تداوم تقابل مسکو و کیف در تابلو تحریم، تخریب و تلفات انسانی
سناریوهای پیش روی جنگ اوکراین
دیپلماسی ایرانی: در حالی جنگ اوکراین به اولین سال خود نزدیک می شود که تصویر روشنی از دورنمای آن در هر سه بعد کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت و وضعیت جغرافیای درگیری ها وجود ندارد و در میدان نبرد طرفین، جنگی فرسایشی با دستاوردهای کوتاه و پر هزینه را پذیرفته اند و معجزه ای برای پیروزی هر کدام از طرفین قابل تصور نیست. با گذشت زمان نیز بر تلفات انسانی طرفین و تخریب زیرساخت های اوکراین افزوده شده و تغییرات در فرماندهی ارتش روسیه حکایت از عدم رضایت پرزیدنت پوتین از کنشگری ضعیف، سکون و رخوت ارتش این کشور دارد؛ البته مانند هر جنگی، مهمترین عامل در روند آینده درگیری، آنچه در میدان نبرد اتفاق می افتد خواهد بود. اساساً سه احتمال وجود دارد، اگرچه هر یک از اینها طیفی از پیامدهای بالقوه را به دنبال خواهد داشت: موفقیت اوکراین. پیشرفت روسیه، و یا بن بست تقریبی در امتداد خطوط کنونی نبرد. در عین حال سؤال اساسی این است که چقدر طول خواهد کشید و یا چند نفر باید بمیرند تا چه میزان از ظرفیت های اقتصادی و نظامی طرفین تخلیه شود و قبل از اینکه هر دو طرف خسته شوند؛ به جمع بندی عقلانی برسند و دریابند که ادامه مبارزه فایده ای ندارد.
در شرایط جاری از طرفی با افزایش تعداد نیروهای روسیه و تحرکات در خطوط مقدم با پشتیبانی گسترده توپخانه و بویژه ورود نیروهای ویژه واگنر، تلاش برای شکست ارتش اوکراین پررنگ تر شده است. با این وجود، اوکراینیها از زمان آغاز تهاجم روسیه به قدری جهان را شگفتزده کردهاند که نمیتوان پیروزیهای بعدی را نادیده گرفت. از سوی دیگر جناح غربی خوب می داند که چنانچه نیروهای اوکراینی به دریای آزوف نفوذ و کریمه را منزوی کنند، یا اگر آنها موفق به بازپس گیری بخش بزرگی از منطقه جدایی طلب دونباس شرقی شوند که روسیه از سال 2014 از آن حمایت کرده است، پاسخ روسیه نوعی تشدید تنش و تهدید خواهد بود، امری که ممکن است با بمباران نمادین پایگاه های هوایی ناتو یا خطوط تدارکاتی در لهستان یا رومانی با موشک های متعارف آغاز شود. در هر صورت کرملین نیز بارها نسبت به افزایش احتمال لغزش به سمت جنگ هسته ای بین روسیه و ایالات متحده هشدار داده است. البته حمله روسیه به احتمال زیاد به پاسخ نظامی محدود و متناسب ایالات متحده به عنوان مثال، بمباران پایگاه روسیه در بخش اشغالی اوکراین منجر خواهد شد؛ با این حال، در مواجهه با خطر جنگ هستهای، صداهای قدرتمند در ایالات متحده و اروپا نیز به احتمال زیاد آتشبس در اوکراین را خواستار میشوند و استدلال میکنند که کیف با بازپسگیری تقریباً تمام سرزمینهایی که از زمان روسیه از دست داده بود، به پیروزی کافی دست یافته است. در صورتی که شکست بیشتر روسیه به سقوط رئیس جمهور پوتین منجر شود، به غرب در پیشنهاد آتش بس کمک می شود، زیرا این خود به عنوان یک موفقیت بزرگ غرب و اوکراین تلقی می شود.
با این حال چنانچه اوکراین در مسیر پیروزی کامل قرار گیرد، هر اقدامی برای آتشبس با مقاومت شدید دولت اوکراین، برخی از اعضای ناتو از جمله لهستان و کشورهای بالتیک، و بخشهای مهمی از تشکیلات سیاسی و رسانههای ایالات متحده مواجه خواهد شد. بنابراین در حال حاضر نمی توان نتیجه چنین بحرانی را پیش بینی کرد. اما به وضوح خطر تشدید جنگ تمام عیار بین ناتو و روسیه بسیار زیاد خواهد بود.
