خطرات انفعال در برابر هجوم رسانه ای باکو علیه ایران
بیش از این سکوت در برابر خصومتورزیهای آذربایجان جایز نیست
نویسنده: برهان حشمتی، کارشناس مسائل قفقاز
دیپلماسی ایرانی: انفعال در مقابل هجوم رسانه ای و توهین و فحاشی همه جانبه باکو به ایران نتایج زیانبار خواهد داشت! این سکوت عجیب در کشورمان در مقابل هجوم رسانه ای و توهین ها و فحاشی های همه جانبه رسانه های دولتی و غیردولتی باکو به ایران مایه نگرانی است.
در حالی که باکو تمامی ابزارهای خود را برای توهین به ایران اسلامی بکار گرفته است و از نمایندگان مجلس جمهوری آذربایجان گرفته تا الله شکور پاشازاده، رئیس اداره مسلمانان قفقاز در راستای هتاکی به ایران فعال شده اند، در جمهوری اسلامی ایران نمایندگان مجلس و فعالان رسانه ای و روحانیون حاضر نمی شوند که دستکم توهین های همتایان آذربایجانی خود به جمهوری اسلامی ایران را تقبیح یا دست کم رد کنند یا حتی توصیه ای از سر خیرخواهی به باکو برای پرهیز از این نوع پرده دری بکنند!
ممکن است این وضعیت نشانه جدی گرفته نشدن جمهوری آذربایجان و توهین های رسانه ای آن باشد. شاید اکثریت دست اندرکاران بر این تصورند که باید همانند موج های قبلی فوران تبلیغات ضدایرانی در باکو، این بار نیز با مدارا و مماشات طرف ایرانی، این موج از دیوانگی باکو را نیز پشت سر گذاشت و نهایتا باکو پس از مدتی جوسازی رسانه ای ساکت خواهد شد. اما، با توجه به اینکه در موج جدید فوران توهین های باکو به جمهوری اسلامی ایران، شبکه های تلویزیون دولتی نیز همانند یا بدتر از شبکه های غیررسمی باکو وارد میدان شده اند و حتی الله شکور پاشازاده که تاکنون در پیشبرد اقدامات خصمانه باکو ضد ایران کاملا منافقانه اقدام می کرد، این بار کاملا از موضع دشمنی وارد عمل شده است، به نظر می رسد سکوت ایران در مقابل توهین های باکو زیانبار خواهد بود و به ساکت شدن باکو و اتمام یاوه گویی پس از مدتی منجر نخواهد شد و اگر هم پس از مدتی این موج ساکت شود، تبعات آتی خواهد داشت.
بخصوص که این تبلیغات صرفا به توهین خلاصه نمی شود و بخشی از آن نیز تحریکات قومیتی است که خواه ناخواه بر برخی عناصر یا بخش هایی از مردم هم در جمهوری آذربایجان و هم در ایران تاثیر دارد و اذهان و افکار آنها را در مورد جمهوری اسلامی ایران مسموم می کند. سخنان الهام علی اف، رییس جمهوری باکو در دیدار با دبیرکل سازمان کشورهای ترک زبان نیز نشان می دهد که جمهوری آذربایجان و ترکیه در دوره جدید، بطور سازمان دهی شده تری نسبت به گذشته تحریکات قومیت گرایانه را ضد ایران در دستور کار قرار داده اند و قصد دارند سطح و ماهیت و سازمان دهی آن را ارتقاء دهند.
اطلاعیه اخیر سازمان امنیت دولتی جمهوری آذربایجان در خصوص به اصطلاح شناسایی "حسینیون" و "جنبش اتحاد مسلمانان" جمهوری آذربایجان نیز نشان می دهد که باکو در هدف گذاری خود برای منکوب و نابودسازی جریان تشیع اصیل در جمهوری آذربایجان از تمامی خلأها و نارسایی های موجود در ایران در زمینه حفاظت از اطلاعات شخصی فعالان شیعه جمهوری آذربایجان بطور جدی سوء استفاده می کند و این فعالان فرهنگی شیعه را به عنوان عناصر مخرب در روابط ایران و جمهوری آذربایجان جلوه می دهد و متاسفانه همین حیله باکو در اذهان و افکار خیلی از فعالان و دست اندرکاران و ناظران مسایل ایران و جمهوری آذربایجان موثر واقع می شود و همین نیز شرایط را برای کارهای فرهنگی فعالان شیعی جمهوری آذربایجان در ایران سخت تر می کند.
