانه های تاریخی، سیاسی و فرهنگی بسیار محکمی برای کارشان دارند. در عوض شما که با آنها مخالفید می گوئید این نظرات مغایر سیاست اتخاذ شده توسط دولت ایران در پس فروپاشی شوروی سابق می باشد. از شما می پرسیم کدام یک محکمتر و اصولی تر می باشد: پشتوانه های تاریخی، سیاسی و فرهنگی چند هزار ساله و یا سیاست اتخاذ شده توسط کسانیکه سی و چند سال پیش برای چند سالی زمام کشور را به دست داشتند؟!آن سیاست سیاستی اشتباه بود من در همان زمان برای وزیر امور خارجه و رئیس جمهور وقت نوشتم منتهی گوش شنوائی نیافتم. پس از انعقاد معاهده تحقیر آمیز و اسفبار ترکمنچای، روسها از باشندگان آنسوی ارس سرشماری نمودند و یکی از پرسشها آن بود که هرکس هویت ملی خود را چه می داند با شگفتی در یافتند که 85 درصد خود را ایرانی دانسته و ما بقی خود را ارمنی و یا تاتار(روسها ترک را تاتار می نامند) نامیدند و این جوابها زنگ خطر را برای روسها به صدا در آورد و بافاصله تاتاریزه کردن باشندگان آنسوی ارس را شروع نمودند. فقط تاتارها بودند که خود را ایرانی نمی دانستند از آنرو بخش بزرگی که خود را تاتار نمی دانستند را مجبور به کوچ به ایران نمودند. دردسر امروز ما با خاندان ضد شیعه و ضد ایرانی علی اف حاکم بر بادکوبه نتیجه آن شکست حکومت نالایق قاجار از روسها سوئی و سیاست تاتارایزه نمودن آران، گنجه و شیروان از سوی روسها از سوی دیگر است. آذربایجان(هرگونه نوشته شود "آذربایجان" یا "اوذربایجان"، یا "اوزربایجان" ،و هر گونه دیگر) ، بادکوبه، تبریز و.... همگی واژهای ایرانی هستند و نه لزوماً فارسی، آخر چطور ممکن است نام سرزمین ملتی و نام تمام شهرهای مهمش با زبان خودشان بیگانه بوده و سنخیت نداشته باشد؟!
علی ۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۴:۳۷
در نوشته دیگری از استادان دیپلماسی ایرانی ، در خصوص وارد شدن نیروهای نظامی آمریکایی در ارمنستان توجیه این بود ارمنستان یک کشور مستقل است وایران نمی تواند مانع از روابط هرکشور ثالثی با ارمنستان شود. چرا این توجیه در مورد روابط آذربایجان خیلی مستقل تر از ارمنستان ، پذیرفته نمی شود. در همین نوشته استاد امیر احمدیان اسرائیل حتی در میان مقاصد صادراتی ووارداتی آمار ارائه شده در مورد آذربایجان نیست وادعای وجود پایگاه نظامی اسرائیل در آذربایجان در حد یک ادعاست و ثابت نشده است وبارها تکذیب گردیده است ولی عده ای که مخالف روابط قوی تر ایران واذربایجان هستند به این موضوع دامن می زنند. یا مثال دیگر اینکه زبان وفرهنگ فارسی مدام از هر تریبونی برای نزدیکی کشورهای فارس زبان تبلیغ می شود چرا این مسئله تبلیغ پان فارسیسم نیست ولی صحبت از هر گونه همگرایی تورکها در نقاط مختلف جهان ، پانتورکیسم است . حاکمیت باید بداند که موضوع توران ، یک مسئله فرهنگی است که مرز سیاسی نمی تواند برای آن حد مرز تعیین کند همانگونه که فارسها با ذره بین در نقاط مختلف دنیا دنبال هم زبانان خود می گردند وارتباط برقرار می کنندتورکها هم فارغ از مرزهای سیاسی دنبال شناخت هم زبانان خود در دنیا هستند.
حامد ۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۶:۱۸
مهم نیست تالشیهای ایران چند نفرند. مهم منافع ملی ایران است. هر وقت یک آمارگیری دقیق قومی و زبانی شد میتوانیم بگوییم چند نفرند.
کوروش ۰۴ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۰:۵۱
به هیچ جا نخواهد رسید. چون باکو نوکری اسراییل و پر کردن جیب آنها با خرید اسلحه و صدور نفت و گاز به اسرائیل را به رابطه با ایران ترجیح می‌دهد. حتی کشتار ۴۰ هزار نفر در غزه هم باعث نشد باکو کمی درنگ کند.
در پاسخ به حامد ۰۴ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۱:۱۷
معلوم است که نه در مورد کل جمهوری آذربایجان و نه در مورد تالش های آنجا اطلاعات درستی نداری. فقط اسم تالش را شنیدی. آخرین قدرت تالش های مخالف دولت در سال 1993 بود که در گرماگرم جنگ قره باغ به رهبری یک سرهنگ اخراجی به نام علی اکرم همت اف در لنکران شورش کردند ولی تا حیدر علی اف پدر رئیس جمهور کنونی پیام دادمردم به ساختمان وی ریختند و همت اف مجبور به فرار شد که پلیس مرزی دستگیر و زندانی اش کرد و چند سال پیش که پس از آزادی در هلند بود درگذشت. تالش ها در زمان بحبوحه جنگ اول قره باغ که آذربایجان مرتبا" شکست میخورد و شورش های دیگری در گنجه و ... صورت می گرفت نتوانستند حتی یک روز هم دوام بیاورند الان چیکار میخواهند بکنند؟! جالبه که دلیل شورش وی هم قهر به خاطر ندادن مدال در ارتش بوده است!