در شرایط سخت زمستان به نظر نمی رسد روسیه جدای از اقدامات محدود برای تصرف شهر باخموت در غرب دنباس برنامه ای برای پیشرفت پیروزمندانه در کوتاه مدت داشته باشد. همه نشانهها حاکی از آن است که نیروهای روسی خطوط موجود خود را تقویت میکنند تا از موفقیتهای بیشتر اوکراینی مانند بازپسگیری بخش شرقی منطقه خارکف و شهر خرسون جلوگیری کنند. با این حال، اگر نیروهای اوکراینی تلفات سنگین را متحمل شوند و ذخایر مهمات و خودروهای زرهی خود را در حملات ناموفق طی چند ماه آینده استفاده کنند، آنگاه یک ضد حمله موفق روسیه ممکن است یک احتمال واقعی باشد.
همانگونه که اشاره شد تلفات انسانی در خطوط نبرد به پاشنه آشیل طرفین بویژه روس ها تبدیل شده و بیشتر برآوردها حاکی از آن است که تلفات اوکراین و روسیه تقریباً برابر بوده است. در ماههای اول جنگ، مزیت بالقوه روسیه در نیروی انسانی به دلیل عدم تمایل کرملین برای اعزام سربازان وظیفه و فراخوانی ذخایر باطل شد. این کمبودها اکنون با فراخوان 300هزار نیروی اضافی غیرآماده با کیفیت ضعیف در حال اصلاح است. همچنین دو ارتش در تامین مهمات نیمه سنگین لازم با مشکلات عدیده روبه رو هستند، البته روسیه تولید گلوله های توپخانه قابل توجهی بیشتر از تولید اوکراین و یا آنچه از غرب دریافت می کند؛ دارد و مشخص نیست که افزایش تولید و ارسال مهمات آمریکایی تا چه حد می تواند این کمبود را در چند ماه آینده جبران کند.
با توجه به وضعیت جنگ در 11 ماه گذشته و محدودیت های مستمر در نیروی انسانی، زره و مهمات روسیه، کمتر شانس واقعی وجود دارد که پیشرفت روسیه بتواند به تصرف کیف منجر شود. حتی بعید است که روسیه بتواند خارکف را تصرف کند، در حالی که عقب نشینی روسیه از خرسون به کرانه چپ رودخانه دنیپر، حمله به بنادر دریای سیاه اوکراینی میکولایف و اودسا را عملا غیرممکن می کند. با این حال، اگر روسیه کل منطقه دونباس را تصرف کند و پل زمینی خود را به کریمه تقویت کند، به نظر می رسد که پوتین ادعا کند که اهداف کلیدی روسیه همانطور که در آغاز تهاجم تعیین شده بود محقق شده است و مسکو آتش بس و گفت وگوهای صلح را بدون پیش شرط پیشنهاد کند. بر کسی پوشیده نیست که چنین پیشنهاد مفروضی از سوی روسیه همچنین شکاف عمیقی را در غرب و بین کشورهای غربی و اوکراین ایجاد خواهد کرد؛ زیرا با محو شدن احتمال پیروزی اوکراین در آیندهای دور، و دورنمای یک جنگ پایان ناپذیر، بسیاری در غرب استدلال میکنند که آتشبس بهترین توافقی خواهد بود که احتمال دستیابی اوکراین به آن وجود دارد.
جمع بندی: به هر حال اگر در ابتدای منازعه روسیه به نفت سیصد دلاری و التماس زمستانی اروپا به گاز و موفقیت سریع در میدان دل بسته بود و طرف اوکراینی نیز به تاثیر تعیین کننده تحریم ها و موفقیت های نسبی در خط مقدم خوش بین بود اکنون شرایط برای طرفین تغییر کرده و طرح مصالحه نیز تصویر روشنی ندارد و اوکراینی ها و حامیان غربی پذیرش آتشبس پیشنهادی فرضی روسیه با این استدلال که این امر به کرملین اجازه میدهد تا نیروهای خود را برای جنگ جدید آینده تقویت کند، حتی اگر مسکو علناً اعلام کند که اهداف جنگی اش محقق شده است، نخواهند پذیرفت. و شکی نیست که بدون دستیابی به موفقیت از سوی هر یک از طرفین، چشم انداز ممکن بن بست نامشخص و خونین در امتداد خطوط نبرد است که از بسیاری جهات یادآور وضعیت جبهه غرب در جنگ جهانی اول است. خلاصه در شرایط کنونی هشیاری تمام عیار در قرار نگرفتن در زمره متهمین این منازعه و اجبار احتمالی به پرداخت غرامت دراز مدت بویژه برای کشورهایی چون ایران اسلامی که دور از جغرافیای جنگ هستند اهمیت حیاتی دارد.
نظر شما :