سردبیری نیویورک تایمز:
لطفا جلوی ترامپ برای جنگ با ایران را بگیرید!
دیپلماسی ایرانی: رئیس جمهور ترامپ باید در مورد این ادعای دولتش که تهدید ایرانی ها را دفع کرده است، تردید کند.
دونالد ترامپ توییت کرده: "این یک هشدار است که اگر ایران به هر آمریکایی یا دارایی های آمریکایی حمله کند، ما 52 سایت ایرانی را هدف قرار می دهیم (به نشان 52 آمریکایی که سال ها قبل توسط ایران به گروگان گرفته شده بودند)، برخی از این سایت ها از اهمیت فوق العاده ای برای ایران و فرهنگ ایرانی برخوردارند، و به آن اهداف و خود ایران، بسیار سریع و سخت ضربه وارد خواهد شد. ایالات متحده نمی خواهد دیگر تهدید شود."
تهدید وقتی علنی شد که آیت الله علی خامنه ای، رهبر عالی ایران، در پی حمله پهپادی آمریکا در روز جمعه که منجر به کشته شدن ژنرال قاسم سلیمانی شد، قول "انتقامی سخت" را داد. کاخ سفید ادعا می کند که سردار سلیمانی آماده اجرای حملاتی علیه منافع امریکایی بوده است.
چه ضرورتی برای این تهدید توییتری ترامپ وجود داشت؟ مگر قرار نبود مرگ سردار سلیمانی تهدیدهایی که ترامپ اکنون ادعا می کند آمریکا با آنها روبه روست، دفع کرده باشد؟ مایک پومپئو، وزیر امور خارجه روز جمعه با دفاع از این حمله گفت: "وقتش بود که این اقدام را انجام دهیم تا بتوانیم این نقشه را خنثی کنیم، از خشونت بیشترِ سردار سلیمانی و رژیم ایران جلوگیری، و همچنین برای کاهش تنش تلاش کنیم"!
به نظر می رسد ترور ژنرال قاسم سلیمانی هیچ بازتنشی را نه کاهش داده و نه مهار کرده باشد. اگر اینطور نبود چرا وزارت امور خارجه باید به همه آمریکایی ها توصیه کند عراق را ترک کنند؟
گذشته از این، هدف گرفتن اماکن فرهنگی یک جنایت جنگی به شمار می رود، آقای ترامپ وقتی نوبت به آمریکایی هایی می رسد که جنایت جنگی می کنند، بسیار بخشنده است.
پس از ماجرای تسخیر سفارت امریکا در سال 1979 در تهران (و گروگان گیری همان 52 آمریکایی مورد اشاره)، هر دو کشور در یک درگیری سطح پایین یا نیابتی بوده اند. از آن زمان، ژنرال سلیمانی 22 سال در راس نیروی قدس سپاه به عنوان رابط تهران با نظامیان، جناح ها و گروه های مختلف مسلح پرشمار در سراسر خاورمیانه قرار داشت. تنها دوره کوتاهی از آرامش در مناسبات با آمریکا برقرار شد، زمانی که ژنرال قاسم سلیمانی در پی حملات 11 سپتامبر، پیشنهاد کمک به سربازان آمریکایی برای شکست دشمنش یعنی طالبان را داد؛ همکاری ای که ادامه نیافت چرا که جورج دابلیو بوش، ایران را به همراه عراق و کره ی شمالی بخشی از محور شرارت نامید.
با این حال دلیلی داشت که روسای جمهور گذشته آمریکا از ترور یکی از قدرتمندترین فرماندهان نظامی منطقه، پرهیز داشتند: توانایی ایران در پاسخ، با خشونت نامتقارن.
حکومت ایران از زمان جنگ فاجعه بار با عراق طی دهه 1980 – که در مواردی شبیه یک قتل عام کامل بود – به سمت این حیله جنگی چرخش کرد، ژنرال سلیمانی آن جنگ را دید و درس های زیادی از آن آموخت. درس هایی که دکترین جنگ های نیابتی اش از یمن تا لبنان را هدایت می کرد.
