رای به پزشکیان، رای برای ایران
ایرانیان و ضرورت آشتی با صندوق
دیپلماسی ایرانی: خانه سلیمان دمیرل، رئیس جمهوری فقید ترکیه، نزدیک سفارتمان در آنکارا بود. در آخرین ماه های خدمتم به عنوان دیپلمات به منزل ایشان رفتیم و پس از گفت وگوی های معمول به ایشان گفتم که پس از بازگشت به ایران بازنشسته خواهم شد. دمیرل اظهار داشت عرصه سیاست بازنشستگی ندارد.
پس از بازنشستگی نه تنها آن گونه شد، بلکه بیشتر از دوران خدمت به عنوان یک کنشگر در عرصه سیاست داخلی و خارجی تلاش کردم که به وسع خویش تاثیرگذار باشم.
علی رغم این نگاه، در چندین انتخابات پیشین چون بسیاری قهر را بر حضور ترجیح دادم و آن شد که تمامیت خواهان با استقبال از این قهر، ضمن یک دست سازی قدرت همه سهم را بین خویش تقسیم کردند.
و امروز و در روزهایی که جامعه تب دار انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری است در محیط خویش مورد پرسشم که چه کنیم و چه خواهی کرد. با آنکه تصورم بر این است که شاید باز فریب دیگری باشد، لیکن بدین رسیدم که فریب خوردن بهتر از عمل نکردن و واگذار کردن صحنه است.
سیاست ورزی برایم به عنوان یک کنشگر نقش تنفس را دارد، هرچند که هوای سیاست آلوده باشد. باید در بن بست ها راهی یافت و این راه نه با ترک صحنه، که با ورود بدان امکان پذیر خواهد شد.
سال هاست که چارچوب انتخاباتی ما اسیر نظارت استصوابی و... است. با این وجود اینک روزنه ای محاط در ابرهای تیره گشوده شده که اگر قهرکنندگان گام به فرش سیاست بگذارنند، امید میرود که عرش نیز ابرها تیره را کنار بزند، باران رحمتی ببارد که نه همه آلودگی ها را بلکه بخشی از آنها را بزداید.
ما بر این بودیم که با عدم شرکت در عرصه انتخابات آن را تبدیل به رفراندوم اعتراضی کنیم و کردیم. آنانی که باید می فهمیدند، فهمیدند و آنانی که نمی فهمند خود را به خواب زده اند. رسالت امروز من و ما در رفراندمی دیگر، البته با حضور تحقق خواهد یافت.
در روزهای آتی با زد و بندها و کنار کشیدن برخی کاندیدها، صحنه انتخابات به سوی مهندسی غیر متوازن هدایت خواهد شد، ولی رقابت در بستر تبعیض و بی عدالتی می تواند با حضور مردم به چالشی منجر شود که حریف برخوردار از حمایت های رانتی، مغلوب نامزد لایق و کاردانی شود که به دنبال عدالت و رفع تبعیض و... است.
و امروز می توانیم با حضور در صحنه، مبارزه پنج به یک بازی ناعادلانه قدرت را به هم زنیم و با یک دولت تکنوکرات، کارآمد و مبتنی بر تخصص، دانش و شایسته سالاری، ایران را در بعد داخلی و خارجی از خطرات مترتب بر آن دور کنیم.
در این میان گفته می شود انتخاب مسعود پزشکیان نیز بخشی از طراحی بازی سازی است که به دنبال قربانی روزهای اقتصادی تیره با دونالد ترامپ، مسئله هسته ای و... است. اگر این چنین نیز باشد، برای کیان ایران در روزهای سخت پیش رو مردی در قامت و عقلانیت پزشکیان برای تصدی ریاست جمهوری لازم است که بتواند کشور را از بحران عبور دهد. همان گونه که در گذشته سید محمد خاتمی و حسن روحانی سایه و خطر جنگ را از کشور دور کردند.
پزشکیان، اصلاح طلبان، گروه ها و شخصیت های مرجع اگر در روزهای آتی بتوانند جوانان و قشر خاکستری را به میدان بیاورند کار تمام است، اما کارستانی بزرگ در سیاست ها و رویکردهای داخل و خارجی پیش رو خواهد بود.
نکته آن که این ساده لوحی خواهد بود که تصور کنیم با انتخاب پزشکیان معجزه و تحولی بنیادین رخ خواهد داد. با این وجود بدانیم و بدانند، کشور با حاکمیت ایجابی مبتنی بر خرد جمعی تعاملگر، در بعد داخلی و خارجی تا حدود زیادی از خطرات چند وجهی و پیچیده مصون خواهد ماند.
پس بیایم برای ایرانی که پزشکیان با شعار آن به صحنه انتخابات وارد شده است با رای دادن به او سهم خویش را به مام مهین در این روزهای حساس ادا کنیم.
بدانیم تجلی وفاق و همدلی مردم با حضور در پای صندوق های رای تنها دشمنان بیرونی را مایوس نکرده بلکه رانت خوران برخودار از مصونیت قدرت را نیز می تواند تا حدود زیادی مجبور به اصلاح در سیاست ها و رفتارها کند.
نظر شما :