افغانستان؛ ۷ ماه پس از حکمرانی طالبان

۰۱ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۰:۵۷ کد : ۲۰۱۰۶۹۸ سرخط اخبار

طالبان هفت ماه پیش که قدرت را در دست گرفت کمتر کسی تصور می‌کرد به این سادگی و بدون جنگ بتوانند بر افغانستان مسلط شوند، در این مدت علیرغم وعده‌هایی که دادند، هنوز نتوانسته‌اند دولتی فراگیر با مشارکت تمام اقوام تشکیل دهند و حتی جامعه افغانستان را از خود راضی نگه دارند، از این رو سرنوشت و آینده مردمان این سرزمین هنوز نامعلوم و مبهم باقی است تا روزگار چگونه رفتار کند. 

به گزارش ایسنا، سرزمین افعانستان، خسته است از جنگ و ناملایمات، خسته از بحران، بیکاری و فقر، دیگر توان جنگ نداشت که سرنوشتی نا معلوم گریبان‌گیرش شد. 

حضور مجدد طالبان بر اریکه قدرت در افغانستان نه تنها تمام جامعه این کشور، بلکه منطقه و جامعه بین‌الملل را در شوک فرو برد، تصور این که طالبان پس از ۲۰ سال بار دیگر توانسته‌اند در قدرت حاضر شوند به خودی خود ترس و دلهره‌آور بود، کسی نمی‌داند چه سرنوشتی در انتظار زنان و مردان، جوانان و کودکان این مرز و بوم است آن هم با تفکر و ایدئولوژی که طالبان در سر می‌پرورند. 

همین نگرانی‌ها باعث شد تا بار دیگر  رنگ مهاجرت بر چهره این کشور و مردمان آن نقش بندد، بدون این‌که بدانند آینده برای‌شان چه در نظر گرفته است. مهاجرت نه فقط در میان مردمان عادی بلکه در میان افراد روشنفکر و تحصیل‌کرده هم اتفاق افتاد، آن هم در شرایطی که این افراد می‌توانستند تحرک بسیاری در توسعه و آبادانی افغانستان داشته باشند.

گفته می شود قدرت گیری مجدد طالبان براثر توافق با زلمای خلیل زاد نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان بوده است و توافق امضاء شده حدود ۴۰۰ صفحه است که تنها ۴ صفحه از آن منتشر شده استگفته می‌شود قدرت گیری مجدد طالبان بر اثر توافق این گروه با زلمای خلیل زاد، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان بوده است، پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبه قاره در این باره معتقد است؛‌ طالبان در یک معامله با آمریکا به قدرت رسیدند و توافقی که میان ملابرادر و خلیل‌زاد به امضا رسیده حدود ۴۰۰ صفحه است که تنها چهار صفحه از آن منتشر شده است.


به گفته وی؛ در آن  چهارصفحه نیز موافقت شده که طالبان اجازه ندهد از خاک افغانستان گروهی علیه آمریکا وارد عمل شوند و در مقابل نیز طالبان به قدرت برگردند، در نتیجه بخش محرمانه‌ای وجود دارد که هنوز منتشر نشده است.

 
نباید فراموش کرد که علاوه بر حمایت و توطئه آمریکا برخی عوامل منطقه‌ای نیز زمینه ساز قدرت گیری مجدد طالبان  شدند. طالبان هم پس از این‌که در مرداد ماه سال ۱۴۰۰ وارد ارگ ریاست جمهوری افغانستان شد، اما درست همزمان با حادثه ۱۱ سپتامبر پرچم خود را بر فراز کاخ ریاست جمهوری به اهتزاز درآورد و کمی بعد نیز به معرفی اعضای کابینه خود پرداخت. کابینه ای که مورد انتقاد بسیاری از جریانات داخلی این کشور بوده و سبب شده تاکنون این گروه موفق به تشکیل دولت فراگیر نشوند. 

به نظر می‌رسد دیپلماسی طالبان بیرون از مرزهای افغانستان پیش می‌رود، استراتژی و چارچوب مشخص و واحدی را تاکنون از سوی این جریان مشاهده  نکرده‌ایم، با وجود گذشت هفت ماه از به قدرت رسیدن، علی رغم وعده و وعیدهایی که دادند هیچ اقدام موثر و عملی را نتوانستند عملیاتی کنند، نه مردم و جامعه افعانستان از وضعیت موجود راضی هستند و نه برخلاف خواست جامعه بین الملل آنها توانسته‌اند دولتی فراگیر متشکل از اکثریت اقوام را تشکیل دهند. 

