حضور روسیه و نبود غرب دردی دوا نمی کند

افغانستان و نشست‌های نمایشی و دسته بندی‌های سلیقه ای

۰۸ آبان ۱۴۰۰ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۰۷۲۱۶ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
حسین بنی اسدی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بدیهی است روسیه در ویرانی افغانستان نقش به سزایی دارد که باید در جبران خسارت به افغانستان متعهد شود. از طرف دیگر حضور روسیه در این نشست حساسیت های دیگری ایجاد می کند که در عدم موفقیت این نشست بی تاثیر نیست.
افغانستان و نشست‌های نمایشی و دسته بندی‌های سلیقه ای

نویسنده: محمد حسین بنی اسدی، کارشناس مسائل شبه قاره، دیپلمات و سرکنسول سابق ایران در لاهور پاکستان

دیپلماسی ایرانی: دومین دور از نشست وزیران امور خارجه همسایگان افغانستان به علاوه روسیه در تاریخ ۵ آبان ماه با حضور وزرای امور خارجه ایران، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان و حضور مجازی وزرای امور خارجه روسیه و چین برگزار و در خاتمه طبق معمول بیانیه پایان نشست منتشر شد.

در این بیانیه بر عدم دخالت در امور داخلی افغانستان، احترام به آمال مردم افغانستان در ایجاد صلح و ثبات، توسعه و روابط متوازن با همسایگان، نگرانی عمیق از اوضاع بغرنج امنیتی، اجتماعی و اقتصادی و وضعیت انسانی در افغانستان، حمایت قاطع همسایگان برای دستیابی به صلح و ثبات و وحدت ملی افغانستان، انجام تعهدات کشورهای مسئول ایجاد مشکلات در افغانستان برای کمک به انتقال با ثبات اوضاع، انجام تعهد سازمان‌های بین المللی و منطقه ای به ویژه آژانس‌های سازمان ملل و اعضای شورای امنیت برای حل سیاسی افغانستان و کمک به این کشور، کمک از جامعه جهانی و کشورهای اعانه دهنده برای ادامه کمک به افغانستان تاکید شد.

از ۱۱ بند بیانیه پایانی این نشست بندهای ۱ تا ۶ خطاب به ملت و احزاب افغانستان برای سر و سامان دادن اوضاع با رعایت موازین بین المللی و حقوق مردم، و بندهای ۷، ۸ ،۹ ،۱۱ خطاب به جامعه جهانی برای کمک به افغانستان و بند ۱۰ دایر بر ضرورت ملاقات‌های مستمر نمایندگان ویژه افغانستان اشاره دارد.

برگزاری هر نشستی که منتج و منجر به کاهش یا حل مشکلات افغانستان، ایجاد صلح و ثبات و امنیت پایدار و توسعه اقتصادی و سیاسی و عدالت اجتماعی، حکومت قانون و حفظ حقوق همه اقوام و مذاهب، حسن همجواری با همسایگان و در نهایت کاهش خشونت و تروریسم و جنایات سازمان یافته از جمله مواد مخدر شد، مورد ستایش هر تحلیلگر و کارشناس سیاسی است و ایجاب می کند که  بازیگران دولتی و غیر دولتی و نهادهای مختلف نیز از آن حمایت کنند، ولی کاملا روشن است که‌  موفقیت آمیز شدن هر نشست و تحرکی مستلزم الزامات ویژه  خود‌ است که در صورت رعایت نکردن این ملزومات به همان اندازه و میزان موفقیت آن را تحت تاثیر قرار می دهد.

کشورهای همسایه افغانستان هر کدام حساسیت‌ها و ملاحظات ویژه  خود را دارند ولی می توان بنیادگرایی، بی ثباتی، افراط‌گرایی، ناامنی، تروریسم، جنایات سازمان یافته و مواد مخدر، کم و بیش فصل مشترک همه این کشورهاست. همسایگان افغانستان دارای توان و امکانات متفاوت هستند، چین با توان اقتصادی و نظامی و دفاعی و حضور و نفوذ در سازمان های منطقه ای و بین المللی و داشتن رابطه استراتژیک با پاکستان به عنوان کشور تاثیرگزار در افغانستان، بر این امید است که با کمک اقتصادی به افغانستان در جهت پیشبرد توسعه اقتصادی، این کشور را یاری کند و در نتیجه مناطق مسلمان نشین خود در سین کیانگ را از اثرپذیری ایدئولوژی افراط گرایی طالبان مصون نگه دارد.

کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان که از آسیب پذیری بیشتری برخوردار و به تنهایی قدرت جلوگیری از نفود افراطی گرایی را ندارند، سخت متکی به حمایت روسیه هستند.

پاکستان که افغانستان را عمق استراتژیک خود می پندارد، حیات و ممات خود را در گرو تحولات و اوضاع در افغانستان می داند از این رو حساسیت فوق العاده ای نسبت به افغانستان دارد و بر توان نظامی دفاعی، جمعیت ۲۰۰ میلیونی و قدرت اطلاعاتی خود به ویژه نفوذ سازمان مخوف I.S.I و وابسته کردن افغانستان برای دسترسی به بنادر و.... دل بسته و سر و سامان دادن به این ملاحظات، در اولویت سیاست خارجی اسلام آباد مرکزیت دارد.

در این میان افغانستان اهمیت ویژه‌ای برای کشورمان ‌دارد که باید به ظرائف و حساسیت‌های آن واقف و با دقت و ظرافت آن را مدیریت کرد.

