توافق ۲۰ ساله ایران و ونزوئلا؛ زمینهها و ملاحظات
چرا اتحاد تهران - کاراکاس مهم است؟
نویسنده: سید حامد حسینی؛ دانشجوی دکتری روابط بینالملل
دیپلماسی ایرانی: اخیرا نیکلاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا، یک سفر قابل توجه به خاورمیانه از جمله ترکیه، الجزایر، کویت و قطر را آغاز کرد که مهمترین توقف او در ایران بود. در 11 ژوئن 2022، او یک توافق همکاری 20 ساله را با رئیسجمهوری ایران، ابراهیم رئیسی، امضا کرد که نماد دوستی ناگسستنی آنها بود. این یادداشت تحلیلی زمینه این رابطه، ماهیت این توافقنامه و پیامدهای آن را تحلیل میکند.
زمینه روابط
در حالی که روابط ونزوئلا و ایران در دهه 1960 محدود به دیپلماسی اوپک، سیاستهای قیمتگذاری و حجم تولید بود، اما به تدریج عمیقتر و سیاسیتر شد. دلایل این عمقبخشی، انقلاب اسلامی در ایران، قطع روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا و به دنبال آن انقلاب بولیواری در ونزوئلا و ظهور هوگو چاوز بود. حتی اگر این فرآیندهای انقلابی در منشأ و ماهیت متفاوت باشند، ولی هر دو دارای ماهیت ایدئولوژیک هستند با اظهارات مشترک علیه مداخلهگرایی، جهانیشدن، نئولیبرالیسم، امپریالیسم و استعمار همراه شدهاند. این قرابت ایدئولوژیکی، تفاوتهای فرهنگی، زبانی، مذهبی و فاصله جغرافیایی قابل توجه بین دو کشور را به چالش میکشد.
ایران و ونزوئلا روایتی ناسیونالیستی مبتنی بر رویارویی همیشگی با دشمنان خارجی مشترک، یعنی یکجانبهگرایی آمریکا، متحدش اسرائیل (حمایت از فلسطین به منزله هدف مقدس بشریت) و شرکتهای چندملیتی غربی را دنبال میکنند که متهم به حمایت از کودتا در کشورهای تولیدکننده نفت هستند. در این جهانبینی، مقاومت در برابر ایالات متحده و شرکای آن مستلزم تقویت همکاری چندقطبی، جنوب – جنوب، به ویژه در میان کشورهایی است که برنامه ضدآمریکایی دارند، مانند کوبای کاسترو و متحدان ونزوئلا (نیکاراگوئه با اورتگا، اکوادور با کوریا، و بولیوی با مورالس). در این روایت همچنین حامیان حکومت را تنها مظهر ملت و اپوزیسیون داخلی به مثابه نیرویی غیرقانونی، غیر میهندوست و بیثباتکننده تلقی میشوند که توسط قدرتهای خارجی تامین و حمایت میشود، نشان میدهد و معتقد است که وظیفه مردم و ارتش برای جلوگیری از کودتا علیه انقلابها تعیینکننده است.
در سال 2005، محمد خاتمی، رئیسجمهوری ایران و هوگو چاوز، رئیسجمهوری ونزوئلا، همکاری در بخشهای پتروشیمی، معدن، زمینشناسی و کشتیرانی را آغاز کردند. پس از آن، روسای جمهور ایران، احمدینژاد و چاوز بیش از 270 قرارداد همکاری دو ملیتی از جمله انرژی را با پروژههای مشترک بین شرکت نفت دولتی ونزوئلا (PDVSA) و همتای ایرانی آن، پتروپارس امضا کردند. تامین مالی یکی دیگر از زمینههای مهم همکاری بود. این همکاری شامل ایجاد یک بانک توسعه دو ملیتی، علاوه بر بانک توسعه بینالمللی/بانکو اینترنشنال دساررولو (BID) در ونزوئلا، با سرمایه کامل ایرانی، مرتبط با بانک توسعه صادرات ایران (EDBI) بود. این مؤسسات دو ملیتی به مثلثسازیهای مالی اجازه میدادند تا عملیات تجاری و مالی ممنوع شده توسط تحریمهای سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا علیه ایران را انجام دهند. قراردادها همچنین شامل همکاری در صنعت، کشاورزی، فولاد، داروسازی، علم و فناوری و ارائه کمکهای فنی به ونزوئلا در حوزه دفاع، اطلاعات و امنیت توسط ایران بود.
