وضعیتی که بر مذاکرات هم تاثیر می گذارد
سایه دیپلماسی بر انتخابات سیزدهم
دیپلماسی ایرانی: دیپلماسی برانتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری سایه انداخته است. ایران درحالی به انتخابات خرداد ماه نزدیک میشود که به طور موازی مشغول گفتوگو در وین و بغداد است؛ یکی درباره چگونگی احیای برجام و دیگری بازسازی روابط با برخی همسایگان عرب خود در جنوب خلیج فارس.
انتخابات پیش رو و سرنوشت آن بی تاثیر از نتایجی نخواهد بود که تهران در گفتوگوهایش با جامعه بینالمللی در وین و بغداد کسب میکند. بنابراین، رئیس و کابینه دولت سیزدهم نمیتوانند بیرون از قاعدهای باشند که گفتوگوهای جاری و نتایج آن بر رویکرد و عمل آنها تحمیل میکند. آخرین گزارشها از روند مذاکرات تهران با طرفهای بیرونی، حاکی از نزدیک شدن به توافق است. این توافقات، الزامهایی را درپی دارد که همه طرفها را به آن متعهد میکند. از این رو شاید بتوان گمان کرد که بخت نامزدهای انتخاباتی را گفتوگوهای جاری رقم میزند.
یکی از دلایل تعلل جناحهای سیاسی برای معرفی نهایی نامزدهای انتخاباتی خود، ربط مستقیم با آنچه دارد که در وین و بغداد در حال انجام است. ادامه گفتوگوهای مربوط به احیای برجام و ترمیم روابط با همسایگان عرب جنوب خلیجفارس، ناشی از اراده نظام سیاسی در این رویکرد است. این درحالی است که مخالفان گفتوگوهایی چنین، درهفتههای اخیر هرآنچه در چنته داشتهاند علیه دیپلماسی، برجام و تنشزدایی در روابط خارجی به کار گرفتهاند اما «محمد جواد ظریف» همچنان در مسند خود باقی است.
سختی کار برای مدعیان کرسی ریاست دولت سیزدهم، داشتن ایده قدرتمند برای حضور در دورانی است که از یکسو ملزم به حضور و تعامل فعال با جامعه جهانی است. از سوی دیگر، توانایی جلب اعتماد عمومی را در قبول توانمندیهایش برای برون رفت کشور از مشکلات هزارتوی کنونی داشته باشد. رغبت عمومی به حضور پای صندوقهای رأی به عنوان شرط لازم و شمار آراء رئیس جمهور منتخب، شرط کافی برای موفقیت دولتی خواهد بود که قرار است پیچیدگی اوضاع را در آینده مدیریت کند.
غالب مدعیان انتخابات پیشرو تاکنون فاقد ایدهای قدرتمند و جذاب برای دو متغیر اصلی یعنی سیاست خارجی و داخلی بودهاند. این مهم بیش از هرچیز مربوط به هویتی است که هریک از مدعیان از خود بروز دادهاند. درحالیکه پیش از این نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگی رویکردهایی را داشتند که برای عموم تا حدود زیادی مفهوم بود. برای مثال، رئیسان دولتهای پیشین هر یک با عناوین و کلید واژههایی شناخته میشدند که ورای گرایشهای سیاسی آنان به اصلاح طلب، اصولگرا و یا معتدل، برنامههاشان در غالب عناوینی چون: سازندگی؛ جامعه مدنی؛ عدالت اجتماعی و سرانجام برجام یا بازگشت به جامعه جهانی تعریف شده بود. اکنون اما اکثر مدعیانی که پیش بینی میشود از تیغ نظارت استصوابی شورای نگهبان عبور کرده و به عرصه رقابتها وارد شوند، نزد افکار عمومی در هالهای از ابهام قرار دارند. مهمتر اینکه مردم با عبور ازدوران قبول ساده دلانه شعارهای انتخاباتی، اکنون بهگونهای سختگیرانه به ارزیابی وعدههای انتخاباتی و کلیگوییهای جاری نگریسته و براین اساس اراده خود را برای هر گونه مشارکت فعال و یا غیر فعال تعیین میکنند.
گفتوگوهای جاری تهران با جامعه جهانی، ممکن است تمهیدات لازم را برای ایجاد گشایشهای اقتصادی و باز تولید امید میان مردم فراهم کند، اما پرسش این است که کدام دولت و با چه ماهیت و رویکردی قادر به مدیریت اوضاع در بستری است که کشور در آن گام خواهد نهاد.
نظر شما :