روسیه مهمان ویژه گروه هفت ۲۰۲۰
پوتین جایگاه اصلی روسیه در جامعه جهانی را پس می گیرد
دیپلماسی ایرانی: 31 مه 2020 رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ قصد خود را برای دعوت از رهبران روسیه، هند، استرالیا و کره جنوبی به اجلاس سالانه گروه هفت “ “ G7 به منظور گسترش دادن به این گروه اعلام کرد. وی همچنین نشست گروه هفت را که قرار بود در ماه ژوئن برگزار شود، تا سپتامبر سال جاری به تعویق انداخته است.
ترامپ جی 7 را "یک گروه از مد افتاده از کشورها" خواند که بدرستی آنچه در جهان اتفاق می افتد را نمایندگی نمی کنند و این گروه تنها با گنجاندن کشورهای دیگر به عنوان "گروه 10 یا 11" معنا خواهد یافت.
جی ۷ متشکل از هفت اقتصاد بزرگ جهان شامل ایالات متحده، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و بریتانیاست که با ارزشهای مشترک و بر مبنای اصولی چون آزادی، حقوق بشر، دموکراسی، حاکمیت قانون، سعادت و توسعه پایدار معرفی می شوند.
از چهار کشور دعوت شده به اجلاس آتی جی 7 استرالیا و کره جنوبی دو متحد نزدیک ایالات متحده بوده و هند با دارا بودن عنوان "بزرگترین دموکراسی در جهان" مورد توجه ترامپ برای داشتن پیوندهای عمیقتر و تقویت روابط با آنهاست. اما آنچه قابل تامل خواهد بود پیشنهاد وی برای ورود مسکو در این گروه است که از سال 2014 و به دلیل الحاق کریمه به خاک روسیه از گروه "جی 8 آن زمان" اخراج شده بود.
ترامپ بارها پیشنهاد کرده که روسیه با توجه به اهمیت استراتژیکش باید دوباره به گروه جی 7 برگردد اما اعضای گروه کماکان بر سر مواضع گذشته برای محروم کردن روسیه از پیوستن دوباره به گروه پابرجا هستند.
روسیه در سال 2014 در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما به دلیل یک اقدام غیرقانونی در ضمیمه کردن کریمه به خاک خود از گروه جی 8 کنار گذاشته شد و از آن جایی که هنوز این قلمرو را در اختیار دارد، دولت های گروه تماس های قبلی ترامپ را برای پذیرش مجدد مسکو رد کرده اند.
از نگاه اعضای گروه می توان گفت که استقبال از بازگشت روسیه به جی 7 به معنای تایید رفتارهای خصمانه مسکو در قبال دیگر کشورها و مشروعیت بخشیدن به تجاوز روسیه علیه اوکراین خواهد بود که می تواند این تصور را تقویت کند که هنجارهای پذیرفته شده در قوانین بین المللی از موجه بودن خارج شده و بنیادی ترین اصول اساسی معماری امنیتی بین المللی امروز در حال اضمحلال هستند.
از نگاه ترامپ اما دعوت روسیه می تواند یک ایده خوب ارزیابی شود زیرا دور نگه داشتن مسکو از باشگاه کشورهای صنعتی موجب نزدیک شدن بیشتر این کشور به چین خواهد بود و ادامه این بیگانگی مسکو فقط در خدمت منافع چین است که به حریف قدرتمندتری برای واشنگتن تبدیل شده است. در این دیدگاه اکنون در یک فضای فزاینده ناپایدار و چند قطبی زمان آن است که قوانین بازی را رها کرده تا در سازش با مسکو از دائمی شدن شکاف جلوگیری شود. بنابراین دعوت پوتین به این باشگاه می تواند بخشی از روند دور شدن مسکو از پکن باشد.
اما مهمتر از این دو دیدگاه نگاه روسیه به پیوستن دوباره به این باشگاه است. واکنش سرد مسکو به این دعوت را می توان در سخنان دمیتری پسکوف، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه سراغ گرفت که "مسکو نیاز دارد تا پیش از پاسخ به دعوت، درباره اجلاس جی۷ بیشتر بداند و از مواردی همچون دستور کار اجلاس و قالب برگزاری آن اطلاع پیدا کند".
با توجه به آن که کاخ سفید به طور علنی اعلام کرده که یکی از مضامین گردهمایی جی 7 آینده به چین اختصاص خواهد یافت، گمانه زنی ها برای الگوی پیشنهادی در اجلاس آتی جی 7 حول محور محاصره چین برانگیخته شده است. تنش ها بین ایالات متحده و چین به دلیل همه گیر شدن ویروس کرونا در حالی رو به افزایش است که واشنگتن پکن را به عدم ارائه به موقع اطلاعات در مورد این بیماری متهم می کند و خواستار بررسی در مورد منشاء ویروس است. چین نیز در مقابل تمام ادعاهای آمریکا مبنی بر پنهان کاری در اطلاعات مربوط به ویروس را رد کرده است. همچنین عملکرد پکن برای تحمیل یک قانون جدید امنیتی در قبال هنگ کنگ از دیگر مباحث مورد مناقشه دو طرف در روزهای اخیر بوده است. ابراز نگرانی از این قانون جدید بدین منظور است که پکن با استناد به آن نظام لیبرال سیاسی و اقتصادی هنگ کنگ را از میان برده و مقررات و رویکردهای داخلی چین را به این جزیره تعمیم خواهد داد.
آنچه می تواند موجب تقویت این گمانه زنی ها و پذیرش این پیش فرض ها باشد این است که چهار کشور مهمان افتخاری همگی از همسایگان نزدیک چین و یا شرکای تجاری آن در منطقه آسیا و اقیانوسیه هستند و روسیه مهمان ویژه ای است که در صورت پذیرش دعوت ایالات متحده در گروه 7 می تواند توازن نسبی میان مسکو، پکن و واشنگتن را برقرار کند.
روسیه به خوبی از این موضوع آگاه است که ایالات متحده در تلاش است برای حفظ ظرفیت رهبری جهانی از این نشست به عنوان سکویی برای ارتقاء دستور کار ضد چین خود استفاده کند. ناگفته نماند که مسکو برای شکستن انزوای بین المللی خود ناشی از اشغال کریمه به دنبال برقراری مجدد روابط خود با ایالات متحده و سایر کشورهای غربی است.
چین دومین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگترین بازار مصرف جهان با ساختار صنعتی قوی از ساختارهای چندجانبه غافل نبوده و همچنان به دنبال تقویت بنیادهای اقتصادی و افزایش مشارکت با شرکاست. به عنوان مثال کمیته مرکزی حزب کمونیست چین (CPC) و شورای دولتی چین برنامه ساخت بندر تجارت آزاد هاینان “Hainan” در جنوب چین تا سال 2035 را اعلام کرده اند که بندر هاینان را به یک بندر آزاد بین المللی در سطح بالا و نفوذ جهانی تبدیل کند. در حال حاضر چین در حال مذاکره در مورد چندین توافق نامه همکاری اقتصادی منطقه ای از جمله توافق نامه سه جانبه تجارت آزاد چین-ژاپن و کره جنوبی، قرارداد تجارت آزاد پیمان منطقه ای مشارکت جامع اقتصادی (RCEP) و پیمان سرمایه گذاری دوجانبه چین و اتحادیه اروپا (BIT) است. بنابراین چین شریک اقتصادی مهمی خواهد بود که هیچ اقتصادی خصوصا در شرایط کنونی و با فشار بی سابقه بر اقتصاد جهانی ناشی از شیوع ویروس کرونا نمی تواند از آن غفلت کند.
چین با این تحرکات چشمگیر اقتصادی و استراتژی تقسیم فرصت ها از طریق افتتاح مداوم مشارکت های چندجانبه می تواند راه مبارزات ضد چینی ایالات متحده را سد کند. ترامپ نیز برای رهایی از محکومیت به شکست به دنبال آن است تا برای رویارویی با چین از متحدان خود کمک بگیرد تا طرح ژئوپلیتیکی خود را در جی 7 بکار گیرد. وی به خوبی دریافته که پذیرش رهبری جهانی آمریکا نه تنها به دلیل قدرت نظامی یا قدرت اقتصادی، بلکه به واسطه اتحاد با شرکای این کشور به عنوان دفاع از منافع بزرگتر و مشترک در تشکیل ائتلاف های جهانی قابل درک خواهد بود.
با درنظر گرفتن بهبود روابط دو جانبه بین روسیه و چین در طول سال های اخیر مسکو نمی خواهد با مشارکت در هرگونه پیشنهادی که آشکارا تحریک کننده به نظر می آید، تعادل دیپلماتیک در روابط دوجانبه با پکن را تغییر دهد.
روسیه چین را به عنوان شریکی می بیند که می تواند به مسکو در تقویت مواضع بین المللی کمک کند. هر دو کشور از نظم سیاسی و مالی بین المللی فعلی که آنها را از مشارکت در تصمیم گیری های بین المللی در شرایط مساوی با دنیای غرب باز می دارد، احساس نارضایتی دارند. علاوه بر آن با توجه به مشکلات اقتصادی فعلی روسیه در شرایط تحریم های غربی، تقویت روابط اقتصادی با چین از اهمیت ویژه ای برای مسکو برخوردار است.
اما از آن جایی که روسیه بطور سنتی سیاست خارجی خود را بدون تمایل خاص به یک کشور یا گروهی از کشورها به نمایش می گذارد، فرصتی است تا از همه سازوکارهای همکاری با ایالات متحده و سایر کشورهای صنعتی جی 7 استقبال کند. بنابراین برای ولادیمیر پوتین که در راستای منافع ملی روسیه به دنبال کسب جایگاه مساوی همانند سایر بازیگران بزرگ بین المللی است، همه ارکان و نهادهای بین المللی که بتوانند این پرستیژ اثرگذاری را برای روسیه تامین کنند مورد توجه قرار می گیرند. پوتین با بازگشت به باشگاه کشورهای صنعتی دنیا نقش به حاشیه رانده روسیه را پس خواهد گرفت.
نظر شما :