در حالی که نتایج پروژههای مختلف از نظرگاه اقتصادی محدود یا مبهم بوده است، همبستگی سیاسی به طور تصاعدی رشد کرد. در سال 2007، زمانی که آمریکا تهدید کرد نفت ایران را تحریم خواهد کرد، چاوز نفت را به ایران فرستاد. در سال 2008، دو کشور توافقنامه همکاری در زمینه انرژی هستهای را امضا کردند. در سال 2009، چاوز روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل پس از درگیری اسرائیل و غزه قطع کرد. ایران در سال 2013 با اعلام یک روز عزای عمومی درگذشت چاوز را تسلیت گفت. نیکلاس مادورو، جانشین چاوز، و حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، روابط را در دوران پرفراز و نشیبتر حفظ کردند. پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری ونزوئلا در سال 2018، تنها ایران، بولیوی، ترکیه، بلاروس، تشکیلات خودگردان فلسطین و چین از مادورو حمایت کردند. از سوی دیگر، بیش از 60 کشور، خوان گوایدو، رئیس مجلس ملی را به عنوان رئیسجمهوری موقت به رسمیت شناختند. علاوه بر این، اکثر کشورهای قاره آمریکا از جمله ایالات متحده، گواتمالا، پاراگوئه، کلمبیا، شیلی و برزیل روابط دیپلماتیک خود را با ونزوئلا قطع کردند.
اتحاد با ایران سودآور شد، بهویژه زمانی که تولید نفت ونزوئلا به دلیل سوء مدیریت و اثرات تحریمهای آمریکا به پایینترین سطح تاریخی خود رسید. ظرفیت ناکافی پالایش این کشور برای تولید بنزین منجر به کمبود سوخت قابل پیشبینی شد. در غیاب هر گونه امکان دریافت سوخت از شرکتهای خارجی به دلیل تحریمها، مادورو ابتکار ایران را در مه ۲۰۲۰ برای ارسال شش محموله بنزین به ونزوئلا به عنوان یک نجات حماسی و قهرمانانه دید. همچنین ثابت کرد که میتوان تهدید دونالد ترامپ را مبنی بر مجازات هر بازیگری که با بخش نفت در هر دو کشور سر و کار دارد، نادیده گرفت. همچنین در سال 2021، ایران محمولهای از واکسنهای کووید-19 را به ونزوئلا ارسال کرد.
ماهیت توافقنامه 2022
توافقنامه همکاری راهبردی شامل انرژی، نفت و پتروشیمی، کمکهای فنی برای تعمیر پالایشگاههای ونزوئلا (محرومیت از قطعات یدکی به دلیل تحریمهای آمریکا) و خدمات فنی و مهندسی است. اولویت دیگر امنیت غذایی و تجارت است که برای ونزوئلا ضروری است که نرخ فقر شدید آن در حال حاضر حدود 78 درصد جمعیت است. این کشور آمریکای جنوبی بر زمینهای حاصلخیز وسیع و آب فراوان حساب میکند و قصد دارد دانش شرکتهای ایرانی در زمینه بیوتکنولوژی و نانو را کسب کند. این کشور میخواهد تولیدات کشاورزی خود را برای مصرف داخلی تقویت کند و به صادرکننده مواد غذایی به ایران و خاورمیانه تبدیل شود. ایران علاقهمند به افزایش صادرات محصولات تولیدی خود با یارانه دولت مادورو به هایپرمارکت های ایرانی در کاراکاس است. طرح افتتاح پروازهای مستقیم بین کاراکاس و تهران در 18 ژوئیه برای رونق گردشگری و تجارت در نظر گرفته شده است. بخشهای دیگری که انتظار میرود همکاریها در آنها افزایش یابد، پارکهای فرهنگ و فناوری هستند. به شکل تعمدی، جزئیات کمتری در همکاریهای دفاعی و مالی ارائه میشود، زیرا همانطور که رئیسجمهور مادورو اشاره کرد هر دو کشور باید در سکوت عمل کنند، زیرا ما در جنگ هستیم. اگرچه عدم شفافیت توافق نباید تعجبآور باشد، اما این موضوع به بسیاری از بازیگران مربوط میشود.
