غرب موضوع هسته ای ایران را زیر تیغ گرفته است
لزوم خروج برجام از بلاتکلیفی
دیپلماسی ایرانی: چنین به نظر میرسد که یک هفته حضور فعال دیپلماتیک ایران در مقر سازمان ملل متحد نتوانسته اوضاع را به گونهای مهندسی کند که موضوع هستهای این کشور از زیر تیغ خارج شود. برجام یکی از چند موضوع اصلی مورد توجه سران کشورهای حاضر در نیویورک بود. پیش بینی میشد که ممکن است در میانه رایزنیهای دیپلماتیک، تغییری در وضع انجمادی آن حاصل شود، ولی چنین نشد و بلکه فضای عمومی دراین باره متشنج تر از گذشته بروز کرده است.
اگرچه همه طرفها همچنان خود را علاقهمند به بازگشت به برجام نشان میدهند اما صحنه به گونهای است که هنوز هیچیک از آنان، نقشه راه روشن و قابل قبول نزد همگان برای بازگشت به ماه عسل توافق در سال ۲۰۱۵ در اختیار ندارند. تهران به همان اندازه بر شروط خود برای بازگشت به تعهدات برجامی اصرار دارد که تروئیکای اروپایی و ایالات متحده بر گسترده شدن دامنه توافقهای آینده تأکید دارند.
بلاتکلیفی کسالتبار برجام، بازتاب فرساینده خود را در مواضع اخیر گفتوگو کنندگان برجامی نشان میدهد. حالا این سخن که توافقی متفاوت از برجام لازم است، لقلقه زبانها شده و فرصتی را فراهم کرده که مخالفان برجام از جمله اسرائیل بنا به سیاستهای راهبردی خود مدام از آن سخن به میان آورند.
ادامه وضع کنونی و خطر بازگشت ناپذیر شدن به برجام، خطر بالقوه اما نزدیکی است که میتواند منافع همه طرفها را در بروز بیثباتیهای ناشی از آن در منطقه و به تبع آن جامعه جهانی درگیر کند. از اینرو لازم است به تصمیم سازیها برای توافق سازنده سرعت داد. خروج از چارچوب برجام و پذیرفتن برگشتناپذیری به آن، یعنی قبول ورود به عرصهای با چشمانداز مبهم که برای همگان تهدیدآفرین خواهد بود.
شش دور گفتگوهای برجامی در وین، امیدها به شکلگیری اراده فراگیر برای احیای برجام را قوت بخشید اما توقف مدتدار آن در ایستگاه ششم وفقدان راه حل میانهای که بتواند رضایت همه طرفها را شامل شده و به برون رفت از این وضع بینجامد، سرانجام همان خواهد شد که نخست وزیر اسرائیل در مقر سازمان ملل متحد با امیدواری از آن سخن گفت.
تهران و واشنگتن لازم است فارغ از نمایشهای دیپلماتیک، به راستی دیپلماسی فعال را در کاستن از تنشها در روابط خود بهکار گرفته و ابتکار عمل را در اختیار ماجراجویانی قرار ندهند که تنها در اوضاع آشفته قادر به حیات هستند. تحرک فعال اسرائیل و دیگر شریکان آن در کنار مرزهای ایران و تغییرات تازه در جغرافیای سیاسی غرب آسیا و منطقه قفقاز به مثابه بستری است که در صورت شکست برجام، برای ایجاد بیثباتیهای آینده شکل گرفته است.
زمان، همچنان متغیر اصلی در تلاش برای احیای برجام است. دستگاه دیپلماسی کشور لازم است با واقع بینی آنچه پیش روست، ایده روشنی را برای مدیریت اوضاع داشته باشد. استمرار بلاتکلیفی، هدر رفت فرصتهایی است که بهره آن نصیب دیگرانی میشود که از حالا تدارک آن را آغاز کردهاند.
یک هفته حضور فعال دیپلماتیک ایران در مجمع سالانه سران کشورهای عضو سازمان ملل متحد، نصیب چندانی برای تهران در برون رفت از حلقه تنگ فشارها نداشت. دلیل آن همانا فقدان ایده قدرتمندی است که از یکسو حافظ منافع ایران باشد و از سوی دیگر به تنش زدایی در سیاست خارجی بینجامد.
نظر شما :