ناکامی های ترامپ او را به شکست می کشاند؟
انتخابات امریکا، پیروزی پوپولیسم ملی گرایی یا لیبرالیسیم بین الملل
نویسنده: اکبر قاسمی، سفیر پیشین دراوکراین و رئیس اسبق دفترحفاظت منافع در مصر
دیپلماسی ایرانی: در یادداشت منتشره در روزنامه شرق مورخ ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ (لینک یادداشت فوق درپاورقی است)، نگارنده کمتر از چهار ماه قبل از انتخابات امریکا، پیش بینی کرده بود که کاندیدایی که نماینده دو مولفه "منافع سفیدپوستان و طرفداران ارزش های اول امریکا" باشد، پیروزانتخابات دور اول امریکا خواهد بود.
اینک که کمتر از دوماه دیگر به انتخابات ۲۰۲۰ باقی مانده است، تشخیص کاندیدا وشخصیت پیروز انتخابات دور دوم، کاری سخت و دشوار است و نگارنده نیز بعد از احصا و رصد روندهای بین المللی و منطقه ای و استنتاج از قرائن و نتایج روشن از عمکرد ترامپ و با ارزیابی مقایسه ای فیمابین شاخص ها وآیتم های ضعف و قوت هر دو کاندیدا، در ارتباط با انتخابات نوامبر، در جمع بندی نهایی، پیش بینی خود را در قالب دو سناریو نزدیک به واقعیت، ارائه می کند.
درپرتو رصد تحولات و قرائن واضح، مولفه های ضعف ترامپ را برای پیروزی انتخابات را درآیتم های زیر می توان خلاصه کرد:
اول – ترامپ تا موقعیت زمانی نوامبر در شرایط کرونایی امریکا که بیش از دویست هزار نفر کشته را به همراه خواهد داشت و در سایه قصورها و اهمال های عمدی او و عدم آماده شدن واکسن موثری برای رفع نگرانی اول مردم، پایگاه آرای ضعیفی را نسبت به جو بایدن که اولویت درمانی مدیریت او بوده را به نمایش خواهد گذارد.
دوم – اقتصاد امریکا در چارچوب پیامدهای منفی کرونا، نه تنها امیال و آرزوهای ترامپ را در پروژه اول امریکا، به خصوص بطور واضح و ملموسی آمارهای برخورداری رفاه و توسعه مردم امریکا را نسبت به دوره قبل از فوریه در سال جاری، را تنزل داده است، ضمن اینکه منحنی مشکلات ناشی از بیکاری، کاهش رشد، افزایش انتشار دلار بدون پیشتوانه، بالا رفتن تورم و قیمت های لجام گسیخته را نسبت به وضع معیشتی مردم، افزایش داده و این مساله موجب کاهش آرای او خواهد شد.
سوم – گستردگی و افزایش روزافزون کمی و کیفی دشمنان ترامپ طیف های وسیعی از شخصیت های سیاسی، نخبگانی، صنف ها و طبقات مختلف حزبی، نظامی و امنیتی اداره کننده دوایر گوناگون را شامل می شود. در این میان، رسانه های امریکا که بر اثر بی احترامی ها و رویکردهای تهوع آمیز ترامپ با آنها، دارای خصومت شدیدی شده اند، عملا موجد جبهه و مجموعه گسترده ای از مخالفین سرسخت را به نمایش گذارده و زمینه فروپاشی آراء و تنزل شخصیت ترامپ را در جامعه امریکا بطور روزانه در حال تزریق و تحلیل و القاسازی است. این همه مآلا موجبات تضعیف جایگاه و ریزش شدید آرای ترامپ را در صندوق آراء، به بار خواهند آورد.
چهارم – رویکرد غیرسنجیده ترامپ و متحدین او در تعامل با پدیده نژادپرستی و مشتعل ساختن انگاره هایی از کینه توزی در قومیت ها و ملل و تعمیق شکاف اقوام و نژادها و بروز تعارض بین آنها، موجب تضعیف شدید اعتبار جامعه متنوع و موزائیک گونه و ارکان ترکیبی جامعه امریکا بعد از بحران جورج فلوید، و بروز مخاطرات آسیب زننده به وحدت و انسجام ملی جامعه امریکا را به همراه داشته و نهایتا سطح نگرانی عمومی را نسبت به نپختگی های ترامپ، فزونی بخشیده است.
پنجم – در حوزه سیاست خارجی، ترامپ با زیر پا گذاردن قراردادهای منعقده با متحدین اروپایی خود و آنچه مربوط به اصول طرفداران لیبرالیسیم و ارزش های مشترک با جامعه اروپایی بوده و از همه مهمتر، عدم موفقیت در مهمترین چالش ها با قدرت های رقیب و متخاصم خود شامل چین، روسیه و ایران نه تنها موجب عدم حل مشکلات اساسی با آنها شده، بلکه باعث افزایش وخامت در روابط و مناسبات با آنها، در دوره پایان تصدی او شده و موقعیت و اعتبار فعلی امریکا را در مناسبات واشنگتن با چین و ایران را مخدوش ساخته و موقعیت سیاسی ترامپ را به مرحله انسداد و قفل کامل در برابر بحران های حساس جهانی رسانده است.