با اعلام اینکه ایالات متحده به هر حمله ای به اهداف و دارایی های امریکایی، با حمله پاسخ می دهد، دونالد ترامپ یک خط قرمز را ترسیم می کند که ایران نمی تواند از آن عبور کند. اما ایران بر شبکه ای از بازیگران نیابتی از یمن تا سوریه و عراق و لبنان متکی است. آیا آنها هم باید به خط قرمز ترامپ احترام بگذارند؟ در میان آن نیروهای نیابتی سربازان کله داغی وجود دارد که با این ترور برانگیخته شده اند. درست مثل مردان جوانی که در دست اسلحه دارند اما هیچ نظمی بر آنها حاکم نیست. حتی در طول جنگ عراق، که شاهد مرگ صدها سرباز آمریکایی بودیم، به کنترل درآوردن نیروهای نیابتی دشوار بود.
آقای ترامپ نمی تواند کل منطقه را مجبور کند که از خط قرمزش عبور نکنند، و اگر رئیس جمهور بر این خط قرمز پافشاری کند، احتمال رویارویی خشونت آمیز را افزایش خواهد داد. خود ایران می تواند به مدد جنگ سایبری، حمله به متحدان آمریکایی در منطقه، تضعیف تجارت و خفیف کردن ایالات متحده در عراق و دیگر جاها، غیر مستقیم تر، اما نه با کارایی کمتر، پاسخ دهد.
یک مقام ارشد امنیت ملی در سال 2018 به آتلانتیک گفت: «دولت آمریکا بر این باور است که بی ثبات سازی پایدار، برای آمریکا، فرصت می آفریند. ترامپ شاید به خوبی در حال ایجاد این بی ثباتی پایدار باشد، اما این به سود هیچ کس نیست و بیان این گونه حرف های سست توسط دولت آمریکا، تنها نبود یک برنامه و خردورزی را آشکار می کند.»
کارشناسان امنیت ملی ترامپ در یک سال گذشته به شدت کاهش یافته اند. مشورت های موردی هم بسیار مختصر داده می شوند و چندان هم مورد اعتنا قرار نمی گیرند.
مشکل آفرین تر از همه این است که دولت به توصیه های منطقی در دیگر جاها اهمیتی نمی دهد. دولت رهبران هر دو حزب کنگره را قبل از حمله پهپادی در جریان نگذاشته بود.
قانونگذاران یک سند عمومی را انتظار داشتند که به روشنی – هم به آنها و هم به مردم آمریکا – دلایل حمله را توضیح دهد، اما در عوض یک سند طبقه بندی شده را دریافت کردند.
تصمیم بسیار غیر معمول برای طبقه بندی این سند در کلیت خودش، بر بسیاری از نگرانی های ما افزوده است و نشان می دهد که کنگره و مردم آمریکا پیرامون امنیت ملی خودشان در تاریکی نگه داشته شده اند. این را نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به صراحت گفت.
چندین قانونگذار در حال کار بر قطعنامه ای هستند که کاخ سفید را از تشدید درگیری، بدون اجازه کنگره باز می دارد.
هر چند چنین اقداماتی مناسب است اما ثابت شده که پس از حمله یازده سپتامبر چنین تلاش هایی برای بازدارندگی قدرت های اجراییِ جنگ طلب ناکافی بوده است. به همین دلیل بسیار مهم است که سناتورهای تاثیر گذارِ جمهوری خواه همانند لیندسی گراهام، مارکو روبیو، و میچ مک کانل وعده های ترامپ برای دور نگه داشتن آمریکا از باتلاق جنگ خارجی و لغزیدن به سمت جنگ با ایران را به او یادآوری کنند.
رئیس جمهوری در گذشته از آنها حرف شنوی داشته است و حتی دلایلی وجود دارد که از آنها بترسد – به خاطر طرح استیضاحش در سنا.
بحران بین ایالات متحده و ایران هنوز به نقطه بی بازگشت خود نرسیده است. صدای تعقل می تواند حرکت به سمت آن نقطه را متوقف کند.
منبع: نیویورک تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :