چرا تهران درس عبرت نمی گیرد؟
آش همان آش، کاسه همان کاسه
دیپلماسی ایرانی - «روسیه در حال حاضر نمیتواند از ظرفیت خود برای کمک به حصول توافق در وین استفاده کند.» این توئیت جمعه گذشته میخائیل اولیانوف است؛ همین تک جمله نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی واقع در وین و مذاکره کننده ارشد مسکو در گفت وگوهای هسته ای کافی بود تا به روشنی ثابت شود که روسیه کماکان نگاه ضدبرجامی خود را نسبت به حصول توافق دارد و تا زمان تداوم جنگ اوکراین به دلایل متعددی که در فضای رسانه ای و کارشناسی به آن پرداخته شده است مسکو حتی در صورت از سر گیری مذاکرات به کارشکنی برای شکست مذاکرت ادامه خواهد داد. حتی باید در یک سناریوی بدبینانه این تصور را داشت که کرملین با شدت بیشتری نسبت به دور پیشین تلاش خواهد کرد که برجام را قربانی منافع خود در تجاوز پوتین به اوکراین کند. لذا تکلیف روسیه که روشن است، اما اینجا سوال مهمتر به ایران و به خصوص رفتار دولت رئیسی در قبال دور جدید احتمالی مذاکرات وین باز می گردد که آیا کماکان همه چیز را به روس ها و اولیانوف می سپارند یا استقلال سیاسی از خود نشان خواهند داد؟ دیپلماسی ایرانی در گفت وگویی با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین کشو و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل به بررسی این موضوع پرداخته است. آنچه در ادامه می خوانید خروجی این گفت وگو است.
تنها به فاصله ساعاتی از مواضع مثبت جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحایه اروپا و به دنبالش حسین امیر عبداللهیان و علی شمخانی نسبت به رفع بن بست در مذاکرات وین که امیدها را برای از سرگیری گفت وگوها و حصول توافق زنده کرد به ناگاه ساز مخالف میخائیل اولیانوف شنیده شد. این مذاکره کننده ارشد روسیه در وین طی توییتی گفت: «روسیه در حال حاضر نمیتواند از ظرفیت خود برای کمک به حصول توافق در وین استفاده کند.» البته اولیانوف همان جمعه گذشته در جدال توییتری با خبرنگاری که به نقل از جوزف بورل چالشهای پیش روی ایران و آمریکا برای احیای برجام را بازنشر میکرد نکات مهمتر را هم ناخواسته مطرح کرد که نشنا می دهد ایران و دولت رئیسی از همان ابتدا با واسبتگی بیش از حد به روس ها شرایطی را فراهم اورده اند که مسکو از برجام یک اهرم فشار برای تقابل با غرب در سایه جنگ اوکراین مطابق با منافع خود بسازد، نه بر اساس خواسته ای ایران. حال باید پرسید که آیا آنچه اولیانوف توییت کرده است موضعگیری شخصی وی است یا باید آن را نظر رسمی روسیه درباره دور جدید احتمالی مذاکرات وین دانست؟
موضعگیری شخصی؟! مگر ایران است که هر سیاستمداری بخواهد بر اساس فکر و اندیشه خود و بدون در نظر گرفتن تبعات سیاسی و دیپلماتیکش سخنانش، چه در داخل و چه در خارج بخواهد در خصوص مسئله مهمی مانند پرونده فعالیت های هستهای و مذاکرات وین دست به اظهار نظر و نوشتن توییت بزند؟ قطعاً ساختار سیاسی و دیپلماتیک روسیه در یک هماهنگی با همدیگر قرار دارند. پس میخائیل اولیانوف بدون اجازه وزارت امور خارجه و ریاست جمهوری کشورش حتی آب هم نمی خورد، چه برسد به اینکه بخواهد چنین توییت مهمی در خصوص مذاکرات وین بزند. به خصوص بعد از جنگ اوکراین که روس ها نهایت دقت، هوشمندی و به خصوص هماهنگی در حوزه سیاست خارجی را در دستور کار دارند که منافع آنها در این شرایط حفظ شود.
پس با توجه به آنچه که عنوان داشتید توییت جمعه گذشته میخائیل اولیانوف نظر رسمی روسیه در خصوص دور جدید احتمالی مذاکرات وین است، نه نظر شخص وی؟
بدون شک بله. باز هم تاکید و تکرار می کنم که در این شرایط خطیر و ملتهب روسیه بعد از تجاوز پوتین به اوکراین اصلاً «موضع گیری شخصی» توسط سیاستمداران و دیپلماتهای روس معنا ندارد، آن هم در خصوص مسئله حساس و مهمی مانند پرونده فعالیتهای هستهای ایران، مذاکرات وین و برجام.
پیرو نکات تان باید پرسید که چرا کرملین و وزارت امور خارجه یک موضعگیری رسمی را در پیش نگرفت؟
دلیلش کاملا روشن است. چون اگر این موضعگیری رسمی انجام می شد نقش منفی و مخرب روسیه در مذاکرات وین برای به شکست کشاندن آن و عدم حصول توافق و احیا نشدن برجام برای جمهوری اسلامی ایران روشن می شد.
