پیگیری مناسبات ایران و ژاپن جز از طریق کاهش تنش در روابط ایران و آمریکا میسر نیست

تاثیر اقدام ژاپن در اعزام نیروی نظامی به تنگه هرمز بر سفر روحانی به توکیو!

۲۴ آذر ۱۳۹۸ | ۱۶:۱۵ کد : ۱۹۸۸۲۰۵ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
محسن روحی صفت در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی ضمن تاکید بر تاثیر منفی اقدام ژاپن در اعزام نیروی نظامی به تنگه هرمز بر سفر روحانی به توکیو پیرامون هدف یا اهداف سفر حسن روحانی به ژاپن بر این باور است که تهران سعی دارد با افزایش تحرکات دیپلماتیک خود با توکیو به افزایش مناسبات تجاری دو طرف کمک کند. از آن سو یقیناً ژاپن نیز به نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین قدرت های منطقه ای خاورمیانه در ارتقاء امنیت تنگه هرمز و خلیج فارس نیازمند است، چرا که ژاپن بیش از ۸۰ درصد نفت خود را از خلیج فارس تامین می‌کند.
تاثیر اقدام ژاپن در اعزام نیروی نظامی به تنگه هرمز بر سفر روحانی به توکیو!

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – در حالی‌که برخی اخبار از سفر حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران به ژاپن در ۲۸ آذر‌ماه حکایت دارند، انگیزه‌های توکیو برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن بیشتر از همیشه مورد سوال است. چرا که با گذشت ۶ ماه از سفر آبه شینزو، نخست‌وزیر ژاپن به تهران با هدف ارسال پیام دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا به رهبر ایران، اکنون بار دیگر در آستانه سفر قریب‌الوقوع حسن‌ روحانی به ژاپن، توکیو از تلاش‌های خود با هدف میانجیگری بین ایران و آمریکا خبر داده است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی دقیقترین مسئله گفتوگویی را با محسن روحی صفت،  رایزن سابق اقتصادی ایران در مالزی، سرپرست سابق سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف، پیشاور، قندهار، رئیس سابق ستاد افغانستان و کارشناس مسائل شبه قاره و جنوب شرق آسیا صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:

با توجه به آن که در سفر قبلی آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن به ایران که با مأموریت کاهش تنش در روابط تهران - واشنگتن این سفر با پاسخ "نه" قاطع تهران به هر گونه تلاش برای مذاکره و کاهش تنش با آمریکا روبه رو شد و در ادامه نیز تلاش‌های دیپلماتیک آشتی‌جویانه امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه نیز به شکست کشیده شد و همچنین در سایه گسل جدی در روابط ایران و ایالات متحده آمریکا، آیا سفر حسن روحانی به ژاپن اساساً می‌تواند با محوریت پیگیری نقش دیپلماتیک میانجیگرایانه ژاپن در تنش تهران - واشنگتن قلمداد شود و یا این که رئیس جمهور ایران با وقوف به میانجی ناپذیر بودن بحران در روابط تهران و واشنگتن، فقط به دنبال پیگیری و افزایش مناسبات تهران - توکیو است و هیچ گونه برنامه و هدفی در خصوص پیگیری نقش ژاپن به منظور کاهش تنش؛ ذیل مناسبات ایران و آمریکا در سفر به این کشور تعریف نشده است؟

