بحران هایی که غرب آسیا را درمی نوردد

محیط زیست؛ عرصه جدید نا امنی

۰۸ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۲۰۹۱۴ نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: محمد مهدی مظاهری
محمد مهدی مظاهری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: همزمان با افزایش دمای هوا در بخش‌های زیادی از دنیا، اخبار متعددی درباره آتش‌سوزی جنگل‌ها، بارش سنگین باران، جاری شدن سیل و رانش زمین در کشورهای مختلف گزارش شده است. آتش‌سوزی جنگل‌ها در کانادا و سوئیس، باران شدید و رانش زمین در کره جنوبی و طوفان تالیم در جنوب چین و ویتنام از جمله این موارد است؛ حوادث و بحرانهای طبیعی که در سالهای گذشته در ایران نیز شاهد نمونه های تلخی از آنها بوده ایم، دلایل همگی آنها نیز تغییرات جوی و افزایش دمای زمین است و طبق تخمین و هشدار دانشمندان به دلیل تداوم این تغییرات، باید همچنان منتظر حوادث بیشتری نیز باشیم. 
محیط زیست؛ عرصه جدید نا امنی

محیط زیست؛ عرصه جدید نا امنی 
دیپلماسی ایرانی: در هفته های گذشته، در کنار مسائل سیاسی که بحث داغ محافل خبری بوده، شدت گرمای هوا نیز به سوژه تحلیلی بسیاری از رسانه ها و خبرگزاریها تبدیل شده است؛ موضوعی که تنها جنبه داخلی ندارد و ظاهرا مشکلی است که همه نقاط جهان از آمریکای شمالی تا اروپای غربی و البته شرق و غرب آسیا با آن دست و پنجه نرم می کنند. 

همزمان با افزایش دمای هوا در بخش‌های زیادی از دنیا، اخبار متعددی درباره آتش‌سوزی جنگل‌ها، بارش سنگین باران، جاری شدن سیل و رانش زمین در کشورهای مختلف گزارش شده است. آتش‌سوزی جنگل‌ها در کانادا و سوئیس، باران شدید و رانش زمین در کره جنوبی و طوفان تالیم در جنوب چین و ویتنام از جمله این موارد است؛ حوادث و بحرانهای طبیعی که در سالهای گذشته در ایران نیز شاهد نمونه های تلخی از آنها بوده ایم، دلایل همگی آنها نیز تغییرات جوی و افزایش دمای زمین است و طبق تخمین و هشدار دانشمندان به دلیل تداوم این تغییرات، باید همچنان منتظر حوادث بیشتری نیز باشیم. 

بر این اساس، منطقه ای که ایران در آن واقع شده، یعنی منطقه غرب آسیا نیز با چالش‌های زیست محیطی متعددی مواجه است؛ مشکلاتی همچون کاهش تنوع زیستی، از بین رفتن گونه‌های حیاتی و تخریب اکوسیستم‌های طبیعی، بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی، آلودگی هوا و آب، تغییرات آب و هوایی و تغییر الگوی استفاده از منابع طبیعی. این چالش‌ها می‌توانند تأثیرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و سلامت جمعیت منطقه داشته باشند و امنیت این منطقه پر تنش را از زاویه ای جدید نیز مورد تهدید قرار دهند. به طور کلی، تغییرات آب و هوایی در منطقه غرب آسیا تأثیرات چندگانه‌ای دارند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:

1. در بعد اقتصادی، تغییرات آب و هوایی می‌توانند به طور مستقیم تأثیراتی بر روند تولید محصولات کشاورزی داشته باشند. منطقه غرب آسیا با توجه به اقلیم خشک و نیمه خشک خود، به طور قابل توجهی وابسته به منابع آب است. افزایش دما، کاهش بارندگی و تغییر الگوی بارش‌ها ممکن است باعث کاهش ظرفیت آبیاری و کشاورزی در این منطقه شود. این موضوع می‌تواند منجر به کاهش تولید محصولات کشاورزی شود و در نتیجه، تأثیرات منفی بر رونق اقتصادی کشورهای منطقه غرب آسیا داشته باشد. همچنین، کاهش تولید محصولات کشاورزی ممکن است نیاز به واردات غذا را افزایش دهد که می‌تواند بر معیشت جمعیت و قابلیت خودکفایی اقتصادی منطقه تأثیر منفی داشته باشد.

2. در بعد اجتماعی، تغییرات آب و هوایی می‌تواند به عنوان عامل تشدید بحران‌های آب و خشکسالی عمل کنند. کاهش منابع آب شیرین و افزایش نرخ خشکسالی ممکن است باعث تنش و افزایش رقابت بین کشورها و قومیت‌ها در این منطقه شود. این موضوع می‌تواند منجر به بروز منازعات اجتماعی و منطقه‌ای شود و به واسطه مداخله قدرتهای بزرگ فرامنطقه ای، تأثیرات جدی بر توازن قدرت در منطقه بگذارد. همچنین، کاهش منابع آب می‌تواند به عنوان عامل جدیدی برای مهاجرت بخش‌هایی از جمعیت به سایر مناطق جهت تأمین نیازمندی‌های آبی و فرار از خشکسالی باشد، که این امر نیز تأثیرات جمعیتی و اجتماعی قابل توجهی دارد. 

3. در بعد سیاسی، تغییرات آب و هوایی می‌تواند به عنوان عامل تأثیرگذار بر روابط بین‌المللی منطقه غرب آسیا عمل کند. رقابت برای منابع آب می‌تواند منجر به تنش‌ها و تعارضات بیشتر بین کشورها شود. همچنین، با کاهش روز افزون منابع آب ممکن است به تدریج از این منابع، به عنوان یک عامل تحریم و فشار سیاسی در روابط دوجانبه و چندجانبه بین کشورها استفاده شود. این مسائل می‌توانند منجر به تغییر در دینامیک قدرت و تأثیرگذاری کشورها در منطقه شود.

همه موارد فوق در سطح درون کشوری برای ایران نیز صدق می کند. کاهش بارش‌ها، خشکسالی‌های مکرر، بالا رفتن دما، تغییر الگوی بارش و سایر تغییرات آب و هوایی مشکلات زیست محیطی را تشدید می‌کنند. این  مشکلات در کشور دارای تبعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی جدی است و می‌تواند به دلایل زیر حکمرانی مطلوب در عرصه داخلی و توان چانه زنی کشور در عرصه منطقه‌ای را با مشکل مواجه سازد:

1. تغییرات آب و هوایی و کاهش بارش‌ها می‌تواند منجر به کاهش هر چه بیشتر منابع آبی شود. این موضوع تأثیر جدی بر بخشهای کشاورزی و صنعت در ایران دارد. همچنین خشکسالی‌های مکرر باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی و افزایش ریسک حریق و خشکسالی می‌شود. کاهش منابع آب، کاهش تولید محصولات کشاورزی و در نتیجه افزایش فقر، کاهش قدرت خرید مردم به ویژه کشاورزان و دامداران و در نهایت شکل گرفتن تنش ها و رقابتهای بین استانی را به دنبال دارند؛ تهدیدی که در سالهای اخیر نمود جدی‌تری پیدا کرده و هر ساله شاهد  تنشهای مختلف بین شهروندان استانهای مختلف و نمایندگان آنها در مجلس، پیرامون نحوه توزیع یا انتقال آب هستیم. بنابراین مشکلات زیست محیطی، ضمن کاهش سطح تولید و امنیت غذایی در کشور و ایجاد مشکلات اقتصادی داخلی متعدد، می تواند موجب بروز نا آرامیها و اعتراضات مردمی شده و امنیت و ثبات کشور را به چالش بکشد.

2. کاهش سطح تولید و ضعف بخشهای کشاورزی و صنعت در کشور و در نتیجه افزایش هزینه‌های صادرات محصولات ایرانی می‌تواند در عرصه منطقه ای نیز باعث تضعیف جایگاه کشور و منفی شدن تراز تجاری ایران با کشورهای همسایه شود. 

3. علاوه بر این، آلودگی هوا نیز یک چالش زیست محیطی مهم در ایران است که در صورت عدم مواجهه منطقی با آن، به زودی به یک مشکل سیاسی و امنیتی نیز تبدیل می شود. استفاده از سوخت‌های فسیلی و صنایع آلوده‌کننده موجب آلودگی هوا و افزایش سطح ذرات معلق در هوا می‌شود. این مسئله بروز بیماری‌های تنفسی، اختلال در کیفیت زندگی و کاهش عمر مفید جمعیت ایران را در پی داشته و دارد.
از سوی دیگر، آلودگی هوا بواسطه ایجاد تعطیلی های مکرر برای مراکز اقتصادی ( جهت کنترل آلودگی) و البته کاهش سطح سلامت و کارایی جمعیت ایران منجر به ضعف اقتصادی در کشور می‌شود و می تواند به یکی از دلایل کاهش جمعیت کشور، افزایش اعتراضات مردمی و البته تضعیف موقعیت ایران در عرصه منطقه ای تبدیل شود.

بر این اساس به نظر می رسد، مشکلات زیست محیطی در ایران و منطقه از قابلیت تبدیل شدن به یک موضوع حاد امنیتی برخوردارند. در نتیجه، مدیریت منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست در کشور و منطقه غرب آسیا ضرورتی بسیار حیاتی است؛ امری که در عرصه داخلی مستلزم مطالعات و بررسی های بی طرفانه و علمی و برنامه ریزی راهبردی است و در عرصه منطقه ای نیز همکاری بین کشورها و اتخاذ سیاست‌های مشترک برای مدیریت منابع و تغییرات آب و هوایی را می طلبد.

محمد مهدی مظاهری

نویسنده خبر

کلید واژه ها: خاورمیانه محیط زیست غرب آسیا خشکسالی خشکسالی در خاورمیانه آتش سوزی جنگل بی آبی محمد مهدی مظاهری


نظر شما :

