فرسودگی سیاستگذاری خارجی
ایران گرفتار در تکنیک ریگ روان رقیبان منطقهای
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری خارجی در جهان آشوبناک کنونی که در هر کرانه آن جنگی آغاز شده یا تهدید جنگهای دیگری قابل مشاهده است، تبدیل به دانشی پیچیده شده است که بدون هنر سیاستگذاری از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار نیست.
دانش گسترده سیاستگذاری عمومی بهویژه سیاستگذاری خارجی را نمیتوان بینیاز از هنر سیاستگذاری و توان هنری سیاستگذار دانست. توان و ظرفیت علمی و هنر سیاستگذاری خارجی در عصر کنونی از ضرورتهای هر سیاست و سیاستگذاری است که به دنبال طراحی و اجرای سیاستهای راهبردی خود و کسب، تقویت و نمایش قدرت خویش در نظام جهانی هستند.
بسیاری از قدرت های بزرگ جهانی و منطقه ای در کنار دانش فراگیر و روزآمد سیاستگذاری، از هنر (فن – تکنیک – شِگرد) سیاستگذاری در مرحله اجرا به خوبی بهره برده و خود را از قدرتهای برتر در نظام جهانی معرفی میکنند.
اگر دانش سیاستگذاری را به حوزه رهیافت و تئوری سیاستگذاری اختصاص دهیم، هنر سیاستگذاری را میتوان به حوزه اجرا و عملیاتی کردن سیاستگذاری مربوط دانست. در چنین شرایطی است که دانش سیاستگذاری و هر سیاستی دارای فنون یا هنرهای متعددی برای اجرا میشوند.
در سیاستگذاری خارجی جهان کنونی، شاهد بازگشت یا احیای برخی تکنیکهای سیاستگذاری دوران گذشته مانند زمان جنگ سرد هستیم. فنونی که بیشتر بر اجتناب از جنگ مستقیم میان دو ابرقدرت شرق و غرب استوار بوده و دارای رویکردهای اقتصادی، تبلیغاتی، سیاسی و ایدئولوژیک هستند.
یکی از این فنون یا تکنیکهای سیاست خارجی مقابله غیر مستقیم را میتوان "فن ریگ روان" دانست که به عنوان یکی از فنون جنگ سرد اینگونه تعریف میشود: «تأکید این شیوه بر دروغ بزرگ است و چنین برآورد میشود که این دروغ طرف مصدوم را بسیار فرسوده کند. زیرا او مجبور میشود نیروی زیادی صرف مبارزه تکذیب دروغی که برایش زیانآور است، کند.»۱
این تکنیک که جلوهای از هنر سیاستگذاری کارآمد است، بر دروغ بزرگ، نیرنگ و فریب افکار عمومی و اثربخشی جهان رسانه استوار است، کارایی و اثربخشی فراگیری در سیاستگذاری قدرتهای موفق و برتر در حوزه رسانه و تبلغات دارد. بخش مهمی از سیاستگذاری ضد ایران در منطقه و جهان را میتوان در قالب همین تکنیک مورد بررسی قرار داد.
در این مقاله، هنر سیاستگذاری برخی کشورهای شرق آسیا مانند چین و کره جنوبی با کشورهای عربی مانند عربستان و بهویژه امارات متحده عربی در سیاست مشترک رسانهای علیه ایران در قالب "تکنیک ریگ روان" مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد:
یکم - دروغ بزرگ، تهدید ایران برای منطقه: بنیان "تکنیک ریگ روان" برای تضعیف و فرسودگی یک بازیگر، بر ایجاد، انتشار و بزرگنمایی یک دروغ بزرگ استوار است. دروغی که برای همگان یا بخش بزرگی از بازیگران و شنودگان قابل پذیرش یا هیجانآور است و تمام تلاش بازیگر متهم را بکار گرفته و در نهایت نیز نتیجه مثبت برای متهم یا مظنون ندارد.
وضعیت ایران در نظام جهانی و منطقهای به گونهای است که به سختی با فراگیرترین و بزرگترین دروغ ممکن یعنی "ایجاد ناامنی و آشوب در منطقه و جهان" درگیر بوده و میزان بالایی از ظرفیت و منابع کشور برای تکذیب این تهمت و دروغ بزرگ هزینه میشود. تباه شدن منابع و ظرفیتهایی که توان و قدرت راهبردی ایران در منطقه و بازی جهانی را نیز تضعیف کرده است.
دروغ بزرگ و هزینهساز برای ایران که چند دهه است از سوی رقیبان منطقهای و قدرتهای جهانی علیه نظام جمهوری اسلامی طرح میشود، ریشه در سیاست قدرت و اصل رئالیسم قدرت دارد که ایران در سیاستگذاری خود ابراز کرده و البته با ضعف و ناتوانی سیاستگذاری خارجی و دیپلماسی فرسوده ایران همراه بوده است.
اعلام ایران به عنوان یک بازیگر آشوبساز، تنشآفرین، ستیزهجو، شریری از محور شرارت، قدرت نظامی هستهای و ... سیاستی است که برای رقیبان و دشمنان ایران دارای منافع فراوانی بوده و مورد حمایت و پذیرش بسیاری رقیبان و بازیگران منطقهای و جهانی است. رقیبانی مانند ترکیه، عربستان، قطر، امارات متحده عربی، بحرین و بسیاری دیگر کشورهای عربی، اسرائیل، جمهوری آذربایجان، اتحادیه اروپا، ایالات متحده امریکا و در نهایت طی چند ماه اخیر نیز مورد سوءاستفاده و تبلیغات سران چین و کره جنوبی قرار گرفته است.
آنگونه که مانوئل کاستلز اندیشمند حوزه ارتباطات و رسانه میگوید: «سیاست در هسته اصلی آن در اصل، احساسی است.»۲، سیاست دروغ بزرگ علیه ایران و همراهی شرق و غرب بهخصوص کشورهایی مانند چین و کره جنوبی با انگارههای ضد ایرانی دولتهای عرب خلیج فارس را میتوان یک سیاست دانست که هسته اصلی آن احساسگرایی است و برای تهییج اعراب جنوبی خلیج فارس به افزایش روابط اقتصادی، سیاسی و ... با چین و کره جنوبی و ... طراحی شده است.
تهدید ایران برای نظم و آرامش منطقهای و جهانی، اتهام بزرگی است که زیربنای سیاست تضعیف و انزوای ایران قرار گرفته و در چارچوب فن ریگ روان عمل میکند، منابع و ظرفیتهای ایران را برای تکذیب این دروغ بزرگ به هدر میدهد و بهترین ابزار فن ریگ روان برای بازیگران منطقهای و جهانی برای تهدید و انزوای ایران و بهرهبرداری های اقتصادی و سیاسی است.
دوم - ایران مصدوم از تقابل جهانی با قدرت های بزرگ: ایران را میتوان مصدوم فن ریگ روان در منطقه محسوب کرد که فرسودگی توان و منابعاش نیز آشکار شده و نیاز به یک تغییر راهبردی دارد که در صورت عدم بازآفرینی سیاستگذاری خارجی خود، زیر ریگهای روان یا همان دروغهای بزرگ، فروپاشیده شده و دفن میشود.
بیش از ۴۰ سال سیاست تقابل با ایالات متحده امریکا در چارچوب الگوی نامفهوم "عدم تعهد" و "نه شرقی – نه غربی"، ایران را به پلنگ مصدوم یا زخمی روابط بینالملل بدل کرده است که سایر شکارچیان و حتی برخی شکارها نیز قادر به تهدید و حمله لفظی و رسانهای به ایران شدهاند!
چنین وضعیتی از سیاستگذاری ایران سبب شده است تا رقیبان کوچک و بزرگ منطقه مانند امارات متحده عربی، عربستان، بحرین، آذربایجان، ترکیه و اسرائیل در چرخهای همسو و همپوش به تهدید و انزوای ایران مشغول باشند. اتهام بزرگ شرارت ایران در نظام منطقهای و جهانی، تمرکز سیاستگذاری خارجی بسیاری کشورهای منطقه و جهان را متوجه ایران و بهرهبرداری از این وضعیت کرده است.
شرایط ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقهای با الگوی خوداتکایی مبتنی بر سیاست قدرت، از تقابل با غرب بهویژه سیاست قطع رابطه و رویارویی با ایالات متحده امریکا دستخوش آسیب فراوان شده و تبدیل به مصدوم شماره یک نظام جهانی از تقابل با قدرتهای بزرگ جهانی و نظم جهانی غربی شده است.
این آسیب بزرگ سیاستگذاری ایران و مصدومیت ایران است که دولتهایی مانند چین و کره جنوبی را به اتخاذ سیاستهای احساسی و تبلیغی ضد ایرانی برای افزایش روابط تجاری و جذب سرمایههای عربستان، امارات متحده عربی و ... متمایل کرده است.