روسیه که فاقد مرز مشترک با افغانستان است هر گونه تهدید امنیتی در کشورهای همجوار افغانستان در آسیای میانه را تهدیدی علیه منافع خود می داند و تا حد امکان از این ‌کشورها حمایت می کند، گرچه در صورت اضطرار ابایی ندارد که دست از حمایت آنان بردارد. روسیه نفوذ افراطی گرایی نوع طالبان و داعش در مناطق مسلمان نشین را تهدید حیاتی برای خود می پندارد ولی توان نظامی و امنیتی و اقتصادی و نفوذ در سازمان های منطقه ای و بین المللی را نقطه قوت خود در حفاظت و حراست از منافع خود می داند.

نشست وزرای امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان در تهران نوعی موفقیت تشریفاتی و تبلیغاتی برای کشورمان به حساب می آید، ولی نمی توان ‌آن را قرین موفقیت و تصمیم ساز در امور افغانستان دانست. در نشست تهران جای چند عنصر کاملا خالی بود، از جمله 1- عدم ‌حضور دولت مسئول افغانستان، ۲- عدم حضور نمایندگان مردم افغانستان، ۳- عدم‌ حضور کشورهای عمده کمک کننده به افغانستان، 4- شکل سلیقه ای داشتن این نشست با حضور روسیه بدون اینکه همسایه افغانستان باشد. فراموش نکنیم که روسیه اولین اشغالگر و متجاوز به افغانستان بود که از خاطره مردم‌ افغانستان محو نمی شود لذا نباید درصدد تطهیر جنایت‌های ارتش سرخ در افغانستان بود. بدیهی است روسیه در ویرانی افغانستان نقش به سزایی دارد که باید در جبران خسارت به افغانستان  متعهد شود. از طرف دیگر حضور روسیه در این نشست حساسیت های دیگری ایجاد می کند که در عدم موفقیت این نشست بی تاثیر نیست.

هم زمان با برگزاری این نشست در تهران، یک مقام‌اتحادیه اروپا گفت: "این اتحادیه می خواهد که حضور حداقلی در افغانستان داشته باشد". علاوه بر این همزمان با این نشست امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه طالبان در دوحه با نمایندگان ۱۴ کشور غربی از جمله "ایان مک کاری" نماینده آمریکا دیدار و تبادل نظر کرد.

در تجزیه و تحلیل نهایی، افغانستان معضلی است که دردهای آن با ژست‌های نمایشی و تشریفاتی و محصور ماندن در دسته بندی های سلیقه ای و محدود، به خصوص کناره گیری آمریکا و متحدین غربی، علاج نمی شود و می طلبد که در سطح جهان شمول به آن نگریست و گرنه هر نشست محدود و تشریفاتی تنها در سطح  "نشستیم و گفتیم و برخاستیم" باقی می ماند.

کلید واژه ها: نشست افغانستان ایران و افغانستان نشست افغانستان در تهران نشست همسایگان افغانستان روسیه روسیه و افغانستان امریکا و افغانستان اروپا و افغانستان


( ۵ )

نظر شما :

فدوی ۰۸ آبان ۱۴۰۰ | ۱۷:۲۰
جناب بنی اسدی ، اگر منظور شما به ژستهای نمایشی کنایه به ایران است باید به شما بگویم که ایران فعلا بیش از این راهی ندارد . اگر چنین نشستهایی را برگزار نکند به طور کل از قافله ی تحولات افغانستان جا می ماند و اگر بخواهد نشست هایی با استانداردهای مد نظر شما برگزار کند که در آن صورت امریکا و اتحادیه اروپا که در ایران حضور نمی یابند ما را هم در اجلاس خارج از ایران که امریکا در آن باشد ، دعوت نمی کنند . واقع امر آنست که این حداقل ها فعلا تنها کار مفیدی است که ایران می تواند انجام دهد . خوبی آن اینست که ایران تا حدودی از انزوای بین المللی مد نظر آمریکا خارج می شود هر چند شاید فایده ی آنچنانی برای افغانستان نداشته باشد کمااینکه حتی اگر تمام قدرتهای ریز و درشت مرتبط با افغانستان هم سر یک میز بنشینند باز نتیجه ای حاصل نخواهد شد چرا که میوه ی دموکراسیِ افغانستان هنوز کال تر از آنست که وقت چیدنش رسیده باشد .
حسام ۰۹ آبان ۱۴۰۰ | ۰۱:۲۵
جناب فدوی! اتفاقا همین که جمهوری اسلامی ایران کاری نکنه، بهتر از برگزاری شتابزده و نمایشی یک نشست بیخاصیت در تهرانه. بعضی وقتا کاری نکردن، بهتر از انجام بی‌موقع کاری هستش. شاید سیاست هند در قبال اففانستان، بهترین مثال باشه.
مجید ۰۹ آبان ۱۴۰۰ | ۱۰:۴۵
به نظرم بهترین کار حمایت از جبهه مقاومت افغانستان می باشد, همانگونه که بیست سال پیش از جبهه شمال حمایت میکردیم.در نهایت چاره افغانستان دو گزینه بود یکی حکومت فدرالی که دیگر شرایطش وجود نداردو راه حل آخر جداشدن سرزمین غیرپشتون ها و تشکیل دو کشور یکی برای پشتون ها و دیگری برای غیر پشتون ها.وقایع افغانستان از سال 1160 هجری قمری یک چیز را ثابت میکند :زندگی مسالمت امیز باقومی که نسل کشی انجام میدهد غیر ممکن است.