در بازی شطرنج عراق تهران مقابل واشنگتن و ریاض برده است
چرخش بزرگ در سیاست احزاب شیعی عراق یا موفقیت تکنیکی ایران؟
نویسنده: اسلام ذوالقدرپور، دانشجوی دوره دکتری سیاستگذاری عمومی
دیپلماسی ایرانی: کشور عراق طی چند دهه اخیر همواره کانون تحولات و مناقشات منطقهای و بینالمللی بوده است. این کشور طی نزدیک به دو دهه اخیر و بعد از سرنگونی دولت صدام حسین، به یکی از مراکز مهم جدال و کشمکش قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی تبدیل شده است.
کشورهایی مانند: آمریکا، فرانسه، انگلیس، روسیه و حتی چین از یکسو و همسایگان عراق مانند: ایران، ترکیه، عربستان و حتی سوریه از سوی دیگر به سیاستگذاری در امور عراق مشغول هستند. یکی از مهمترین دولتهایی که در امور عراق اعمال سیاست میکرد، دولت سوریه بود که در قالب ستیز حزب بعث عراق و حزب بعث سوریه، به شدت به دخالت در امور یکدیگر مشغول بودند. اما اکنون دولت سوریه تا حدودی از فرآیند برخورد منافع در عراق کنار گذاشته شده و بیشتر به مشکلات داخلی خود مشغول است.
با وجود دولتهایی چون ایران، ترکیه، عربستان و آمریکا، عراق همچنان جولانگاه تنازع سیاستگذاران و سیاستهای نهان و آشکار آنان است. هر کدام از این کشورها دارای منافعی راهبردی در عراق هستند که هرگز راضی به چشمپوشی از آنها نیستند و برای حفظ و افزایش این منافع، به طرح سیاستهای بسیار متفاوت و حتی متضاد نیز حاضر هستند.
علیرغم حضور پررنگ بسیاری قدرتهای منطقهای و جهانی در عراق، به صراحت میتوان گفت که نبرد بزرگ در عراق میان دو محور سیاستگذاران ایرانی از یکسو و سیاستگذاران آمریکایی از سوی دیگر در جریان است.
همین ستیز سیاستها و سیاستگذاران ایرانی و آمریکایی است که سیاستگذاری دولت، احزاب و شخصیتهای برجسته عراق را پشتیبانی و بلکه بنیان مینهد. به صراحت میتوان گفت که سیاستگذاری عمومی در عراق، بازتابی از نبرد سیاستگذاران ایرانی و آمریکایی در نظام بینالمللی است.
یکی از مهمترین جلوههای نبرد سیاستگذاران ایرانی و آمریکایی در عراق را میتوان انتخاب نخستوزیر و تشکیل دولت در این کشور محسوب کرد که فرآیندی طولانی و بسیار پیچیده را شامل میشود.
بعد از ماهها آشوب و اعتراض در عراق که بیشتر نیز از سوی گروههای شیعی آغاز شده ولی از کنترل آنان خارج و به یک بحران بزرگ تبدیل شده، انتخاب یک نخست وزیر جدید برای جایگزینی دولت "عادل عبدالمهدی" که چند ماهی است استعفاء داده، تبدیل به روندی تکراری از انتخاب و اعلام گزینه های نخست وزیری و سپس استعفای این افراد، شده است!
در حالی که "برهم صالح" رئیس جمهور عراق در یک رویکرد غیرقانونی و بدون کسب نظر احزاب شیعی اکثریت پارلمان، "عدنان الزرفی" را به عنوان گزینه نخست وزیر جدید معرفی کرده بود، به علت مخالفت شدید احزاب و گروههای شیعی با چگونگی روند انتخاب الزرفی از سوی رئیسجمهور و برخی خبرها در مورد وابستگی خاص الزرفی به آمریکا، شاهد یک چرخش عجیب میان ائتلافهای شیعی حاضر در پارلمان عراق هستیم که مصمم به معرفی و حمایت از "مصطفی عبداللطیف مشتت" معروف به "مصطفی الکاظمی" به عنوان نخستوزیر جدید هستند!
چرخش بزرگ احزاب و گروههای شیعی در انتخاب و معرفی "مصطفی الکاظمی" گزینه جدید نخست وزیری، دارای جلوههای شگفتانگیزی است که نیاز به تفکر و بررسی بیشتری دارد:
یکم- توافق بر گزینه خائن: توافق کنونی اکثریت احزاب و گروههای شیعه بر نخستوزیری "مصطفی الکاظمی" را میتوان یک چرخش بزرگ و شگفتانگیز دانست، زیرا از ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ بود که خبرهایی در مورد خیانت "الکاظمی" و نقش موثر وی در شهادت "سردار قاسم سلیمانی" و "ابومهدی المهندس" در صدر اخبار منطقه و به خصوص ایران و عراق جای گرفت!
در حالی که مصطفی الکاظمی از آذرماه ۱۳۹۸ همواره یکی از چند گزینه اصلی برای پست نخستوزیری عراق بود، گروههای شیعی و بهخصوص ابوعلی العسکری، مسئول امنیتی "کتائب حزبالله عراق" در یک افشاگری بیسابقه، الکاظمی را به دست داشتن و همکاری با آمریکا در جریان ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس متهم کردند و حتی اعلام داشتند: «او یکی از متهمان کمک به آمریکا برای اجرای نقشه ترور سردار سلیمانی و المهندس است و ما این امر را تنها اعلام جنگی علیه مردم عراق میدانیم و بر این باوریم با این اقدام امنیت باقیمانده در کشور نیز نابود خواهد شد.». ۱
هرچند این ادعای کتائب حزبالله عراق توسط سازمان اطلاعات ملی عراق تکذیب شد، اما تأثیر خود را بر عدم معرفی الکاظمی به عنوان نخستوزیر برجا گذاشت.
اکنون بار دیگر و در حالی که وضعیت خاص و فشار همزمان کاهش شدید قیمت نفت، بیماری کروناویروس و تحرکات نظامی آمریکا، موجب افزایش بیثباتی در این کشور شده است، مصطفی الکاظمی که تا یک ماه قبل به خیانتی بزرگ به عراق و جبهه مقاومت متهم شده بود، شانس اول نخستوزیری عراق شده است و اکثریت گروههای عراقی بر حمایت ایشان توافق کردهاند!
دوم- نقش ایران در چرخش بزرگ: یکی از مهمترین مؤلفههای چرخش گروههای شیعی در عراق پیرامون حمایت و توافق بر نخستوزیری مصطفی الکاظمی را میتوان به سیاست و چشمانداز راهبردی ایران در این کشور نسبت داد.
در حالی که الکاظمی متهم خیانت به جبهه مقاومت، شیعیان عراق و حتی ایران بود، تنها حدود ۶ روز بعد از افشای رابطه احتمالی وی با ترور سرداران بزرگ جبهه مقاومت ایران و عراق در فرودگاه بغداد، در ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و نماینده رهبر ایران در این شورا، در سفری که به عراق داشتند با مصطفی الکاظمی دیدار کردند.
اساسیترین دلیل چرخش سیاست احزاب شیعه عراق از ضدیت با الکاظمی به اعلام حمایت و پشتیبانی از ایشان را میتوان در رایزنی و گفت وگوهای "سردار اسماعیل قاآنی"، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسدارن ایران خلاصه کرد که به مانند "سردار شهید قاسم سلیمانی" که در شرایط مهم انتخاب نخستوزیری عراق طی چند سال اخیر همواره در عراق به تعامل و همبستگی شیعیان مشغول بودند، در شرایط بسیار حساسی که ناشی از تحرکات نظامی نیروهای آمریکایی در عراق بود، به عراق رفته و با رئیسجمهور عراق و برخی رهبران شیعه ملاقات داشتند. ۲
این سفر سردار قاآنی، فرمانده جدید نیروی قدس سپاه به عراق را میتوان فصلی جدید از سیاستگذاری ایران در عراق البته با حفظ چارچوبهای تعاملی سردار شهید سلیمانی قلمداد کرد که مبتنی بر تعاملات سردار قاآنی با سران شیعه عراق برای حفظ منافع مشترک شیعیان این کشور و تأمین منافع راهبردی ایران در منطقه است.