کمک متقابل قوی در مواقع ضروری ممکن است به همان اندازه که نتیجه قابل پیشبینی تحریمهای فشار حداکثری رئیسجمهور سابق آمریکا و استراتژی انزوای اقتصادی بر هر دو کشور باشد، ناخواسته نیز تلقی شود. به جای تضعیف مهلک آنها یا وادار کردن آنها به ارائه امتیاز، این روند در نهایت مشکلات اقتصادی را برای شهروندان ونزوئلا و ایرانی افزایش داد. این امر باعث شد تا دو دولت تسلط اقتدارگرایانه خود را در داخل کشور تقویت کنند. در سطح بینالمللی، برای ایجاد اتحادهای جنوب – جنوب در داخل و خارج از مناطق مربوطه خود با بازیگران دیگر، آنها در دور زدن تحریمهای ایالات متحده نیز منافع مشترکی دارند. در شرایط کنونی تهاجم روسیه به اوکراین و بحرانهای بینالمللی غذا و انرژی، دولت بایدن تلاش میکند تنشها را با ونزوئلا (برای تحریک تولید نفت) و ایران (برای رسیدن به توافق هستهای جدید) کاهش دهد. نمایش همبستگی سیاسی متقابل مادورو و رئیسی از طریق توافق ممکن است اهرم آنها را در مذاکرات جداگانه با ایالات متحده افزایش دهد. بدین لحاظ منافع متقابل اساسی برای هر دو کشور در درجه اول دارای جنبه سیاسی است. مادورو با عبارات بزرگ خود شراکت کشورش با ایران را ستایش میکند و آن را تولد نظم جهانی جدید فراتر از هژمونی سیاسی – نظامی – اقتصادی استعماری ایالات متحده – اتحادیه اروپا توصیف میکند، جایی که ایران و ونزوئلا به یک نقطه مرجع برای سایر کشورها تبدیل میشوند. با این حال، در مورد ونزوئلا، خطرات بیشتر از منافع است. از سوی دیگر، ایران نیز نمیتواند به متحد بهتری امیدوار باشد.
منافع تهران
تحت تحریمها، که با بحران اقتصادی و تأثیرات شدید آب و هوایی دست و پنجه نرم میکند، ایران در حال تقویت روابط استراتژیک خود در آسیا، با روسیه و چین است. در آمریکای لاتین، بر دو نوع شریک حساب میکند: سیاسی و اقتصادی. شرکای سیاسی ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه هستند. با این حال، آنها در مقایسه با بزرگترین تولیدکنندگان مواد غذایی آمریکای لاتین یعنی برزیل، آرژانتین، کلمبیا، مکزیک و شیلی، شرکای تجاری کوچکی برای ایران هستند. به هر صورت، ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه از نظر استراتژیک در افزایش قدرت ایران و دستیابی به اهداف آن اهمیت دارند. از جمله اهداف، استفاده از موسسات مالی دو ملیتی برای دور زدن تحریمهای اقتصادی است. به گفته دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (OFAC)، برخی موسسات میتوانند خدمات مالی به وزارت دفاع ایران ارائه دهند. از آنجایی که ونزوئلا 50هزار تن اورانیوم دارد، همکاری هستهای بین دو کشور میتواند برای ایران حیاتی باشد. ایران در حال سرمایهگذاری در ساخت و مدیریت معادن سیمان و طلا در مناطق دارای ذخایر اورانیوم است. به طور همزمان، ایران قصد دارد تعداد متحدان خود را که مایل به حمایت از برنامه غنیسازی اورانیوم هستند، افزایش دهد. تهران میخواهد فراتر از ونزوئلا، کوبا و سوریه که تنها کشورهای مخالف قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای آوردن پرونده برنامه هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل در سال 2006 بودند، اقدام کند.
به خطر انداختن نفوذ آمریکا در خاورمیانه و آمریکای لاتین بخشی از استراتژی تهران برای بقای سیاسی است. تحکیم متحدانی مانند ونزوئلا برای کاهش فاصله جغرافیایی از ایالات متحده و آزمایش فشار آن، مثلا از طریق همکاری نظامی با کوبا و ونزوئلا و در عین حال به حداقل رساندن خطرات ایران، حیاتی است. در عین حال، همکاری فرهنگی و سیاسی توافق احتمالاً توانایی ایران را برای انتشار روایتی از مشروعیت ایدئولوژیک خود، در مقابله با گفتمان ایالات متحده در نیمکره غربی افزایش خواهد داد. نمونهای از این استراتژی یک کانال خبری در تهران به زبان اسپانیایی به نام HispanTV (تاسیس در سال 2012)، موسسه رادیو و تلویزیون کوبا و کانال خبری TeleSur ونزوئلا است که در 16 کشور آمریکای لاتین مشاهده می شود. این کانال ماهوارهای اشتراکی، طیفی از برنامهها شامل حمایت از جنبشهای مقاومت ضد امپریالیستی متنوع، انقلابهای ونزوئلا و کوبا، حزبالله، حماس و شبهنظامیان حشد الشعبی در خاورمیانه را تبلیغ میکند. از طریق حمایت مادورو، ایران قصد دارد بر افکار عمومی در آمریکای لاتین تأثیر بگذارد که به جز داعش و القاعده، چه گروههایی باید به عنوان تروریستهای جهانی معرفی شوند. البته هدف ایالات متحده و اسرائیل این است که کشورهای آمریکای لاتین را متقاعد کنند که حماس و حزبالله را به سبب حادثه سال 1994 در بوئنوس آیرس به این لیست وارد کنند. تاکنون آرژانتین، کلمبیا، پاراگوئه و هندوراس به توافق رسیدهاند، اما کشورهای دیگری مانند برزیل هنوز در حال ارزیابی هستند که آیا محکوم کردن صریح حزبالله میتواند منجر به کاهش همکاری با ایران شود یا خیر. از سوی دیگر، این گروههای شبهنظامی در HispanTV به عنوان جنبشهای مقاومت مردمی و ضد امپریالیستی معرفی میشوند.
