برنامه ریزی طولانی آمریکا و اسرائیل علیه ایران
انفجار در تاسیسات هسته ای پیش درآمدی برای جنگ بود؟
نویسندگان: دیوید ای. سنجر، اریک اشمیت و رونن برگمن
دیپلماسی ایرانی: پس از انفجار اخیر در محلی که قرار بود سانتریفیوژهای پیشرفته ایران در آن مستقر شود (ظاهرا با مهندسی اسرائیل) به نظر می رسد درگیری طولانی مدت بین ایالات متحده و ایران وارد فاز جدید و به طور بالقوه خطرناکی شده است که احتمالا در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادامه خواهد داشت.
عکس های جدید ماهواره ای از وارد آمدن خسارت گسترده به تاسیسات نطنز حکایت دارند. دو مقام اطلاعاتی آگاه از روند ارزیابی میزان خسارت وارد آمده به سایت نطنز توسط ایالات متحده و اسرائیل، گفتند بازگشت برنامه هسته ای ایران به سطح پیش از انفجار احتمالا نزدیک به دو سال طول خواهد کشید. یک مطالعه معتبر عمومی هم اینطور برآورد کرده که احیای ظرفیت تولید سانتریفیوژ ایران یک سال یا بیشتر طول می کشد.
انفجار بزرگ دیگر هم ساعات اولیه بامداد جمعه آسمان تهران را روشن کرد. هنوز جزئیات این انفجار مشخص نشده، اما به نظر می رسد به یک پایگاه موشکی مربوط می شده است. اگر حمله ای در کار بوده باشد، تهران را به لرزه در خواهد آورد چرا که نشان دهنده نفوذ به محافظت شده ترین سایت های هسته ای و موشکی خواهد بود. اگرچه ایران هنوز درباره انفجارها اطلاعات زیادی ارائه نکرده، اما مقامات غربی نوعی اقدام تلافی جویانه شاید علیه نیروهای آمریکایی یا متحدان آن در عراق یا حملات سایبری را پیش بینی کرده اند.
مقامات آشنا با انفجار در نطنز پیچیدگی آن را با حمله سایبری پیچیده استاکس نت به تاسیسات هسته ای ایران در حدود یک دهه پیش مقایسه کرده اند؛ حمله استاکس نت بعد از بیشتر از یک سال برنامه ریزی صورت گرفته بود. برخی از مقامات می گویند که این، یک استراتژی مشترک آمریکایی و اسرائیلی در حال اجراست که احتمالا یک سری حملات مخفیانه جنگی با هدف آسیب به تاسیسات هسته ای ایران و اقدام علیه برخی از برجسته ترین سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را شامل می شود. اقدام بعدی ممکن است علیه 4 نفتکش ایران در مسیر ونزوئلا باشد.
تحلیلگران این رویکرد نوظهور آمریکایی-اسرائیلی را خطرناک می دانند و هشدار داده اند که در بلند مدت می تواند به ترغیب ایران به پیشبرد زیرزمینی برنامه هسته ای برای دشوار کردن شناسایی بینجامد. اما شرط بندی مقامات آمریکایی و اسرائیلی روی این است که در نتیجه این رویکرد ایران در کوتاه مدت، همانند پس از ترور سردار سلیمانی، اقدامات تلافی جویانه خود را محدود خواهد کرد. در آن زمان برخی مقامات آمریکایی نگران بودند که حمله هوایی به سردار سلیمانی به شروع جنگ توسط ایران بینجامد، اما جینا هاسپل، مدیر سیا، اطمینان داشت که حملات موشکی ایران محدود خواهد بود و همینطور هم شد. واکنش محدود ایران می تواند به انگیزه ای برای عملیات بیشتر علیه آن تبدیل شود. به علاوه، برخی مقامات آمریکایی و اسرائیلی و تحلیلگران امنیت بین الملل می گویند ایران احتمالا با پیش بینی شکست دونالد ترامپ در انتخابات ماه نوامبر و از سرگیری مذاکرات توسط جو بایدن، رقیب احتمالی دموکرات او، تلاش خواهد کرد برخی از راه حل های مذاکره شده با دولت اوباما را احیا کند.
کریم سجادپور، یکی از اعضای ارشد کارنگی اهدا برای صلح بین المللی، گفت: «اگر خود را جای ایران بگذارید، این سوال برایتان وجود خواهد داشت که چرا با دولتی سازش کنید که احتمالا تنها چند ماه از دوران آن باقی است؟ اما در کوتاه مدت، حملات جدید ایران را تحت فشار شدید داخلی و خارجی قرار داده چرا که صادرات نفت آن همچنان با مشکل مواجه و تلاش هایش برای احیای برنامه هسته ای در نتیجه خرابکاری ها مختل شده است. به این مساله بیندیشید. ایران از نظر جغرافیایی از مجموع آلمان، فرانسه و بریتانیا بزرگ تر است؛ اما نتوانسته بدون گرفتار شدن، برنامه هسته ای را پنهانی دنبال یا آن را از اقدامات خرابکارانه محافظت کند. آیا در داخل نظام مشکل یا خائن وجود دارد؟»
نتیجه تحقیقات «موسسه علوم و امنیت بین المللی» که چهارشنبه گذشته منتشر شد، حاکی از آن بود که اگرچه انفجار «توانایی» ایران در استقرار سانتریفیوژهای پیشرفته را از بین نبرده، اما یک «عقب نشینی» بزرگ برای این کشور بوده و به ایران خسارت سنگینی وارد آورده است. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، که از هر فرصتی برای محکوم کردن دولت ایران استفاده می کند، در کنفرانس خبری چهارشنبه از گفت و گو درباره این موضوع خودداری کرد. اما بر هیچ کسی پوشیده نیست که پومپئو که اولین رئیس سیا در دولت ترامپ بود، با یوسی کوهن، رئیس موساد، روابط نزدیکی دارد. باور اینکه پومپئو از عملیات احتمالی اسرائیل آگاهی نداشته باشد، سخت است. درست در زمان وقوع این اتفاقات در ایران، دوره فعالیت کوهن برای شش ماه توسط نخست وزیر بنیامین نتانیاهو تمدید شد که برخی این مساله را نشانه ای از اتفاقات آینده تعبیر کردند. کوهن کهنه کار عملیات ایران و بازیگری کلیدی در سری حملات سایبری پیچیده موسوم به «بازی های المپیک» به حدود هزار سانتریفیوژ عملیاتی در نطنز در حدود 10 سال پیش بوده است.
شرایط تا اندازه ای یادآور اتفاقات یک دهه پیش و زمانی است که دولت جورج دابلیو. بوش عملیات سایبری را به صورت بخشی از تلاش ها گسترده پنهانی برای فلج کردن برنامه هسته ای ایران به دولت اوباما واگذار کرد. به طور همزمان اسرائیلی ها دانشمندان ایرانی را هدف می گرفتند. ایده اصلی علاوه بر کند کردن برنامه هسته ای ایران، ایجاد اختلافات داخلی در این کشور و ایجاد شک و تردید درباره وجود جاسوس در داخل بود. اما این مرتبه چند عنصر جدید وجود دارد. ترامپ یک بازیگر غیرقابل پیش بینی است که اغلب ایران را تهدید و در عین حال از حمله خودداری می کند. مقامات ایران که بر سر توافق هسته ای سال 2015 با رئیس جمهوری باراک اوباما مذاکره کردند، اکنون در موقعیت خوبی نیستند و به دلیل واگذاری امتیازات بیش از حد و نهایتا مواجهه با اعمال مجدد تحریم ها از سوی آمریکا مورد انتقاد قرار گرفته اند. در کاخ سفید، مشاوران عالی امنیت ملی ترامپ با یکدیگر بر سر چگونگی و زمان مقابله با ایران توافق نظر ندارند. فرماندهان نظامی آمریکا از تنش های نظامی خسته هستند و درباره بی ثباتی بیشتر خاورمیانه و از بین رفتن امید به بازگرداندن نیروها به خانه، هشدار داده اند. نگرانی هایی هم درباره کشیده شدن تنش ها به خلیج فارس وجود دارد. یک مساله دیگر هم به عراق مربوط می شود که گروه های تحت حمایت ایران در آن عمدتا علیه نیروهای آمریکایی و ائتلاف عملیات اجرا می کنند. پس از ترور سردار سلیمانی و تبادل آتش محدود تهران و واشنگتن، به نظر می رسید تنش ها کاهش یافته، اما از اوایل ماه ژوئن حملات موشکی به پایگاه های عراقی مقر نیروهای آمریکایی از سر گرفته شده است. فعلا، حملات بیشتر آزاردهنده هستند تا آسیب رسان؛ اما ممکن است با تغییر شرایط، ماهیت این حملات نیز تغییر کند.
منبع: نیویورک تایمز / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :