آنگلا مرکل و الگوی سیاستگذاری و حکمرانی مطلوب
بانویی که مرد سیاست است
دیپلماسی ایرانی: شناسایی یک سیاستگذاری عمومی کارآمد و اثربخش در عصر کنونی نیازمند بررسی ساختارها و کارگزاران آن است. سیاستگذاری عمومی کارآمد که پیوندی فشرده با حکمرانی مطلوب دارد، پوشش دهنده بسیاری مؤلفههای حکمرانی مطلوب ( مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیتپذیری، پاسخگویی و ...) است و حکمران خوب را میتوان معادل همان سیاستگذار ارشد کارآمد نیز قلمداد کرد.
حکمرانی مطلوب در سایه یک سیاستگذاری عمومی کارآمد و اثربخش امکان مییابد که از نوسان و تکانههای شدید و شوکآور در امان بوده و برای شهروندان آن دولت و حتی نظام جهانی نیز خوشاید و پسندیده باشد.
از سوی دیگر در عصر کنونی با وجود تمام رهیافتهای برابریجوی حقوق زن و مرد در جهان و حضور برخی از زنان در صدر دولتهای غربی و شرقی، همچنان با اندیشه برتری مردان در حکمرانی و سیاستگذاری مواجه هستیم. اندیشهای که نخستین شرط لازم برای ورود به ابرطبقه نخبگان را نیز مَرد بودن معرفی کرده و توصیه دارد که: «مرد به دنیا بیائید.»1
کارایی سیاستگذاری و حکمرانی مطلوب را نمیتوان مختص مردان و سیاستمداران و سیاستگذاران مرد محسوب نمود، همانگونه که در پیشنه تاریخی بسیاری از کشورهای جهان و امپراتوریهای بزرگ پیشین، نمونههای برجسته از حکمرانی و سیاستگذاری مطلق زنان ثبت و شرح داده شده است. در عصر کنونی نیز زنان در کشورهایی در اروپا، آمریکا و حتی آسیا مانند: بینظیر بوتو نخست وزیر پاکستان، شیخ حَسینه واجد نخست وزیر بنگلادش، ایندیرا گاندی نخست وزیر هند، پارک گون هی رئیس جمهور کره جنوبی، کرازون آکینو رئیس جمهور فیلیپین و ... در جایگاه سیاستمداری و سیاستگذاری ارشد کشورهای خود به حکمرانی نسبتاً مطلوب، قرار داشتهاند.
در چنین فضایی از نقشآفرینی سیاستمداران زن در عصر کنونی است که حضور 16 ساله خانم " آنگلا مرکل " به عنوان صدراعظم آلمان در بالاترین جایگاه سیاستگذاری ملی، منطقهای و جهانی، یک همسویی و پیوند محکم میان حکمرانی مطلوب و سیاستگذاری عمومی کارآمد از سوی یک بانوی سیاستمدار را نمایش میدهد.
وقتی سخن از سیاستمدار میشود، همه نگاهها به سوی یک مَرد با مؤلفههایی از خشونت مردانگی متمایل میشوند، اما در اروپا بهخصوص آلمان طی 16 سال اخیر هرگاه سخن از یک سیاستمدار و سیاستگذار با حکمرانی مطلوب به میان آمده است، همواره نام خانم آنگلا مرکل مطرح بوده است.
با توجه به اعلام کنارهگیری خانم مرکل از دنیای سیاست و دولت در آلمان که با انتخابات کنونی این کشور همراه است، توجه به دوره 16 ساله حکمرانی و سیاستگذاری ایشان به عنوان یک الگوی کارا و اثربخش از سیاستگذاری عمومی و حکمرانی مطلوب میتواند در دستورکار سیاستکذاران و حکمرانان بهخصوص در راستای اصل یادگیری و درس آموزی باشد:
یکم - خانم مرکل مرد سیاست: در عصری که پسامدرن نامیده شده و بر تکثر اندیشه، افکار و قرائتهای سیاسی، اجتماعی و ... دلالت دارد، همچنان اصل مردانه بودن سیاست و حکمرانی در اغلب کشورهای جهان حتی در قلب اروپا و آمریکا حاکم است.