تمامی این موارد موجب شده است که باکو در دشمنی با ایران به سرعت پیش برود و در مدت کوتاهی چند گام به پیش نهد و وارد فرایندی برگشت ناپذیر بشود. البته، از زاویه دید باکو، این فرایند بخصوص در بخش هویتی و به اصطلاح خلق هویت آذربایجانی در مقابل هویت ایرانی در گذشته نیز خیلی جدی و برگشت ناپذیر بوده است. اما، اکنون خصومت ورزی باکو ضد ایران که بطور واضح تری در رسانه های باکو خود را نشان می دهد، وارد مرحله امنیتی و عملیاتی شده است. یعنی اگر در گذشته دشمنان ایران در باکو خود را پنهان نگه داشته بودند و در زیر نقاب روابط دیپلماتیک و... مخفی می شدند، چند هفته ای است که این نقاب را کنار زده اند و به صراحت اعلام می کنند که ایران را دشمن خود می دانند و برای پیشبرد این دشمنی با ایران، خریدهای تسلیحاتی خود از اسرائیل و سایر منابع نظیر ترکیه و پاکستان و سایر فروشندگان تسلیحات را دوچندان خواهند کرد.
در رسانه های باکو ایران به این تهدید می شود که موشک های بالستیک نقطه زن جدید از پاکستان و سامانه دفاع هوایی گنبد آهنین از اسرائیل و ربات های جنجگو از ترکیه در راه جمهوری آذربایجان است و جمهوری آذربایجان خیلی قدرتمند شده است و دیگر اینجا همانجایی نیست که به قول الله شکور پاشازاده، ایرانی ها با آفتابه به آنجا می آمدند!
چنین اعتماد به نفس کاذبی که در باکو پس از جنگ دوم قراباغ و غلبه بر ارمنستان شکل گرفته و اسرائیلی ها و ترکیه ای ها هم دائم بر آن دامن می زنند، در کنار طرح های خطرناکی همچون دالان تورانی ناتو که طراح اصلی آن انگلیس و آمریکا و مستشاران صهیونیست باکوست، نشان می دهد که در پس موج جدید تهاجم رسانه ای باکو به ایران، طراحی های جدی وجود دارد و همین مساله "دالان تورانی ناتو" یا به قول الهام علی اف "دالان زنگزور" نهایتا برای ایران و جمهوری آذربایجان مشکل اساسی ایجاد خواهد کرد و چه بسا به درگیری نظامی میان دو کشور منتهی شود.
تصور اینکه جمهوری آذربایجان کشور کوچکی است و در شرایطی که آمریکا و اسرائیل از درگیری نظامی مستقیم با ایران ابا دارند، نباید نگران درگیری نظامی با جمهوری آذربایجان بود و اساسا چنین درگیری امکان پذیر نیست، دستکم به معنای نادیده گرفتن بخشی از واقعیات موجود است. باید به یاد بیاوریم که در سال های گذشته تا همین حدود یک سال پیش، خیلی ها در روسیه و ایران، درگیری نظامی میان کشورهای هم ریشه و برادر روسیه و اوکراین را نیز دور از ذهن تلقی می کردند، اما طراحی های غربی ها کار را به شکلی پیش برد که این درگیری به رغم دور از ذهن بودنش محقق شد.
بنابراین، برای اینکه جمهوری آذربایجان کوچک دچار ارزیابی اشتباه نشود و در مسیر دشمنی با ایران، جلوتر از وضعیت کنونی نرود، اقدامات عاجل و ضروری لازم است که یکی از ابتدایی ترین این اقدامات ضروری، پاسخ محکم، منطقی و سنجیده به توهین ها و هتاکی های باکو به ایران اسلامی است و دستکم باید شبهه افکنی های کسانی مثل الله شکور پاشازاده که ایران را به چهل سال رفتار منافقانه با جمهوری آذربایجان و خنجر زدن از پشت به باکو متهم و افکار شیعیان جمهوری آذربایجان را درباره ایران مسموم می کنند، از طرف افراد مطلع و کسانی که پاشازاده مدعی شده است آنها را دوستان ایرانی خود می دانست، پاسخ گفته و روشنگری شود. وگرنه هم مردم جمهوری آذربایجان به ایران بدبین خواهند شد و هم باکو در این شبهه باقی خواهد ماند که می تواند سطح اقدامات ضدایرانی خود را ارتقاء بخشد و حتی همانطور که توسط برخی سخنگویان امنیتی و تحلیگران خود بیان کرده است، در آینده وارد کارهایی نظیر آدم ربایی و خرابکاری و بمب گذاری و ترور مخالفان خود در ایران بشود و خود را برای جنگ با ایران آماده کند!
وجود چنین تصوراتی در مقامات کشور کوچکی که کمترین عناصر لازم برای دولتمداری و استقلال واقعی را دارد و در واقع عروسک خیمه شب بازی است که اکنون گردانیدن آن بیشتر به دست اسرائیل و ترکیه و انگلیس افتاده، بسیار خطرناک است./عطنا
نظر شما :