نبرد مادورو برای بقا
تقویت روابط ونزوئلا با ایران ممکن است انزوای مادورو را بیشتر کند؛ با این حال، این خطری است که او مایل به انجام آن است. این را میتوان با توجه به وضعیت شخصی او توضیح داد. در سال 2020، دولت ترامپ مادورو و 14 مقام ارشد را به پولشویی، قاچاق مواد مخدر و تروریسم متهم کرد و برای دستگیری و پیگرد قانونی او 15 میلیون دلار جایزه تعیین کرد. فارغ از اینکه این موارد میتواند نوعی اتهام سیاسی آمریکا باشد، اما شواهد نشان میدهد که ونزوئلا در آستانه تبدیلشدن به چهارمین کشور تولیدکننده کوکائین در جهان است. این وضعیت منجر به اتهامات فساد و ارتباطات فزاینده با گروههای مسلح غیرقانونی علیه مادورو توسط مخالفان وی شده است و ایشان تحریمهای جدید علیه او را ارزیابی میکنند. مادورو بدون هیچ راه گریز دیگری، نیاز حیاتی به ماندن در قدرت دارد و به طور جدی روی حامیان خود حساب میکند. با این همه و جدا از روابط مستحکم با کوبا و نیکاراگوئه، او از نظر سیاسی در آمریکای لاتین منزوی است.
این وضعیت باعث شده که مادورو به شدت به اتحاد با بازیگران دولتی مانند روسیه، چین و ایران ادامه دهد. آنها نه تنها رهبری او را مشکلساز نمیکنند، بلکه علاقه مستقیمی به استفاده از ونزوئلا به عنوان حیاط خلوت خود دارند. روایت ماجراجویانه مادورو علیه یک امپریالیسم لزوماً وابستگی حکومت او به دیگران را پنهان میکند. حتی اگر در نهایت برای دولتش مفید باشد، انتخاب مادورو هزینه سیاسی بالایی برای کشورش داشته است. نخست، دولت بایدن ونزوئلا را بخشی از گروهی از کشورهایی همراه با ایران، کره شمالی و سوریه میداند که به طور کامل با تلاشهای ضد تروریسم ایالات متحده همکاری نمیکنند. دوم، ایران و کره شمالی از معدود کشورهایی هستند که استانداردهای بینالمللی FATF برای مبارزه با پولشویی و مقابله با تامین مالی تروریسم مورد تایید بیش از 180 کشور را رعایت نمیکنند. این واقعیت از سرمایهگذاری بینالمللی بسیار مورد نیاز در ونزوئلا جلوگیری میکند.
سوم، با امتناع از بحث در مورد انتخابات آزاد و عادلانه و راه حل مسالمتآمیز برای بحران انسانی با نهادهای چندجانبه مانند گروه لیما، مادورو احتمالا با تحریمهای بیشتری روبه رو خواهد شد. چهارم، رد انتقال مسالمتآمیز قدرت میتواند احتمال بهبود روابط آمریکا و ونزوئلا را به خطر اندازد که میتواند منجر به لغو برخی تحریمها شود. از جمله این تحریمها، ممنوعیت شرکت Chevron از مذاکره با شرکت ملی نفت ونزوئلا PDVSA است. همچنین، دولت بایدن به شرکتهای نفتی اروپایی مانند Repsol و ENI چراغ سبز داده است که نفت ونزوئلا را به اروپا بفرستند تا نفت خام تحریم شده روسیه را جبران کنند. با این حال، اگر مادورو همچنان دشمنان ایالات متحده را در آغوش بگیرد، این تسهیل ممکن است خاتمه یابد. حتی مهمتر از آن، در سطح ژئوپلیتیک، توافق ونزوئلا و ایران میتواند نشاندهنده پیشرفت استراتژیک برای ایران باشد، که متحدان سنتی و نیروهای نیابتی آن در خاورمیانه مستقر هستند. مادورو و متحدانش در آمریکای لاتین میتوانند به گسترش حوزه نفوذ ایران در قاره دیگری تبدیل شوند. از سوی دیگر، روابط مبهم مادورو با حزب الله و تشکیلات مرتبط با آن در ونزوئلا، تنشها را با اسرائیل و ایالات متحده افزایش میدهد.