در چنین شرایطی است که واژه سیاستمدار را مخصوص مردان دانسته و کمتر مصداقی از اطلاق واژه سیاستمدار بر زنان در تحلیلها و محاورات سیاسی و اجتماعی میتوان دید. اما حضور آنگلا مرکل صدراعظم آلمان که سیاستگذاری و حکمرانی مطلوبش بر آلمان، اروپا و بلکه جهان سایه افکنده و هچنان بعد از 16 سال به عنوان یک حکمران مطلوب شناخته میشوند را میتوان " مرد سیاست " نامید.
خانم مرکل طی نزدیک به دو دهه حکمرانی و سیاستگذاری خود نشان دادهاند که از محبوبیت، مشروعیت، توانایی، کارایی و اثربخشی بسیار فراتر از 90 درصد سایر رهبران و سیاستگذاران جهان برخوردار بوده و یکی از مردان سیاست جهانی نیز بودهاند.
دوم - حکمرانی هوشمند: آنگلا مرکل را میتوان نمادی از سیاستگذار هوشمند طی چند دهه اخیر دانست که با کمترین نوسان ممکن، به سیاستگذاری و حکمرانی پرداختهاند.
حکمرانی هوشمند خانم مرکل را میتوان با مؤلفههایی مانند:
- رشد اقتصادی و بهبود مستمر وضعیت اقتصادی آلمان
- برتری اقتصادی و سیاسی آلمان بر قاره اروپا و تعادل قدرت با سایر بازیگران بزرگ جهانی
- تثبیت هژمونی آلمان بر اتحادیه اروپا در رقابت با سایر رقیبان بهخصوص فرانسه و انگلیس
- استقلال نسبی در مناسبات و معادلات قدرت جهانی حتی در رقابت با دولت دونالد ترامپ
- کاهش چالشها و منازعات سیاسی درون آلمان و حفظ مقبولیت و مشروعیت دولت خود بعد از 16 سال حاکمیت
- بازگشت به دوران برتری و شکوه پیشین آلمان بدون توسل به سیاستهای ستیزه جویانه و جنگ جهانی
حکمرانی هوشمند دولت آلمان طی حدود دو دهه اخیر زیر نظر خانم مرکل چنان موفق و کارا بوده است که بسیاری شهروندان سایر کشورهای جهان و حتی همسایگان اروپایی آلمان نیز در تمنای داشتن چنین الگویی از سیاستگذاری و حکمرانی و چنین شخصیت حکمران، هستند. الگویی از سیاستگذاری و حکمرانی مطلوب که بیشتر بر پاسخگویی و خدمت به شهروندان آلمانی استوار بوده است.
الگوی حکمرانی هوشمند آنگلا مرگل را میتوان نمادی از سیاستگذاری و حکمرانی مطلوب نوین در جهان بهخصوص اروپایی دانست که زمانی حکمرانان و حتی کشیشان و روحانیون دینیشان به ناکارآمدی و بد ذاتی متهم بودند. حکمرانی و ساستگذاری خانم مرکل درست در نقطه مقابل سیاستگذاری و حکمرانی رهبران اروپای قرون وسطی است که " فردیش نیچه " به زبان " زرتشت "، آن کشیشان بد ذات و حاکمان نامطلوب را چنین مورد کنایه قرار میدهد: «چه بسیارند از آنها که رنج فراوان بردهاند و بدینسان خواهند دیگران نیز رنج بسیار کشند.»2
خانم مرکل طی 16 سال سیاستگذاری و حکمرانی خویش در آلمان که قلب اقتصادی و سیاسی اروپا نیز محسوب میشود، تمام تلاش خود را بر اجرای الگوی حکمرانی مطلوب و بهبود شرایط آلمان، شهروندانش و حتی رهایی سایر ملل اروپایی از دردها و رنجهای آنان، متمرکز نمودند که تلاش برای کاهش دردها و رنجهای مهاجرین به اروپا را میتوان از جلوههای چنین حکمرانی مطلوب برشمرد.
سوم - حکمرانی ساختارگرا: دوران حکمرانی 16 ساله آنگلا مرکل در آلمان که دورهای بیسابقه از ریاست یک زن در غرب و اروپای غربی است را نمیتوان حتی با دوران پر تلاطم، تنشآفرین و ساختارگریز 11 ساله نخست وزیری " مارگارت تاچر " یا همان بانوی آهنین در انگلستان که یکی از ویژگیهای اصلی آن همراهی و فرمانبرداری از ایالات متحده آمریکا بود، مقایسه کرد.
یکی از مؤلفههای سیاستگذاری و حکمرانی مطلوب خانم مرکل را میتوان پایبندی ایشان و دولتش به همراهی و همسویی با ساختارها و نهادهای ملی و بینالمللی دانست. همراهی و حمایت از نهادهای منطقهای و جهانی ازجمله خصوصیات سیاستگذاری و حکمرانی دولت خانم مرکل بوده که سیاستگذاری خود را در چارچوبی ساختارگرا و مشارکت با سایر بازیگران داخلی المان یا بازیگران منطقهای و جهانی پیگیری مینمود.
آنگلا مرکل را میتوان حکمرانی دانست که از تنشهای سیاسی و ایدئولوژیک دوری جسته و بیشتر بر تقویت ساختارهای توانمند و اثربخش تمرکز داشته و الگویی از سیاستمداری و رهبری ارایه دادند که: «گرایش به بهرهوری دارد و به عنوان یک رئیس جمهور یا یک قانونگذار، فردی خواهد بود که فعال و نوآور بوده و غالباً یک رهبر ساختمند است که از انجام وظایفش بسیار راضی است و با علاقه بسیار با چالشهای کاریاش مواجه میشود.»3
الگوی سیاستگذاری و حکمرانی آنگلا مرکل به عنوان یک رهبر ساختارگرا و ساختمند را میتوان فراتر از سایر رهبران اروپایی برشمرد. الگویی که همواره بر نقش ساختارها و نهادهای عمومی و بینالمللی بهخصوص وحدت و تقویت اروپایی معطوف بوده و از آنارشی بیزار بوده است.
*
هر سیاستگذار و حکمران تلاش دارد تا الگویی مناسب و خوب از خود به یادگار نهاده و حکمرانی خود را نمونهای مطلوب از حکمرانی معرفی نماید، اما اغلب سیاستگذاران و حکمرانان در ارایه چنین الگوی مطلوبب عاجز بودهاند.
یکی از معدود رهبران موفق در نمایش یک سیاستگذاری عمومی موفق و حکمرانی مطلوب را میتوان آنگلا مرکل صدراعظم آلمان دانست که به عنوان بانویی از آلمان شرقی سابق به رهبری حزب محافظهکار اتحاد دموکرات مسیحی جمهوری آلمان رسیده و توانست 4 دوره متوالی صدراعظم آلمان گردد. حکمرانی خانم مرکل میتواند برای بسیاری کشورها و دولتهای جهان الگویی کمنظیر برای کسب موفقیت و بهبود شرایط باشد.
سیاستگذاری و حکمرانی مطلوب آنگلا مرکل طی 16 سال اخیر، یک چهره دیگر دارد که بسیار ترسناک است. ترس و استرس شهروندان آلمانی از جانشین خانم مرکل و آینده آلمان بدون رهبری مرکل و حتی بازگشت و اقتدار احزاب چپ در آلمان و اروپا!
در عصر کنونی که بسیاری سیاستگذاران و حاکمان به دنبال اقتدارطلبی شخصی و کسب پرستیژ خویش هستند، آنگلا مرکل جلوهای از یک حکمرانی مطلوب کمنظیر است که با مجموعهای از سیاستگذاریهای کارآمد و اثربخش پشتیبانی شده است.
اما باید به صراحت گفت که آنگلا مرکل و دوران باشکوه سیاستگذاری و حکمرانی ایشان یک درس عملی برای سایر رهبران و سیاستگذاران جهان است. درسی از یک زن سیاستمدار، سیاستگذار و حکمران توانمند و مطلوب که وی را به مَرد سیاستمدار اروپا و چهان بدل کرده است.
منابع:
1- راتکاف، دیوید. اَبَرطبقه – نخبگان قدرت جهانی و جهانی که میسازند. ترجمه احمد عزیزی. تهران. کویر. 1389. چاپ اول. ص 336
2- نیچه، فریدریش ولیهلم. چنین گفت زرتشت. ترجمه مهرداد شاهین. تهران، نگارستان کتاب. چاپ اول. 1389. ص 236
3- دال، رابرت. تحلیل سیاسی پیشرفته. ترجمه فرشاد علیخانی و مهرداد بیات بابلقانی. تهران. جاودان خرد. چاپ اول. ص 231
نظر شما :