سوم- عراق مدل کوچک کوفه دوران امام حسین (ع): وقتی از نزدیک و در چارچوب یک خط سیر تاریخی، تحولات عراق و به خصوص رویکردها و مواضع شیعیان این کشور را بررسی کنیم، متوجه یک الگو یا مدل سیاسی و اجتماعی کمابیش تکراری و ادامهدار میشویم. این مدل و الگوی سیاسی و اجتماعی که پیامدهای بسیار ناخوشایند و جبرانناپذیری برای شیعیان داشته، همان الگو و مدل شیعیان کوفه در زمان سه امام اول شیعیان است که اوج این مدل زیانبار را در دعوت از امام حسین(ع) به کوفه و سپس تنها گذاشتن و حتی شهادت ایشان توسط همان شهروندان کوفی دعوتکننده از امام به شهرشان، دیدهایم. اکنون نیز چنین الگویی در روابط و تعاملات احزاب و گروهای شیعی، حاکم بوده و موجب فرصتطلبی و بهرهبرداری رقیبان و حتی دشمنان شیعیان نیز شده است. علیرغم وجود چنین پیشینه تاریخی عبرتآموز و اعتراف شیعیان عراق به اشتباهات اجداد خود در دهههای اول اسلام و حتی خاطرات وحشتآفرین دوران صدام حسین، اکنون نیز برخی رویکردهای احزاب شیعی داری الگوی کوفی سال 60 هجری قمری است! تغییر چنین الگوی زیانبار و خطرناک برای شیعیان، کار بسیار سختی است که بر عهده سران احزاب شیعه و بهخصوص نیروی قدس سپاه ایران قرار دارد و اجماع اکثریت احزاب شیعی بر معرفی و حمایت از مصطفی الکاظمی را میتوان در همین راستا دانست.
*
وضعیت کنونی عراق که پیامد تضارب اندیشهها و آرمانهای مختلف احزاب شیعی این کشور در زمینهسازی اعتراضات و تبدیل آنها به آشوبهای یک سال اخیر عراق است، نشان میدهد که طولانی شدن این وضعیت میتواند به زیان شیعیان و از سوی دیگر موفقیت رقیبان عراقی و حتی دولتهایی مانند آمریکا و عربستان نیز منجر شود.
معرفی و حمایت کامل از "مصطفی الکاظمی" برای پست نخستوزیری که پیشنهاد اولیه جریان خاندان حکیم در عراق نیز بوده است، نشان میدهد ایران و بازوی سیاستگذاری منطقهای آن یعنی نیروی قدس سپاه، از وضعیت شوک شهادت سپهبد قاسم سلیمانی خارج شده است و تلاش دارد تا بازی قدرت در عراق را از طریق یک ائتلاف فراگیر شیعی، سنی و کردی، به سود طرفداران خود در عراق تغییر دهد و به پایان برساند.
به نظر میآید در سایه اقدامات ایران، اصل مصلحت جامعه شیعه عراق بر چشمداشت پراکنده گروهها و احزاب شیعی، غالب شده و امید فراوانی به پایان بحران چند دستگی و رقابت خسارتبار سیاسیون شیعه وجود دارد.
**
بر خلاف برخی نظرات که مدعی هستند ایران برای عدم موفقیت "عدنان الزرفی"، مجبور به پذیرش "مصطفی الکاظمی" شده است، گویا ایران و برخی از گروههای شیعی بسیار نزدیک به ایران از اول نیز برای انتخاب الکاظمی در پست نخستوزیری، برنامهریزی داشتند ولی برای جلوگیری از شکاف بیشتر و عمیقتر میان شیعیان از معرفی الکاظمی منصرف شدند. اما به مرور زمان شرایط برای معرفی نهایی مصطفی الکاظمی به عنوان گزینه نخستوزیری عراق فراهم شد و اکنون او دارای حمایت و پشتیانی قاطع همه طیفهای سیاسی و اجتماعی عراق و حتی ایران است.
***
هر چند هنوز نیز شایعات و خبرهایی پیرامون پیشینه سیاسی، اجتماعی و مدیریتی مصطفی الکاظمی در مورد وابستگی او به آمریکا، حتی در رسانههای ایرانی نیز منتشر میشود، با فروکش کردن این شایعات و در نهایت موفقیت الکاظمی در کسب رأی پارلمان، تکنیک زیرکانه ایران در مدیریت بحران عراق، روشن و آشکار خواهد شد.
حمایت کامل ایران و اکثریت احزاب شیعی و غیر شیعی عراق که چرخشی شگفتانگیز یکماهه از مخالفت با یک خائن به سوی حمایت از یک شخصیت توانمند و کارآمد را نشان میدهد، را میتوان یک پیروزی بسیار ظریف و تکنیکی برای ایران در مواجهه با اقدامات تاکتیکی و تکنیکی آمریکا و عربستان برای انتخاب گزینه خودشان، قلمداد کرد. پیروزی و موفقیتی که خود پیامد سیاستگذاری ایران برای اجماع میان شیعیان از یکسو و اجماع شیعیان با اهل سنت و کردها از سوی دیگر است.
منابع:
1- خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به آدرس: https://www.isna.ir/news/98121310174
2- روزنامه واشنگتن پست به آدرس: https://www.washingtonpost.com/world/middle_east/iran-general-visits-baghdad-tries-to-forge-political-unity/2020/04/01/584603e0-742c-11ea-ad9b-254ec99993bc_story.html
نظر شما :