نکته مهمی که در پاسخ به سوال مهم شما باید مد نظر قرار داد این است که هر دو هدف (پیگیری نقش ژاپن در کاهش تنش ایران و آمریکا و نیز افزایش مناسبات تهران و توکیو) در راستای همدیگر قرار دارند و می توانند مکمل هم باشند. چون پیگیری مناسبات ایران و ژاپن جز از طریق کاهش تنش در روابط ایران و آمریکا میسر نیست. به هر حال بر کسی پوشیده نیست که ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم تا به اکنون همواره سعی کرده است در مسیر سیاست گذاری ایالات متحده آمریکا حرکت کند. لذا اگر ژاپن بتواند نقش موثری در کاهش تنش ایران و ایالات متحده آمریکا ایفا کند، ضمن آن که از افزایش تبعات منفی این تنش بر مناسبات بین المللی جلوگیری کرده، همزمان و به طور خودکار مناسبات بین ایران و ژاپن، به خصوص از نظر تجاری و اقتصادی بهبود چشمگیری خواهد یافت و موانعی که در سایه تحریم های ایالات متحده آمریکا بر سر راه توسعه روابط تجاری ایران و ژاپن قرار گرفته است، برچیده خواهد شد. 
این را باید در نظر داشت که سفر آتی حسن روحانی به ژاپن اولین سفر رئیس جمهوری ایران بعد از ۱۹ سال به این کشور است که در پاسخ به سفر اخیر آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن به تهران بود که آن سفر هم اولین سفر نخست وزیر ژاپن بعد از ۴۰ سال به ایران بود. پس انجام هر دو سفر از سوی تهران و توکیو حامل پالس های معنادار سیاسی و علائم مهم ودیپلماتیک برای دو کشور و حتی جامعه جهانی است. اگرچه در طول این سال‌ها بنیان محکمی در روابط سیاسی و دیپلماتیک بین ایران و ژاپن صورت گرفته و ژاپن سعی داشته علیرغم فشارهای آمریکا در حفظ مناسبات سیاسی و دیپلماتیک خود با ایران کوشا باشد، اما متاسفانه ژاپن با فشارها و تحریم‌های ایالات متحده آمریکا نتوانسته است در حفظ مناسبات تجاری و اقتصادی خود با ایران به اندازه سهم مناسبات سیاسی و دیپلماتیک موفق ظاهر شود. در طول دو دوره تحریم، ژاپن در مسئله واردات نفت خام از ایران و گسترش مناسبات تجاری با تهران سعی کرده است از خطوط قرمز ایالات متحده آمریکا عبور نکند. از این جهت اگر سفر روحانی بتواند نتایج مثبتی را در پی داشته باشد، مطمئنا در خصوص مسائل اقتصادی نیز آثار مثبت خود را نشان خواهد داد.

ولی به نظر می رسد که ذیل مواضع مقام معظم رهبری در سفر آبه شینزو به تهران و همچنین در نگاه غایی دولت و مقامات دیپلماتیک کشور که در سفر اخیر آقای عراقچی به ژاپن مشهود بود، هرگونه تلاش و رفت و آمد سیاسی دیپلماتیک تهران با توکیو با هدف گذاری روی افزایش مناسبات ایران و ژاپن به خصوص در حوزه تجاری و اقتصادی بودن در نظر گرفتن تنش تهران – واشنگتن قرار گرفته است. این در حالی است که به نظر می رسد توکیو بیش از آن که به دنبال افزایش مناسبات خود با تهران باشد، سعی دارد به عنوان میانجیگر، باعث کاهش تنش ایران و ایالات متحده آمریکا شود. آیا این تفاوت نگاه اساساً می‌تواند سفر آتی حسن روحانی به ژاپن را مانند سفر آبه شیزو به ایران با شکست مواجه کند؟