سوم - خلیج فارس میدان نفوذ جهانی: خلیج فارس برخلاف بسیاری تحلیلها، همچنان برای دهههای آینده به عنوان مرکز تقابل و نمایش قدرت منطقهای و جهانی برای قدرتهای بزرگ خواهد بود که روند جدید گرایش شرق آسیا به خلیج فارس را میتوان جلوهای از اهمیت این منطقه در سیاست بینالمللی دانست.
سیاست نفوذ و تقویت جایگاه در خلیج فارس برای قدرتهای بزرگ جهانی مانند: ایالات متحده امریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا از همان جایگاه مهم دوران جنگ سرد برخوردار بوده و بلکه بیشتر شده است، زیرا در نظم نوین جهانی پساجنگ اوکراین، داشتن متحدین ثروتمند و غنی از منابع انرژی، برای نفوذ و سلطه بر نظام جهانی اهمیت بیشتری خواهد داشت.
در چنین فضایی است که چین بر فعالیت خود در خلیج فارس افزوده و "شی جین پینگ" رئیس جمهوری چین در سفر به عربستان، بیانیههایی با موضوع ضد ایرانی را تأیید میکنند و یک ماه بعد "یون سوک یول" رئیس جمهوری کره جنوبی در سفر به امارات متحده عربی که مرکز ادعای مرزی علیه ایران است، با گستاخی و برای تهییج احساسات سران امارات متحده میگویند: «امنیت امارات، که ملت برادر ما هستند، امنیت ماست. دشمن و بزرگترین تهدید امارات، ایران است. در حالی که دشمن ما کره شمالی است... ما در موقعیتی بسیار شبیه به امارات هستیم.»۳
حضور فعال کره جنوبی در خلیج فارس علاوه بر منافع تجاری و حجم بالای همکاریهای اقتصادی و نیازمندی کره جنوبی به سرمایه گذاری امارات متحده در کره جنوبی، میتواند بخشی از سیاست راهبردی ایالات متحده برای تثبیت نفوذ و سلطه خود در خلیج فارس البته به صورت غیر مستقیم و با هزینههای کمتر با انتخاب دولتهای نائب خود در منطقه باشد.
کره جنوبی را میتوان نائب ایالات متحده امریکا در تقابلی کم هزینه با سیاست فعال چین در خلیج فارس و جهان عرب برشمرد و نه یک بازیگر مهم و مستقل در مناسبات منطقهای.
چهارم - پرواز جهانی امارات متحده و الگوی سقوط قطر: بیش فعالی امارات متحده در معادلات منطقهای و جهانی که طیفی از منازعات ضعیف مانند شرکت در تحریم و محاصره قطر در ۲۰۱۷، تا سطح شدید منازعه یعنی حضور در ائتلاف مهاجم به دولت سوریه و شرکت آشکار در اشغال یمن را شامل میشود، مشاهده کرد.
سران بلندپرواز امارات متحده در یک همسویی و فرمانپذیری نسبی از عربستان در سیاست خارجی خود با سیاستهای عربستان و ایالات متحده امریکا همراه بوده و حتی حضور قطر را به عنوان یک همسایه و رقیب تحمل نکرده و در ماجرای محاصره قطر در ۲۰۱۷ شرکت فعال داشته و اکنون به دسیسه علیه قطر در ماجرای رسوایی مالی بزرگ "اوا کایلی" نائب رئیس اتحادیه اروپا نیز متهم شده هستند.۴
بلندپروازی امارات متحده و ثروت جذاب این کشور برای سایر دولتهای منطقه و جهان سبب شده تا این کشور علاوه بر قلب تجارت و فناوری منطقه، به مرکز دیپلماسی و دیدارهای سیاسی مهم بینالمللی نیز بدل گردد. به گونهای که امارات متحده طی تنها یک هفته میزبان سران کشورهای دیگر بوده است:
- سران مصر، اردن، عمان، قطر و بحرین به صورت همزمان در ۲۸ دی ۱۴۰۱
- رئیس جمهوری اتیوپی در ۲۸ دی ۱۴۰۱
- رئیس جمهوری کره جنوبی در ۲۶ دی ۱۴۰۱ به مدت ۴ روز
چنین سطحی از نمایش قدرت دیپلماسی از سوی امارات متحده عربی را میتوان مصداق بیش فعالی و پرواز بلند دولت قطر در سیاست بینالملل تا قبل از ۲۰۱۷ دانست که سرانجام به سقوط دیپلماسی قطری منجر شد و این کشور حتی از سوی همسایگان عرب و متحد دیرین خود نیز مورد تحریم و محاصره قرار گرفت!
