کمونیسم در آمریکا ریشه می دواند

نویسنده: داگلاس بلر

دیپلماسی ایرانی: حدود 350 نفر از ساکنان نگران جورج تاون، دلاور، پایان هفته گذشته در در کلیسایی گردهم آمدند تا از هیئت کارشناسان درباره نظریه انتقادی نژادی بشنوند و یکی از این کارشناسان، توسعه این نظریه در سراسر فرهنگ آمریکایی را به انقلاب فرهنگی کمونیستی مائو تسه تونگ در چین نسبت داد. شی ون فلیت، یکی از سخنرانان در جلسه، گفت: «کمونیسم دارد در آمریکا ریشه می دواند.»

نظریه انتقادی نژادی زمانی برای این گروه از ساکنان دلاور اهمیت یافت که والدین دریافتند که معلمان فرزندانشان به دستور اتحادیه های معلمان به آنها درباره این ایدئولوژی تفرقه افکن و نژادپرستانه آموزش می دهند. جاناتان باچر، یکی از اعضای بنیاد هریتیج، گفت: «هدف نظریه انتقادی نژادی این بود که موضوع نژاد و قومیت محرک اصلی سیاست عمومی و تغییرات اجتماعی باشد. اصل ایده این است که همه چیز باید از نظر نژادی در نظر گرفته شود.»

مباحثات در کلیسای «کراسرود کامیونیتی» برای درک نظریه انتقادی نژادی با میزبانی سازمان شریک بنیاد هریتج موسوم به «هریتج اکشن فور امریکا» برگزار شد.هریتیج نظریه انتقادی نژادی را فلسفه ای تعریف می کند که در آن، نژاد به منشوری تبدیل می شود و طرفداران نظریه همه جنبه های زندگی آمریکایی را از طریق این منشور تجزیه و تحلیل و افراد را در دو گروه ستمگران و قربانیان طبقه بندی می کنند.

جلسه با اظهارات باچر درباره ریشه های مارکسیستی نظریه انتقادی نژادی در دهه 1930 آغاز شد. باچر گفت که نظریه انتقادی- پیش از نظریه انتقادی نژادی- در مدرسه نظریه اجتماعی و فلسفه انتقادی فرانکفورت در آلمان در سال 1937 شکل گرفته است. این نظریه از همان جا شروع به تکامل و گسترش کرده و از آلمان به آمریکا رسیده و در آنجا، پایه های مارکسیستی نظریه انتقادی مطابق شرایط محیط جدید سازگاری یافته اند. ایده مشکلات مبتنی بر طبقه اجتماعی در دهه 1980 جای خود را به مشکلات مبتنی بر نژاد داده و بدین ترتیب، نظریه انتقادی نژادی متولد شده است.

ون فلیت، یک مادر و مهاجر چینی که در دوره چین کمونیستی مائو در جریان «انقلاب فرهنگی» بزرگ شده، از تجربیات خود در رنج انقلاب کمونیستی صحبت کرد و به علائم هشدار دهنده که در آمریکا قابل مشاهده است، اشاره کرد: «آنچه ما امروز در حال تجربه آن هستیم، نسخه آمریکایی انقلاب کمونیستی چین است. امروز کمونیسم دارد در آمریکا ریشه می دواند.» او در ادامه جوانی خود در چین در حال کمونیستی شدن را به تلاش نوین در ایالات متحده در جهت نظریه انتقادی نژادی در دانشگاه ها، هالیوود، دولت و ارتش تشبیه و به شباهت های استفاده مائو از نظریه احتلاف طبقاتی، شاخه ای از نظریه انتقادی، برای تقسیم مردم به دو گروه ستمگران و ستمدیدگان با شرایط در حال ظهور در آمریکا اشاره کرد و از حقیقتی درباره کمونیسم سخن گفت: «آنچه دولت به رایگان به شما می دهد، می تواند پس بگیرد.»

سخنران دیگر در این جلسه شانتل کوپر، مادر سیاه پوست اهل لودون ویرجینیا، بود. کوپر یکی از اعضای سازمان «جنگ برای مدارس» است که بازیگران بد در سیستم مدرسه لودون را افشا و والدین را برای بهبود آموزش فرزندان خود بسیج می کند. او در ماه مه با حمله به نظریه انتقادی نژادی در جلسه هیئت مدیره مدرسه لودون مورد توجه عموم قرار گرفت و ویدئوی اظهارات او در فضای مجازی پخش شد. کوپر تجربیات خود را در بزرگسالی توصیف کرد تا نشان دهد نظریه انتقادی نژادی یک ایدئولوژی نژادپرستانه و شیطانی است. او توسط مادری مجرد تربیت شده که سعی کرده به او آموزش دهد هرگز «قربانی» نباشد. پروژه مسکن بخش 8 که کوپر در آن بزرگ شده، مجموعه ای از گروه های نژادی و قومی را در خود جای داده بوده که بدون توجه به رنگ پوست، با یکدیگر دوست و همراه شده بودند. کوپر گفت: «به خاطر گذشته ام، قربانی نشده ام. همیشه دعا می کردم. انسان کاملی نبودم، اما خدا هرگز مرا رها نکرد... از ایمانم قدرت گرفتم و این قدرت امکان پیروز بودن و قربانی نبودن را برایم فراهم آورد.» او در ادامه به تلقین ها و آموزش ها در مدرسه شهر لودون پرداخت: «معلمان در زمینه نظریه انتقادی نژادی آموزش دیده اند. یکی از نقل قول های مستقیم از مطالب آموزشی می گوید که معلمان نقش ویژه ای در آموزش دانشگاهیان و القای اخلاقیات دارند. معلم مادر دوم است. نقش والدین آموزش معاشرت به کودکان و احترام گذاشتن به اقتدار معلمان است.»

منبع: دیلی سیگنال / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34