دیپلماسی طالبان بیرون از مرزهای افغانستان پیش می‌رود، پس از هفت ماه هنوز نتوانسته‌اند نه جامعه افغانستان را راضی کنند و نه دولتی فراگیر تشکیل دهند

البته تلقی طالبان این است دولت شکل گرفته همان دولت فراگیر است زیرا دو وزیر از میان تاجیک ها انتخاب شده، یک وزیر از میان ازبک ها و یک معاون وزیر هم از شیعه ها انتخاب شده است. اما این نوع برداشت طالبان مورد پذیرش اکثر کشورها نیست. گرچه طالبان مدعی است برای آن‌ها مهم نیست جامعه بین‌الملل او را به رسمیت می‌شناسد یا خیر اما متوجه نیست جدای از تعاملات بین‌المللی حکومت کردن سخت است. 

محسن پاک آیین، رئیس سابق ستاد امور افغانستان وزارت امور خارجه نیز در این زمینه اظهار داشت: علیرغم تلاش جامعه بین‌المللی و سفر به کشورهای همسایه کماکان اراده‌ای در این گروه برای ایجاد یک دولت فراگیر نمی‌بینیم و در عین حال تمایلی از طالبان برای رعایت موازین بین‌المللی و معیارهای جهانی هم مشاهده نمی‌شود. در صورتی که سیاست‌های طالبان تغییر نکند همین وضعیت را در سال آینده هم شاهد خواهیم بود.

با ادامه داشتن این روند و نابسامانی مدیریتی، همچنین با وجود جریانات مخالف آنان مانند گروه‌های مقاومت که فعال هستند این احتمال وجود دارد تا با تغییر شرایط اقلیمی در فصل بهار مجددا شاهد درگیری هایی در داخل جامعه افغانستان باشیم. در حال حاضر سه مقاومت علیه طالبان شکل گرفته و جریان دارد،‌ یک مقاومت در داخل افغانستان است که زنان در رأس آن هستند،‌ مقاومت دیگر در پنجشیر است و جریان دیگر در آنکارا و توسط ژنرال دوستم، محقق و ربانی هدایت و سازماندهی می‌شود. 

باید در نظر داشته باشیم آمریکایی‌ها علی‌رغم این‌که بخش زیادی از نیروهای خود را از افغانستان خارج کردند اما همچنان بر این نکته تاکید دارند که کار آمریکا در افغانستان تمام نشده است و آن‌ها استراتژی دیگری را در این سرزمین دنبال خواهند کرد. 

آمریکا همچنان تاکید دارد کار در افغانستان تمام نشده و آن‌ها استراتژی دیگری را در این سرزمین دنبال خواهند کر

عده‌ای بر این باور هستند که این اتفاق در افغانستان شکست مفتضحانه‌ای برای آمریکایی‌ها بود، برخی دولت بایدن را مقصر اصلی این تحولات می‌دانند اما واقعیت این است که آمریکا ۲۰ سال فرصت داشت تا بتواند اقداماتش را اجرایی کند ولی فرصت سوزی کرد و نتوانست جامعه افغانستان را به خوبی شناخته و درک کند، نتیجه اش این شد که در پی یک توافقی که ابعادش مشخص نیست بار دیگر مردم افغانستان درگیر جنگ و بحران در داخل کشور باشند. 

از سوی دیگر نگرانی از مسلط شدن طالبان بر قدرت نه تنها بر افغانستان رخنه کرد بلکه کشورهای منطقه و همسایگان نیز نسبت به تامین امنیت کشورشان و مرزها نگرانی‌هایی را ابراز داشتند، گرچه طالبان بر این باور بوده‌اند که هیچ‌گونه خطری متوجه کشورهای همسایه نخواهد بود. 

