نگاهی درونی به تحولاتی سیاسی - اجتماعی اخیر عراق
جامعه ای پویا در برابر نظامی ایستا!
عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – اگر چه پس از کش و قوس های فراوان میان جریانات سیاسی و ائتلاف های پارلمانی نهایتا محمد توفیق علاوی به عنوان جانشین نخست وزیری عراق از سوی برهم صالح، رئیس جمهوری این کشور انتخاب شد تا ظرف یک ماه کابینه خود را برای سروسامان دادن موقت به اوضاع کنونی عراق و فراهم آوردن شرایط و بستر انتخابات زود هنگامی پارلمانی به مجلس معرفی کند. اما آن چه که در فضای سیاسی و اجتماعی عراق به خصوص از اکتبر سال گذشته میلاوی و با شروع اعتراضات مردمی در این کشور می گذرد به نظر نمی رسد که انتخاب علاوی هم بتواند مرهمی اساسی بر زخم 17 ساله مردم عراق باشد؛ زخم هایی عمیق و کاری که تنها با یک جراحی جدی و صد البته سخت می توان آن را درمان کرد. چرا که حتی در بهترین حالت محمد توفیق علاوی بعد از انتخابش به عنوان نخست وزیر جدید عراق در پروسه انتخاب وزارء و تکمیل کابینه وضعیتی بهتر از عادل عبدالمهدی پیدا نخواهد کرد و در نهایت دچار همان باتلاق سیاسی احزاب، جریانات و ائتلاف های پارلمانی برای تعیین وزراء و قبض قدرت خواهد شد. چون شرایط سیاسی و ساختار قدرت در عراق نسبت به قبل آغاز اعتراضات تغییری آن چنانی پیدا نکرده است. آن هم در شرایطی که اساسا انتخاب عادل عبدالمهدی در زمان خود به عنوان نخست وزیر عراق موجی از آراء، تحلیل ها و نظرات مثبت را برای دگرگونی در شرایط این کشور، مبارزه با فساد، رونق اقتصادی و معیشت مردم در پی داشت. در صورتی که از همین ابتدای کار بخشی از ناظران امر نگاه، ظن و نظر مثبتی به توانانی علاوی و پتانسیل او در مدیریت شرایط کنونی عراق نداشته و ندارند.
همین شرایط نشان از این دارد که به احتمال فراوان دولت علاوی نیز آن دولتی که باید به امور کشور سروسامانی موقت بدهد و زمینه انتخاباتی درست را فراهم آورد، نیست. زمانی هم که دولت نتواند این شرایط را فراهم آورد، انتخابات آتی و دولت آتی هم در همین دور باطل امروز گرفتار خواهد شد. در حالی که نیروی جوانی که در طول 130 روز گذشته در کف خیابان عراق به دنبال تغییرات اساسی در ساختار سیاسی و اقتصادی این کشور بوده است خواهان تحقق مطالباتی عمیق تر بوده است. به گونه ای که می توان گفت این قشر خواهان انقلاب است، نه اصلاح.
همین مسئله گویای این واقعیت است که با نگاهی درونی و عمیق تر به تحولاتی سیاسی - اجتماعی اخیر عراق ما شاهد آنیم که نظامی ایستا و راکد که تمایلی به تحرک ندارد و تنها به واسطه فشار جامعه دست به اصلاحاتی نمادین زده است در برابر جامعه ای پویا و دینامیک قرار گرفته است. لذا یقینا افزایش اصطکاک سیاسی – اجتماعی این سیستم با ذات محافظه کارانه خود که یقینا از انقلاب که هیچ، بلکه هیچ حتی از اصلاح گریزان است با ملتش امری اجتناب ناپذیر جلوه می کند.
در این راستا نسل جوان و نیز قشر جدید نخبگان عراقی، در پرتو آزادی های نسبی 17 سال گذشته بعد از سقوط صدام حسین و دستیابی بیش از پیش به امکانات دیجیتالی و رسانه های جمعی، از جسارت و توان روانی جمعی مطمئن تری برای بیان ایده و دیدگاه اجتماعی، سیاسی و فکری خویش برخوردار شده است. در این راستا بی پروایی در طرح اندیشه ها و دریافت ها، گاهی تا آن جا پیش می رود که موجب بروز اعتراضات مدنی و گاه غیر مدنی و در قالب موج خشم و خشونت های سیاسی و اجتماعی جلوه پیدا می کند، کما این که این موج به صورت یک سیر ثابت در طول 17 سالی که از عمر عراق نوین می گذرد وجود داشته است و پیرو آن ما در این تقریبا دو دهه شاهد وقوع اعتراضاتی در خصوص ناکارآمدی سیستم و ساختار سیاسی عراق در حل مشکلات، مبارزه با فساد، حل چالش های اقتصادی و معیشتی و رفع تبعیض بوده ایم که اوج آن در اعتراضات اکتبر 2019 مشاهد شد که تا به اکنون ادامه داشته و یقینا تا حصول آن چه که برای آن کشته و مجروح داده است ادامه پیدا خواهد کرد.
لذا یقینا ما باید شاهد تداوم این اعتراضات حتی در دولت علاوی هم باشیم. چرا که آزمون جسارت و توانایی جامعه جوان عراقی در بیان اندیشه و عقیده اش در طول 17 سال گذشته و به خصوص چهار ماه اخیر، به رشد فکری، پرورش استعداد اجتماعی، استواری روحی و اعتماد به نفس روانی جوانان در این کشور منجر شده و شرایط بلوغ سیاسی و تکامل رفتار عقلانی آنها را در حوزه نظری و پراتیک (عملی) فراهم کرده است. از این رو جامعه جوان عراقی دریافته است که همانند نسل های گذشته، ساختار سیاسی و اقتصادی کشورش را چشم بسته نپذیرد و در مقابل تمامی ناکارآمدی ها، کم کاری ها، تبعیض ها، فسادها این سیستم، ولو به قیمت سقوط آن مقابله کند.
حال در این وضعیت به نظر می رسد که طبقه الیگارشیک و نخبه زده عراقی صرفا به دنبال یک شوی سیاسی از اصلاح و به تبع آن ساکت کردن جامعه جوان عراقی است. البته که در این میان یقینا موج سورای و سوء استفاده بسیاری از شخصیت ها، احزاب و جریانات عراقی بر روی احساسات قشر جوانان که به شدت حساس است و به راحتی می توان آن را تحریک کرد به عنوان یک از مقوله های آسیب شناسانه باید مد نظر قرار گیرد. به خصوص که نیرو و توان بالای قشر جوان، آن هم در کشوری مانند عراق می تواند هر جریانی عراق که سرسپردگی به یکی از کشورهای منطقه و یا فرامنطقه دارد را در سوءاستفاده از نیروی این قشر حریص کند. لذا به همان اندازه که باید تحولات سیاسی و اجتماعی کشور نگاهی جدی به جایگاه جامعه و قشر جوان در تعیین راهبردها، برنامه ها و تصمیمات کلان داشته باشد، باید جماعه جوان عراقی در رفتارهای خود از شناخت، سنجش و دانش بهره بگیرد و به باورهای مدرن و رویکردهای عقلانی برای تببین نگاهی درست در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع مجال درونی شدن بدهد. همین مسئله مانع از موج سورای برخی جریانات و سوء استفاده عده ای از احزاب و شخصیت ها از نیروی قشر جوان عراقی در تحقق مطامع، گاه شومشان می شود.
نظر شما :