جمهوری اسلامی ایران یا جامعه جهانی؟
فقط و فقط جمهوری اسلامی ایران.
چرا؟
چون بی شک برای اروپایی ها، ایالات متحده آمریکا و در کل جامعه جهانی و حتی مردم ایران کارشکنی مسکو به خصوص بعد از تجاوز پوتین به اوکراین کاملاً واضح و آشکار است. اصلا چهره متجاوز، دیکتاتور و جنگ طلب پوتین و روسیه برای همه آشکار شده است، اما مسئولین و مقامات جمهوری اسلامی ایران گویا به دلیل وابستگی و سرسپردگی به روس ها که به نظر من در تاریخ ایران بی سابقه است تا جایی که حزب توده را هم در جیب بغل خود گذاشته اند و نیز به دلیل منافع سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی و تجاری جریان روسوفیل کماکان خود را در مسیر منافع روسیه تعریف می کنند.
با این تفاسیر و ذیل توئیت اولیانوف اساسا روسیه وارد مذاکرت خواهد شد یا ایران؟ آیا ۱+۵ که به ۱+۴ تبدیل شده است اکنون با عدم تمایل روسیه برای ادامه مذاکرات وین به ۱+۳ تبدیل خواهد شد؟
اگرچه توییت میخائیل اولیانوف در یک نگاه از عدم تمایل روسیه برای از سرگیری مذاکرات وین حکایت دارد، اما به این معنا نیست که مسکو دست به انفعال دیپلماتیک و عدم شرکت در مذاکرات احتمالی وین در آینده خواهد زد.
به چه دلیل یا دلایلی چنین باوری دارید؟
چون روس ها باید از هر طریقی و با هر ابزاری این مذاکرات وین در خصوص پرونده فعالیت های هسته ای ایران را به شکست بکشانند. لذا اگر در این مذاکرات شرکت نکنند و به قول شما ۱+۴ به ۱+۳ تبدیل شود این امکان برای روسیه وجود نخواهد داشت. اما اگر کرملین بخواهد مذاکرات را به شکست بکشاند که یقینا می خواهد پس باید در آن شرکت کند تا عملاً ایران را در سایه نگه دارد و خودش مدیریت مذاکرات را بر اساس منافع منافع روسیه پیش ببرد.
با اینحال اگر در یک سناریو دیگر ذیل تحلیل حضرتعالی روسیه بخواهد وارد دور جدید احتمالی مذاکرات وین شود آیا روس ها نگاه ضدبرجامی و کارشکنی خود را آشکارا ادامه خواهند داد؟
بله. در این رابطه شک نکنید.
چرا؟
چون هیچ چیزی تغییر نکرده است. برای روسیه حتی شرایط بدتر از گذشته شده است، چه در حوزه سیاسی و دیپلماتیک، چه در باب مسائل اقتصادی و تجاری و چه حتی در زمینه دفاعی، نظامی و امنیتی؛ واقعیت امر آن است که روسیه با خود این تصور را داشت که اگر تجاوز به خاک اوکراین را در دستور کار قرار داد ظرف دو هفته و نهایتاً یک ماه این جنگ تمام خواهد شد تا هم قدرت خود را به رخ غرب بکشاند و هم سیاست نگاه به شرق ناتو را در هم بشکد. اما غافل از اینکه اوکراین از همان ابتدا توسط ایالات متحده و انگلیس به عنوان «باتلاقی» برای روسیه و شخص پوتین طراحی شده بود. بله اوکراین قربانی جنگ قدرت بین ابرقدرت ها شد. ولی این خاصیت ابرقدرت ها است که بخواهند همه را فدای خود کنند تا منافعشان تامین شود. لذا ما می بینیم که جنگ اوکراین وارد ۸۲ امین روز خود شده است و روسیه هم در یک باتلاق تمام عیار گرفتار شده است. از یک طرف مسکو اکنون با حدود ۷ هزار تحریم دست و پنجه نرم می کند که اقتصاد این کشور را به طور کامل فلج کرده است و میتواند شورش های اجتماعی را در داخل روسیه رقم بزند. در عین حال سوئد و فنلاند نیز رسماً خواستار پیوستن به ناتو هستند. اگر چنین اتفاقی روی دهد که من معتقدم روی خواهد داد روسیه با توجه به تجربیات تلخ خود در اوکراین و همچنین با توجه به آثار و عواقب مخرب این جنگ بر پیکره و ساختار ارتش، نیروهای نظامی و به خصوص حوزه اقتصادی و تجاری روسیه و نیز واکنش ملتهب جامعه روسیه، نه دیگر توان و نه تمایلی برای اقدام مشابه اوکراین در سوئد و فنلاند از جانب پوتین وجود خواهد داشت. چون در آن صورت دیگر روسیه به سمت فروپاشی دوم پیش خواهد رفت. از همه مهمتر قطعاً با توجه به حمایت های دیپلماتیک ناتو و دیگر کشورهای اروپایی و همچنین ایالات متحده آمریکا از سوئد و فنلاند عملا تجاوز به خاک این دو کشور توسط روسیه حتی در صورت پیوستن رسمی آنها به ناتو دیگر عملی نخواهند بود. اینجا برای روسیه فقط یک راه می ماند.