در همین زمینه نشست هایی هم در مسکو و تهران برگزار شد، در نشست مسکو نگاه روسیه به مساله افغانستان حائز اهمیت بود زیرا آن‌ها نگران بودند تا وضعیت امنیتی به گونه‌ای پیش برود که گروه‌های تروریستی از جمله داعش تقویت شده و به سمت حوزه آسیای مرکزی و قفقاز بروند. بنابراین کشورهای شرکت کننده در نشست مسکو در بیانیه‌ای تاکید کردند که باید به حاکمیت افغانستان، استقلال و تمامیت ارضی آن احترام گذاشت تا این کشور به یک کشور صلح‌جو، غیرقابل تقسیم، مستقل، پیشرو به لحاظ اقتصادی، عاری از تروریسم و جرائم مربوط به مواد مخدر و اجرای احکام اصلی حقوق بشر تبدیل شود.

پس از این دومین نشست کشورهای همسایه افغانستان هم برگزار شد در حالی هنوز دولتی براساس خواست مردم و جامعه بین‌الملل مبنی بر مشارکت تمام اقوام تشکیل نشده و علی رغم تلاش برخی کشورها مانند پاکستان و قطر برای به رسمیت شناختن طالبان، هنوز این اتفاق رخ نداده و پاسخ مثبتی از سوی کشورها و یا سازمان ملل برای به رسمیت شناخته شدن دریافت نکرده‌اند.

حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان طی سخنانی در نشست کشورهای همسایه افغانستان تاکید کرد بحرانی که امروز همه ما را نگران کرده است میراث دخالت‌های نابجای قدرت‌های زورگو در منطقه ماست.

وی یکی از اهداف برگزاری این نشست در شرایط کنونی را مرور نگرانی‌های موجود از وضعیت افغانستان و مشورت و رایزنی با دوستان منطقه‌ای درباره راه‌های برون‌رفت از وضعیت شکننده کنونی عنوان کرد و گفت: طالبان باید اطمینان دهد که از قلمرو افغانستان هیچ تهدیدی علیه همسایگان صورت نمی‌گیرد. 

ایران به عنوان کشور مهم و همسایه افغانستان که بیشترین مرز را با این کشور دارد همواره تمامی مسائل مربوط به افغانستان را رصد کرده و از طریق نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان و با تشکیل کارگروه‌هایی پی گیری های لازم صورت گرفته است. ضمن این که در چارچوب سیاست‌های کشور مقامات ما با طالبان نیز جلسات، دیدارها و گفت‌وگوهایی را برای بررسی امور دو جانبه انجام داده‌اند. 

همچنین جمهوری اسلامی ایران در این مدت چندین محموله از کمک‌های بشردوستانه را نیز به منظور تامین نیازهای مردم افغانستان به این کشور ارسال کرده است.

نگاه چین و روسیه به افغانستان راهبردی، اقتصادی و متفاوت از سایر کشورهای همسایه است و  تفاوتی نمی‌کند چه گروهی در این کشور حکومت کنن

در واقع اکنون به نوعی کشورهای همسایه افغانستان ،‌ چین و روسیه تقریبا طالبان را به رسمیت شناخته اند اما ظاهرا نگاه چین و روسیه به افغانستان متفاوت از سایر کشورهای همسایه است و تفاوتی نمی کند چه گروهی در این کشور حکومت کنند این دو نگاهی راهبردی آن هم با توجه به منابع معدنی غنی افغانستان دارند، فئودور لوکیانوف یک کارشناس ارشد سیاست خارجی روسیه  در مسکو اظهار داشته بود که روسیه به وضوح علاقه‌مند به تثبیت وضعیت در افغانستان با یک حاکمیت باثبات است برای مسکو چندان مهم نیست چه کسی در افغانستان حکومت می‌کند.

در هر حال شرایط سرزمین افغانستان به‌گونه‌ای است که ابهامات زیادی را باقی گذاشته و هنوز نمی‌توان پاسخ روشنی به آن داد،‌ این‌که طالبان چگونه توانست قدرت را در اختیار بگیرد؟ پشت پرده توافق دوحه چه بود ؟ آیا اشرف غنی از موضوع توافق خبر داشت؟ به هر ترتیب شرایط برای طالبان بستگی به نحوه عمل خودش دارد اگر دولت فراگیر تشکیل شود، انحصارطلبی در قدرت از بین می‌رود و نهایتا افغانستان به صلح و ثبات می رسد در غیر این صورت بنا به گفته کارشناسان شاهد تشدید جنگ داخلی خواهیم بود که نهایتا به جنگ نیابتی تبدیل می شود و چه بسا ممکن است به تجزیه افغانستان منجر شود.

انتهای پیام 

 
 
 


( ۱ )

نظر شما :