پرواز فراتصور قطر و سپس سقوط این کشور در مناسیات جهانی و دیپلماسی منطقهای و جهانی را میتوان برای آینده بلندپروازیهای دولت امارت متحده عربی نیز پیشبینی کرد.
*
ادعای گستاخانه "یون سوک یول" رئیس جمهوری کره جنوبی علیه ایران در حمایت از ادعای ارضی و بلکه فراتر از ادعای دولت امارات متحده عربی را میتوان در قالب سیاست تحریک و تهییج احساسات اعراب جنوب خلیج فارس برای افزایش سرمایهگذاری آنان در کره جنوبی و شبیهسازی سیاست اخیر دولت چین از سوی کره جنوبی محسوب کرد.
چنین رویکردی از سوی کشورهای شرق آسیا مانند چین، کره جنوبی و حتی هند که دومین شریک تجاری امارات متحده عربی است و حدود سه و نیم میلیون نفر معادل ۳۰ درصد جمعیت امارات متحده نیز هندی تبار هستند۵، میتواند فشار شکنندهای بر ایران و منافع راهبردی کشور در مناسبات جهانی داشته باشند. فشاری بر اساس نظریه فن ریگ روان، ایران را به مصدومی تنها مانده در میان ریگهای روان شبیه ساخته که منابع و توان خود را برای مقابله با نیرنگها و دروغهای دشمن صرف کرده و در حال فرسودگی، فروپاشی و دفن در زیر ریگهای روان است!
این سخنان تهدیدآمیز و گستاخانه رئیس جمهوری کره جنوبی که ایران را دشمن و بزرگترین تهدید امارات متحده عربی دانستهاند، را از دو محور دیگر نیز میتوان تحلیل کرد که به صورت خلاصه چنین هستند:
۱- تهدید ایران به علت همکاری تسلیحاتی فراگیر و پنهان با کره شمالی و تقویت توان مالی و اقتصادی کره شمالی
۲- احساس خشم و شکست از توقیف کشتی نفتکش کره جنوبی در دی ماه ۱۳۹۹توسط ایران
**
هرچند فشار و خشم دولت کره جنوبی از توقیف نفتکش این کشور توسط ایران و همچنین همکاری خاص و رازآلود ایران با کره شمالی نقش مهمی در سخنان رئیس جمهوری این کشور علیه ایران داشته، اما به صراحت میتوان ادعا کرد که سیاستگذاری خارجی نابسامان، تکراری و آرمانگرای ایران که جلوه بارز آن در توقیف و سپس آزادی نفتکش کره جنوبی که هیچ سودی برای ایران نداشت را دیدیم، در دام فن ریگ روان گرفنار شده و سیاستگذاران و مجریان این تکنیک به خوبی در حال اجرای موفق آن علیه ایران هستند.
اجرای موفق و اثربخش فن ریگ روان علیه ایران و همزمانی آن با تحولات اعتراضی داخلی ایران، میتواند جلوهای از وضعیت شکننده و بحرانی ایران در نظام جهانی و منطقهای باشد.
بنابراین ضرورت دارد سیاستگذاران ارشد ایران به جای ادامه همان سیاست خارجی تکراری با تاکتیکهای اشتباه مانند توقیف کشتیهای خارجی یا تهدیدهای بیاثر و ناممکن مانند تهدید بستن تنگه هرمز و ... واقعیت نظام جهانی را درک کنند و سیاست قدرت خود را همسو با برخی استاندارهای نظم کنونی جهان، بازنگری کنند تا بتوانند از دام محکم و موفق تکنیک ریگ روان رقیبان رهایی یابند.
منابع:
۱- کالینز، جان ام. استراتژی بزرگ. ترجمه کورش بایندر. امورخارجه. چاپ سوم. ۱۳۸۳.ص ۱۱۶
۲- کاستلز، مانوئل. گسیختگی - بحران لیبرال دموکراسی. ترجمه محمد رهبری. اگر. ۱۴۰۰. ص ۳۱
۳- خبرگزاری یونهاپ کره جنوبی. ۲۶ دی ۱۴۰۰. به آدرس: https://en.yna.co.kr/view/AEN20230115003951315
۴- میدل ایست مانیتور. ۹ دی ۱۳۹۹. به آدرس: https://www.middleeastmonitor.com/20221230-eu-to-probe-uae-involvement-in-corruption-cases/
۵- خبرگزاری وام امارات. ۲۸ دی ۱۴۰۰. به آدرس: https://www.wam.ae/en/details/1395303120154
نظر شما :