چه راهی؟
کار شکنی در برجام. یعنی استفاده ابزاری از مذاکرات وین برای فشار به غرب. ببینید تا زمانی که این مذاکرات در خصوص پرونده فعالیتهای هستهای ایران با شکست مواجه شود و ایران حکم استخوان لای زخم را برای غرب پیدا کند، بهترین و ایده آل ترین شرایط برای روسیه و پوتین وجود دارد که بخواهد از ابزار مذاکرات وین برای تقابل با غرب استفاده کند. از طرف دیگر مسایل حوزه انرژی هم مطرح است. به هر حال روسیه سعی دارد نفوذ خود در حوزه انرژی را به خصوص برای اروپا به یک ابزار فشار بدل کند و چون در صورت توافق وین و لغو تحریم ها امکان ورود ایران به بازار انرژی و تامین بخشی از کمبود روسیه وجود دارد قطعاً مسکو به هیچ وجه نمی خواهد برجام احیا شود و تحریمهای ایران لغو گردد.
با توجه به تمام نکاتی که گفتید آیا در صورت انجام دور جدید مذاکرات وین، ایران وابسته و سرسپرده به روسیه عمل خواهد کرد؟
متاسفانه واقعیت ها حوزه سیاسی و دیپلماتیک ایران را این را نشان می دهد که آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
پس به باورتان پیشاپیش شکست مذاکرات قطعی خواهد بود؟
نه، لزوماً نمیتوان با قطعیت از شکست مذاکرات احتمالی سخن گفت. هیچ چیز قطعی نیست. نمی توان همه اتفاقات را از قبل پیش بینی کرد. باید دید مذاکرات چه زمانی آغاز می شود؟ و طرفین با چه نگاهی و با چه دستور کاری گفت وگوها را از سر می گیرند؟ تا به اینجای کار آنچه برای من مسجل این است که قطعاً دولت رئیسی همان گونه که در ادوار پیشین مدیریت مذاکرات را به اولیانوف و روسها سپرده بود و خود در سایه قرار داشت و صرفاً دست به موضعگیری دیپلماتیک می زد، این بار هم این رویه تکرار خواهد شد. البته باید خاطر نشان کرد که شرایط کنونی جامعه متفاوت از گذشته است. باید مقامات جمهوری اسلامی ایران با توجه به بحرانی تر شدن وضعیت اقتصادی و معیشتی و اعتراضات هر روزه مردم که عملاً شورش نان را طی روزهای اخیر به وجود آورده است به این واقعیت توجه داشته باشند که تنها راه برون رفت از بحران کنونی تلاش جدی برای توافق در وین است. مطمئنا با توجه به وضعیت کنونی در حوزه سیاسی، اقتصادی و به خصوص معیشتی و همچنین بنبست کنونی در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی این شرایط در طولانی مدت نمی تواند ادامه پیدا کند. چون مردم به آستانه انفجار و فوران رسیده اند.
در سایه آن چه عنوان داشتید سوالی که ذهن را درگیر می کند این است که چرا تهران با توجه به حساسیت شرایط کنونی در داخل از شکست های قبلی خود در سایه وابستگی به روسیه طی مذاکرات وین درس عبرت نمی گیرد؟
پاسخ آن قبلاً داده شده بود. متاسفانه جریان رسوفیل قدرتمندی در داخل کشور وجود دارد که عملاً ایران را وابسته و سرسپرده به روسیه کرده است. به همین دلیل نه تمایل و نه توانی برای اتخاذ یک استقلال سیاسی و دیپلماتیک از جانب تهران در برابر مسکو وجود دارد. اما این همه داستان نیست. متاسفانه چالش عمیقتر به تبعات مخرب سیاست خارجی ایدئولوژیک زده جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته باز می گردد. این سیاست خارجی پرهزینه و بدون سود و فایده در منطقه و جهان، ایران را به نقطه انزوا کشانده است که در نتیجه تنها معدودی از کشورها مانند ونزوئلا، کرهشمالی، روسیه، چین و سوریه برای جمهوری اسلامی مانده اند که آنها هم سعی می کنند استفاده ابزاری خود را از ایران داشته باشند کما اینکه در خصوص چین و روسیه این رفتار به عینه مشاهده می شود. به همین دلیل ایران چون بازیگر منزوی در جهان است و معدودی از کشورها با وی همکاری می کنند نمی تواند جز وابستگی به روسیه در مذاکرات وین به نحو دیگری عمل کند.
نظر شما :