خسرو ۰۸ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۲:۰۹
تا وقتی که مدیریت منابع آب در حوضه های آبریز تفضیلی نشود مردم و دولت وبه تبع آن حاکمیت منطقه ای تکلیف خود را مبهم خواهد دید باید انتخاب کنیم که از منابع آب وخاک و محیط زیست چگونه بهره مند خواهیم شد به عنوان مثال طبق تحقیقات وزارت نیرو ۵۴درصد از آب دریاچه اورمیه از استان کردستان سرچشمه می‌گیرد ولی مسئولین و مردم استان کردستان دریاچه اورمیه را در دایره زندگی خود موثر نمی بینند بدان جهت از سی سال پیش سطح زیر کشت خود را ده برابر کرده اند چون دریاچه اورمیه را مسئله داخلی آذربایجان غربی و شرقی قلمداد می کنند کما اینکه در اطراف دریاچه هم زمین‌های کشاورزی ۵ برابر شده است چون اشتغال فقط در بخش کشاورزی ممکن است و دولت نیز به جهت تحریم‌ها توان مدیریت و ایجاد اشتغال غیرکشاورزی ندارد البته در تمام کشور
حامد ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ | ۲۱:۲۰
شما پانترکها چه میگویید برای خودتان؟ اصلا در ایران زندگی میکنید؟ کشاورزی در شهرهای شمالی استان کردستان یک دهم آذربایجان غربی هم توسعه داده نشده است. همین حالا خط لوله انتقال آب به دریاچه ارومیه از کجا می آید؟ مگر غیر از این است که آب زاب حق مناطق کردنشین برای کشاورزی است که دو دستی تقدیم شما کردند و شما هم آب شیرین کشاورزی را در دریاچه نمکی ریختید!؟ پانترکها یادشان رفته که در همین چند دهه باغات سیب و زمین‌های کشت ذرت و چغندر و ... در اطراف دریاچه و در وسعت بسیار بالا ایجاد کردند و همان زمان کارشناسان به این کارها هشدار دادند ولی طبق معمول پانترکها بحث را قومیتی کردند و گفتند عده ای در تهران و بقیه شهرها نمی‌خواهند منطقه ما پیشرفت کند! خوب الان پیشرفت کردید! آب بقیه را هم که مفتی می‌برید. چرا اصلا شماهایی که ادعا دارید آذربایجان منطقه خیلی خوبی است از آذربایجان شرقی یا شمال آذربایجان غربی آب نمی آورید؟ یا شماهایی که انقدر سنگ ترکیه را به سینه می‌زنید چرا نمی‌گویید اردوغان انقدر روی سرشاخه های ارس سد نزند!؟
ایرانی ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۸:۱۷
فاشیستهای ترک استاد جعل واقعیات هستند. سواد خواندن نوشتن دارید؟ در حوزه آبریز دریاچه ارومیه حدود ۷۰ سد بهره برداری شده، در حال ساخت و در حال مطالعه وجود دارند که فقط ۴ سد در استان کردستان واقع شده است که از اینها فقط یک سد بهره برداری شده است. یک سد! بعد این فاشیست های خدمتکار ترکیه و باکو، کاری به ۶۶ سد در استان آذربایجان غربی و شرقی ندارند! بابا مردم عقل دارند. سواد دارند‌‌. همه که مثل شما آمارهایشان از تلویزیون‌ها و سایت‌های پانترکی نمی آید. ۶۶ سد احداث کرده اید بعد کردها باید به شما آب بدهند!؟ شما خودتان هم با خودتان نمی‌توانید کنار بیایید وگرنه از این همه سد فقط ۱۰ درصد آب به سمت دریاچه ارومیه رها سازی میشد وضعیت دریاچه خیلی بهتر بود. بگذریم از اینکه آب را در اطراف دریاچه ارومیه خرج محصولاتی مانند ذرت کردید که اصلا منطقی نیست‌‌. در آمریکا مناطقی که ذرت می‌کارند چند برابر ارومیه بارندگی وجود دارند. اتفاقا همین نماینده ها و مسیولین شهرهای ترک نشین بودند که به تجارت ذرت! افتخار میکردند. خوب بروید یقه آنها و یقه همزبانان تان در آذربایجان شرقی را بگیرید. فردا ارس هم خشک می‌شود حتما میخواهید گردن فارس و کرد و ... بیاندازید ولی حاضر نخواهید بود به سد سازی‌های ارباباتان اردوغان در ترکیه روی سرچشمه های ارس اشاره کنید!
حامد ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ | ۲۳:۴۲
اورمیه کجاست؟ منظورتان ارومیه است؟ چرا انقدر نژادپرستی و قوم پرستی در منطقه آذربایجان رواج دارد؟
کوروش ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۱:۵۶
واقعا اگر بعضی افراد در ارومیه واقع گرا تر بودن و به جای نژادپرستی و قوم گرایی، بیشتر روی مطالعه و سوادآموزی تمرکز میکردن، وضعیت دریاچه خیلی بهتر بود. بله زرینه رود و سیمینه رود دو رود مهم هستن که از کردستان سرچشمه میگیرن ولی سدهایی که روی این رودها زده شده در آذربایجان غربی هستن. اگر بعضی افراد دارن میگن که شهرهایی مثل بوکان و مهاباد و سردشت و پیرانشهر و ‌... که دارای اکثریت کرد هستن جز آذربایجان غربی نیستن نظر جالبیه ولی کسی که یکبار تقسیمات کشوری ایران رو دیده باشه میدونه که اینطوری نیست. هرچند که مبنای تقسیمات کشوری فعلی هم معلوم نیست که بر اساس چیه و چرا شهرهایی که چند قرن دارای زبان و مذهب مختلف بودن رو جز یک استان آوردن که توجهی هم برای توسعه این مناطق نمیکنه. توصیه ای که به قوم گرایان افراطی ترک میشه کرد اینه که همیشه شلوغ بازی نژادی جواب خوبی نمیده. همفکران شما تصور میکردن با توسعه کشاورزی و گرفتن حق آبه بودجه برای اینکار دارن زرنگ بازی درمیارن ولی نهایتا همین موضوع باعث خشک شدن دریاچه شد. ولی اگر اون زمان جلوی توسعه بی رویه اراضی کشاورزی در ارومیه گرفته می‌شد خود این قوم گراها اولین نفراتی بودن که اعتراض میکردن.