جدال ترامپ و بایدن
این مناظره پرده از فرسایش نخبگان سیاسی برداشت
دیپلماسی ایرانی: شامگاه 27 ژوئن 2024 (7/4/1403) اولین مناظره تلویزیونی بایدن و ترامپ، به عنوان دو نامزد حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه در شهر آتلانتا در ایالت جورجیا برگزار شد. این مناظره از جهات مختلف با مناظرههای تلویزیونی کاندیداهای دو حزب در دورههای پیشین متفاوت بود:
جهت اول زود هنگام بودن آن بود حدود شش ماه به انتخابات مانده است و معمولاً مناظرههای تلویزیونی در نزدیکی انتخابات صورت میگیرد ولی این مناظره، با فاصله نسبتاً قابل ملاحظهای از انتخابات برگزار گردید.
جهت دوم تفاوت آن بود که این مناظره به درخواست بایدن برگزار گردید. ظاهراً او همکاران دموکرات میخواستند از طریق مناظره زود هنگام، به شبهزدایی از کاستیهای بایدن در جامعه آمریکا و مشروعیت زدایی از رقیب بردارند.
جهت سوم، برگزارکننده مناظره بود که به جای ترکیبی از خبرنگاران، فقط یک شبکه یعنی سیانان برگزارکننده بود و آن هم همراه با آگهیهای تبلیغاتی و تجاری، مناظره را برگزار کرد.
جهت چهارم، شکل مناظره بود که از تماشاچی و حضار خبری نبود و با مدیریت میکروفون توسط شبکه سیانان، هر دو نامزد مجبور به پاسخ به سؤالات مشخصی و معینی بودند.
جهت پنجم آنکه تقریباً همه ارزیابی، بر این نکته اجماعی هم نظر بودند که عملکرد بایدن، فاجعهآمیز بود. اما در ورای این جهات، پرسشی اساسی جلب توجه میکند و آن اینکه این مناظره را در یک چشمانداز از بکران یا به اصطلاح «تصویر بزرگ» چگونه میتوان ارزیابی کرد؟
در پاسخ به این پرسش سه موضوع مهم، مستقل و در عین حال به هم پیوسته را باید مد نظر قرار داد، «نهاد و شخصیت در سیاست آمریکا»، «نماد و نمایش در مناظرههای انتخاباتی» و «فرسایش سیاسی نخبگان در جامعه سیاسی ایالات متحده» که در ایالات متحده، درک انتخابات ریاست جمهوری و تجزیه و تحلیل آن بدون در نظر گرفتن رابطه بین نهادها و شخصیتها ممکن نیست.
ریاست جمهوری، در قانون اساسی و همچنین در عرصه عمل سیاسی در بیش از دو قرن گذشته، نهاد پرقدرتی در آمریکاست، به خاطر ماهیت غیرمتمرکز و فدرال آمریکا، ریاست جمهوری، نهاد مشخصکننده و اجرایی در عرصههای مهمی چون دفاع و امنیت، سیاست خارجی و هماهنگیهای کلان اقتصادی است.
اما در کنار اهمیت ساختاری نهاد ریاست جمهوری، مهم است که چه شخصیتی، رئیس جمهور میشود. کنش و واکنش بین نهاد و ساختار و شخصیت محصول نهایی سیاست اجرایی در ایالات متحده را شکل میدهد. در این چارچوب، مخصوصاً باید به «موقعیت» زمانی و روانی در داخل و خارج آمریکا توجه داشت.
از نظر زمانی، آمریکا در عرصههای داخلی و خارجی با شرایط پیچیدهای روبروست. مدیریت جامعهای عمیقاً دوقطبی شده با انواع شکافها و البته افتخارات و همچنین اوضاع نابسامان بینالمللی، شخصیت رئیس جمهور به عنوان عنصر تعیینکننده حرکت آمریکا را برجسته میکند. بایدن و ترامپ، با کسریهای عمده شخصیتی روبرو هستند و این مناظره روشن ساخت که بحران شخصیت مناسب در این زمانۀ خطیر برای آمریکا، موضوعی مهم است.اما این مناظره را نمیتوان بدون ابعاد نمادین و نمایشی آن مورد بررسی قرار داد.