به علی ۰۴ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۹:۳۰
متاسفانه نظرات به شدت پانترکیسم در ظاهر موافق روابط ایران با باکو در باطن مخالفت و دشمنی ذاتی با ایران و توجیه و حربه زبانی و قومیتی چشم ها را به واقعیت میبندد و جز سیاست اصولی پانترکیسم است .شواهد و قراین از وجود و پایگاههای اسراییلی در باکو که حتی سیاسیون ترکیه .اسراییل و باکو بدان اذعان دارند را نادیده میگیرند و دم از روابط بی محاوا با متحد رزیم صهیونیستی در قفقاز می زند ((کارشناس صهیونیست: تمام‌ ارتش جمهوری باکو از اسرائیل است+ فیلم)) ایران تبلیغات و همگرایی زبان فارسی ندارد یا به اصطلاح پانفارسیسم .حاکمیت موضوع پانترکیسم و تورانیسم را برنامه ضد امنیتی غرب و امریکا و اسراییل میداند که اتفاقا هدف اصلی ان ایران است و اصولا مسله فرهنگی نیست .چرا گه فرهنگی مستقل ترکی وجود ندارد یا تحت تاثیر فرهنگ غرب هستند مانند باکو و ترکیه یا تحت تاثیر فرهنگ ایرانی مانند ازبکستان و ترکمنستان و اتفاقا با مرزبندی پر رنگ سیاسی از یکدیگر .همگرایی ترکها همیشه منتهی به کشتار و نسل کشی شده است و تنها قومی که اصولا در هیچ صورتی متحد نمی شوند اتراک مهاجر هستند بیشترین جنگها در تاریخ با یکدیگر داشتند
ابراهیم قدیمی ۰۴ شهریور ۱۴۰۳ | ۲۲:۳۶
ورود نظامیان وسلاخهای ناتوئی به ارمنستان اگر صحیح باشد اشتباه باکو است۔ارمنستان از خانواده بزرگ ومجتمع ایرانی وقدمتش در منطقه به بیش از شاهنشاهی ایران می رسد۔خق وحقوق زیادی از ان ضایع شده است۔بیشتر بهیح وجه جایز نیست۔اذربایجان خانواده علیف سعی در ملیت سازی برای خود دارد۔فعلادبا در امد نفت وکمک اسرائیل قلدرم میکند
مهدی ۰۵ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۳:۴۴
اگر رابطه باکو با صهیونیستها یکی از محصولات کینه ها و فتنه های ریشه ای پانترکا با سرزمین ایران نیست ، آیا رژیم باکو برای تامین سلاح و برقراری روابط تجاری با سایر کشورها با مانعی مواجه هست ؟!!!
یوسف اکبری ۰۶ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۰:۲۹
یک سوالی برای من پیش آمده که توی جوابش موندم اول اینکه برخی ها اهالی آزربایجان رو آزری می دانند و اوها رو ترک حساب نمی کنند از اونطرف شمال رود ارس رو آران می دانند و آزربایجان حساب نمی کنند ولی مردمش رو ترک می دانند در صورتی که دقیقا اکثریت مردم دو سوی رود ارس یک زبان و یک فرهنگ دارند. حالا سوال اینه که بالاخره شمال ارس آزربایجانه یا اران؟ مردم پایین ارس ترکند یا آزری؟ این که نمی شود .اگر آزربایجان اسم مکانه پس آزری بی معنی می شود و اگر آزری قومیته پس شمال ارس هم طبیعتا باید ازربایجان حساب بشودنه اران
... ۰۶ شهریور ۱۴۰۳ | ۲۱:۱۷
باکو در اصل (باکوان= باک+ وان) است به معنی (شهر خدا ) که یک کلمه تورکی است. قابل توجه پانفارسهایی که بادکوبه شده ورد زبانشون. تبریز هم در اصل تحریف شده و پانفارسیزه شده ی (تارواکیس) هست.
کوروش ۰۷ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۸:۴۵
آزربایجان کجا هست اصلا پانترکها!؟ منظورتان آدربابجان شرقی و غربی داریم که آنها هم فقط به جنوب ارس به صورت تاریخی گفته میشده است. شمال ارس نامهای دیگری در تاریخ برای ایالتهایش داشته است.
مجتبی ۰۷ شهریور ۱۴۰۳ | ۲۱:۴۹
اقا یوسف اکبری این معادله چند مجهولی پانترکها باید حل کند ایا میشود مردم دو سوی ارس را فقط به صرف زبان ترکی اذری و قرهنگ ایرانی بدون پیوند نژادی ترک بدانیم ؟؟؟؟؟؟و تنها کشور قومیتی که با این دید در سطح ملی و جهانی دارد ترکیه است .و عجیبتر در خود میزگردها تلویزیونی ترکیه ویدیوهای موجود در اپارات و یوتیوب خود مهمانان ترک اذعان دارند کمتر از 7 در صد مردم ترکیه نژاد ترک دارند و الباقی اسیمولاسیون سازی ترکی شدند چه به زور شمشیر مانند زمان اتاتورک چه امروز .....