جمعبندی
توافق 20 ساله ونزوئلا و ایران نشاندهنده راهبرد قطعنامه بولیواری برای تداوم مسیر خود با انقلاب اسلامی ایران است. به این ترتیب، مادورو قصد دارد سیاست خارجی ایالات متحده در قبال ونزوئلا را مدیریت کند که در معرض تغییرات سیاسی داخلی است. او در برابر دولت جمهوریخواهی مانند دولت ترامپ مقاومت کرد و در حال مذاکره با دولت فعلی دموکرات برای کاهش تحریمها و در عین حال ایجاد پناهگاه امن برای منافع و نمایندگان ایران در ونزوئلا است. ایالات متحده و کشورهای آمریکای لاتین میتوانند برای مقابله با انزوای ونزوئلا نقش داشته باشند. فراتر از میراث ترامپ که به توافق هستهای ایران پایان داد و تنشها با ایران و ونزوئلا را به حداکثر رساند، تعدیل این روند برای بایدن آسان نخواهد بود. چالش دیگر فراتر رفتن از محدودیتهای دولت اوباما، اولویت دادن به توافق هستهای با درخواست از ایران برای کنترل حزبالله در خاورمیانه و آمریکای لاتین است. در مورد رؤسای جمهوری آمریکای لاتین، برخی انزوای بینالمللی ونزوئلا را غیرمولد میدانند. به عنوان مثال، آلبرتو فرناندز، رئیسجمهوری آرژانتین، قصد دارد روابط دیپلماتیک خود را با این کشور دوباره برقرار کند.
انتخاب اخیر گوستاوو پترو، چپگرا در کلمبیا حتی از نظر استراتژیک مهمتر است. پیروزی پترو میتواند سیاست این کشور را در قبال ونزوئلا و ایالات متحده تغییر دهد و روایت مادورو از اینکه کلمبیا بخشی از توطئه امپریالیستی علیه او است را مختل کند. پترو قصد دارد کلمبیا را از وابستگی به نفت که گناه اصلی اقتصاد ونزوئلا بود دور کند. او همچنین پیشنهاد میکند که رابطهای با مذاکره بیشتر و کمتر مطیع با ایالات متحده وجود داشته باشد. بنابراین، در حالی که او از تلاشهای دولت بایدن برای مقابله با تغییرات آب و هوایی حمایت میکند، اما از مقابله با اتحاد ونزوئلا-روسیه-ایران و تبدیلشدن کلمبیا به یک همپیمان راهبردی غیر ناتو امتناع میورزد و از این رو به عنوان بازیگری در بین تقابل روسیه و ناتو درگیر میشود. پترو همچنین از بحث در مورد مشروعیت مادورو یا صحت کودتا علیه او اجتناب میکند. در عوض، او قصد دارد روابط دیپلماتیک خود را با ونزوئلا با دیدگاهی واقعبینانه از بازگشایی مرزهای دو ملیتی که توسط مادورو از سال 2015 بسته بود، برقرار کند، اقدامی که تجارت را خفه کرد و قاچاق و فعالیتهای غیرقانونی را تقویت کرد. او با این کار سعی میکند با سرمایهگذاری در ایجاد شغل در این مناطق متروکه و کاهش مشکل مهاجرت از ونزوئلا به کلمبیا، مرز را از دست مافیاها نجات دهد. برقراری مجدد روابط دیپلماتیک میتواند اولین قدم از بسیاری از پلهها برای یافتن زمینههای مشترک برای صلح و امنیت باشد. اگرچه احتمالاً تأثیری بر تسلط مادورو بر قدرت نخواهد داشت، اما میتواند تأثیر بازیگران دولتی و غیردولتی را که علاقهمند به بالا نگه داشتن تنشها و تهدید حکومت منطقهای هستند، کاهش دهد.
نظر شما :