به طور کلی باید در نظر داشت که «سیاست» و «نمایش» پیوندی ذاتی و ساختاری دارند و کرامت که ابعاد متأثری سیاستورزی برجسته میشود تلویزیون، از زمان ابداع تاکنون، عرصه عمومی کردن تئاتر سیاسی است و لذا هنرهای نمایشی و مخصوصاً مهارتهای سرگرمکنندگی تلویزیونی حائز اهمیت میشوند.
نور، صدا، لباس تنگ، لبخند، اخم و مجموعه و منظومه زبان بدن، اثرگذارند. چگونگی القاء یک حس به بینندگان از خود و رقیب، نیازمند تجمیع همه هنرهای نمایشی است. هرچند که مناظره تلویزیونی کاندیداهای دو حزب، حول سؤالات مشخص مربوط به سیاستگذاری داخلی و خارجی ایالات متحده میگذرد، اما این نه محتوی جوابهای آنهاست که اثرگذار میباشد، بلکه نحوه استفاده از مهارتهای نمایشی است که به گونهای در ذهن مخاطبان میانجامد.
و البته بدون تردید، در هیاهوی نمایشها و حرکتهای نمادین، بایدن بازنده بود. عملکرد او به عنوان یک بازیگر متأثر سیاسی به گونهای ارزیابی شد که مجموعه حزب دمکرات و نهادهای لیبرال آمریکا را به اندیشه جایگزینی او واداشت. روزنامه پرنفوذ، نیویورک تایمز در 29 ژوئن، در سر مقالهای که بازتاب حسّ و فکر هیئت تحریریه آن است، بر جایگزینی بایدن با فرد دیگری توسط دمکراتها تأکید کرد.باید در نظر داشت که سیاست در آمریکا، کالایی اجتماعی است که روح کاپیتالیستی بر آن حاکم است.
بدین معنی که سیاست هم عرصه خرید و فروش میباشد و البته این خرید و فروش اجتماعی با واقعیت کاپیتالیستی اقتصاد همزاد است و لذا سیاستمدار حزب، فروشنده خوبی است که میتواند کالای تولید شده توسط حزب خود را بهتر بازاریابی کند و بایدن علیرغم تجربه گسترده سیاسی، میتوانست بازاریاب خوبی در این میان باشد.
اما فراتر از این نگرش صحنه محور، در سطحی عمیقتر، این مناظره سخن از فرسایش نخبگان سیاسی در آمریکا میگوید. بدین معنی که برجستهترین نخبگان سیاسی که در نردبان قدرت بالا رفته و به عنوان کاندیداهایی در حزب معرفی شدهاند، از نظر اخلاقی و هنجاری فرسودهاند. بایدن آنچنان قدرتطلب و ریاستطلب است که حد و مرزی برای خود در این عرصه قائل نیست. او به خوبی میداند که از نظر جسمی، ظرفیت و توان لازمه این کار را ندارد. کارنامه او در این حدود چهار سال مشحون از خطاهای شناختی است ولی همچنان در پی بقا در قدرت و افزایش آن میباشد.
ترامپ مظهر رذیلترین ویژگیهای اخلاقی است. بخشی از اظهارات بایدن به ترامپ از نظر اخلاقی، تکاندهندهترین بود که تو در حالی که همسرت باردار بوده، با هنرپیشه فیلمهای مستهجن، رابطه برقرار کرده بودی. فراتر از این سخنان، دروغگویی و اتهامزدن به یکدیگر در زمینه دروغ، شاخصترین ناهنجاری اخلاقی مطرح در این مناظره بود.هرچه هست مناظره بایدن و ترامپ آئینهای از ماهیت و طبیعت سیاست در آمریکا از یک سو و موقعیت و شرایط معاصر داخلی و خارجی از سوی دیگر است.
بحران فرسایش اخلاقی در این میان هویدا و آشکار است. آیا این فرسایشها به زایش شرایط نوینی در سیاست آمریکا و نسبت آمریکا با خودش و با جهان خواهد انجامید؟
نظر شما :