ششم – سیاست خارجی امریکا آنقدر دچار سستی و رخوت و ناکامی شده است که زمام امور آن از اداره کارشناسان حرفه ای خارج شده و عملا با دخالت های افرادی ناکارآمد همچون جرد کوشنر و مایک پمپئو در بدترین وضعیت و با رویکردی غیر کاربری به سر می برد، به این ترتیب همه راهکارهای دیپلماسی بر سر مناقشات مختلف جهانی، مسدود شده اند و دستگاه دیپلماسی امریکا با حمایت های یکسویه و غیرمعقول دولت اسرائیل و دولت های خودکامه سعودی و امارات و ناقضان حقوق بنیادین بشر در اراضی فلسطین و همچنین ناکامی های مستمر در حل بحران های سوریه، افغانستان، عراق و لبنان و بویژه در ارتباط با پرونده های معامله قرن، برجام و اسنپ بک، همگی کارنامه ناموفقی را در پایان دوره ترامپ در حوزه سیاست خارجی به جا گذارده اند.
هفتم – هر چند بایدن به علت کهولت و عوارض جسمی و ذهنی از نواقص مشهودی در رویارویی با ترامپ برخوردار است اما انتظار می رود بایدن و معاون او، هریس در مناظره تلویزیونی سه گانه در برابر ترامپ و پنس در ارتباط با روشنگری برای افکارعمومی، نمایشی از قابلیت های خود را به نمایش بگذارند. در این صورت به نظرمی رسد ترامپ در موضع دفاعی ناگزیر به پاسخگویی باشد و این مناظره ها به علت جو سنگین پیامدهای منفی ناشی از کرونا و ضعف اقتصاد امریکا در ماه سپتامبر، فرصت بهره وری بیشتری به رقیب برای تضعیف موقعیت ترامپ در افکار عمومی با ارائه آمار و بیان خطاها و مصادیق آن بدهد و ترامپ هر چه بیشتر در موضع گزندگی به سر برد.
هشتم – اقدامات نمایشی ترامپ در ارتباط با اجبار به امارات برای صلح با اسرائیل و تحمیل رویکردهای ناخواسته به صربستان و کوزوو برای انتقال سفارت خود به بیت المقدس، همگی بیانگر نیاز مفرط ترامپ برای جانبداری هرچه بیشتر از اسرائیل به منظور جمع آوری مالی لابی های متنفذ یهود برای ستاد انتخابات خود و بهره گیری از تاثیر لابی های یهود در انتخاب سناتورهای کالج الکترال است. ترامپ با تظاهر هر چه بیشتردر موفقیت های خود در حوزه سیاست خارجی در حمایت از تل آویو، به دنبال کسب امتیاز از آنهاست، در حالی که عمدتا اقدامات ترامپ باعث لجاجت بیشتر طرف های اصلی و تعمیق دیگر مناقشات کهنه خاورمیانه و نهایتا پیچیده ترشدن این مناقشه ها خواهد شد.
نهم – ترامپ در خصوص عامل ناامنی ها به بهانه غارت و تخریب و آسیب رساندن به امکانات مردم، بویژه کسب آرای حداکثر سفید پوستان با بحران آفرینی تصنعی ناشی از ابراز احساسات تند اتباع سیاه پوست در نتیجه بحران رویکردهای نژادپرستانه افراد پلیس و اهانت به سیاه و رنگین پوستان در ماه سپتامبر و اکتبر، درصدد موج سواری هدفمند است که به علت سطح هوشیاری بالای رقبای خود، بعید است از این طریق نیز بتواند، به امتیازات بزرگی دست یابد.
دهم – ترامپ در ارتباط با آرای مرددین که در اواخر اکتبر ابعاد آن روشن می شود و معمولا در ارتباط با ۱۴ ایالت های خاکستری و سرنوشت ساز به علت فراوانی و تاثیرگذاری طرفداران خود در آرای الکترال کالج بویژه ۵ ایالت کلیدی فلوریدا، کارولینای شمالی، اوهایو، میشیگان و پنسلوانیا که نقش تعیین کننده ای در تغییر موازنه آرا دارند، درحال برنامه ریزی و اجرای کمپین های مختلفی است تا با فعالسازی ستاد انتخاباتی خود ضمن تخریب هرچه بیشتر رقیب خود، بایدن، زمینه کسب آرای حداکثری را برای سناتورهای مورد نظر، دراین مناطق، نصیب خود کند.
پیش بینی می شود در پرتو آیتم های فوق و آخرین افکارسنجی ها، دو سناریو برای نتایج انتخابات نوامبر بتوان متصور شد:
سناریوی اول؛ به علت سطح اصطکاک و فضای بی اعتمادی حاکم بین طرفین رقابت و مشکلات ناشی از تجمیع آرا از طریق مکانیسم پستی، طرف بازنده (ترامپ) در خصوص نتایج رای گیری ایجاد تشکیک کند و عملا نتایج انتخابات را زیر سوال ببرد و از پذیرش آن سرباز زند و نهایتا اعلام نتیجه به دادگاه قانون اساسی ارجاع شود.
سناریوی دوم؛ در سایه پیامدهای بسیار منفی و شکننده سه ضلعی "پیامدهای کرونا، اقتصاد زمین خورده، گستردگی و وزن دشمن های متنوعی از طبقه نخبگان و مدیران اداره های امریکا با ترامپ"، بایدن با تفاضل قابل ملاحظه ای رای کالج الکترال یعنی چیزی در حدود ۸ تا ۱۰ درصدی را تصاحب کند./انتشار هم زمان با اعتماد
نظر شما :