همانگونه که قبلا اشاره کردم در دنیای واقع ژاپنی ها معتقدند اگر به دنبال افزایش مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران، به خصوص از لحاظ تجاری و اقتصادی هستند باید در ابتدا مناسبات ایران و ایالات متحده آمریکا را به یک سامان نسبی برسانند و از دل آن چراغ سبز واشنگتن را برای هرگونه مراوده تجاری با ایران را کسب کنند. پس ژاپن اگر به دنبال آن است که آزادی عمل در افزایش مناسبات با ایران داشته باشد باید رضایت نظر کاخ سفید را جلب کند. اما موضوع مهمتر برای ژاپنی ها این است که در سایه پیگیری مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران باعث افزایش امنیت در خلیج فارس شوند چون بیش از ۸۰ درصد نفت ژاپن از آبراه خلیج فارس و تنگه هرمز می گذرد. لذا هر گونه ناامنی بر تامین انرژی ژاپن از این منطقه اثرات منفی خواهد گذاشت و این مهم به عنوان یکی از جدی ترین چالش ها در رشد اقتصادی ژاپن عمل خواهد کرد. یعنی شکل گیری ناامنی در خلیج فارس مساوی است با بیکاری مردم ژاپن، کاهش سرعت توسعه و پیشرفت اقتصادی این کشور. لذا در دنیای امروز که رشد اقتصادی رقبای تجاری ژاپن به خصوص همسایگان این کشور مانند کره جنوبی و چین بالا است، ژاپن نمی‌تواند هیچ فرصتی را برای توسعه و رشد اقتصادی خود از دست دهد. لذا هر تلاشی را در دستور کار خواهد داشت تا از بروز ناامنی در تنگه هرمز و خلیج فارس جلوگیری کند. 

اما نکته بسیار مهمی که در این میان نباید فراموش کرد این است که ژاپن در فاصله زمانی مابین سفر آقای آبه شینزو به تهران و سفر آتی آقای روحانی به توکیو یک اقدام معنادار را در اعزام نیروهای نظامی خود به تنگه هرمز در دستور کار قرار داده است. اگرچه توکیو بارها اعلام کرده که این اقدام آنها در راستای برنامه و اهداف ایالات متحده آمریکا مبنی بر تشکیل ائتلاف نظامی در تنگه هرمز برای ایجاد فشار بر تهران و محدود کردن ایران در این تنگه نیست، اما یقیناً اعزام نیروهای نظامی ژاپن به هر دلیل و بهانه ای و حتی با در نظر داشتن این فرض که اعزام این نیروها طرحی مستقل و جدای از برنامه ایالات متحده است، تنها به امنیتی شدن شرایط در تنگه هرمز و خلیج فارس کمک می کند و همین مسئله سبب خواهد شد که ژاپن علیرغم اداعاهایش، خود به خود در مسیر منافع ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی گام بر دارد. آیا همین اقدام باعث کاهش اعتماد در روابط ایران و ژاپن نخواهد شد؟ در این صورت آیا ژاپن کماکان نقش میانجیگر صادق و حداقل قابل اعتماد از سوی طرف ایرانی خواهد بود؟

آنچه ژاپنی‌ها در راستای نکته مهم شما عنوان کرده‌اند، این است که اقدام به اعزام نیروی نظامی و ناو به منطقه تنگه هرمز ماهیتی امنیتی و نظامی ندارد. چرا که ناو اعزامی ژاپنی ها ماهیت و کارکرد اطلاعاتی دارد که این اقدام به منظور جمع آوری اطلاعات، نه از تنگه هرمز و خلیج فارس، بلکه از دریای عرب است. اما حتی با در نظر گرفتن این فرض ژاپنی ها، یقیناً ذیل نگاه شما این مسئله به امنیتی شدن فضای منطقه می انجامد. بنابراین اقدام توکیو در اعزام نیروی نظامی به خلیج فارس و تنگه هرمز باعث کاهش اعتماد ایران به ژاپن خواهد شد. همان گونه که بارها ایران عنوان کرده است کشورهای پیرامونی خلیج فارس، دریای عمان و تنگه هرمز بهتر از هر بازیگر فرامنطقه می‌توانند در حفظ، ارتقاء و تداوم امنیت این منطقه و کشتی های نفتی و تجاری عمل کنند. لذا حضور هر نیروی نظامی فرامنطقهای تنها نقش مخربی را در ایجاد ناامنی در منطقه به دنبال خواهد داشت. با وجود این نگرانی و موضع ثابت تهران در خصوص امنیت تنگه هرمز، ژاپنی ها به شدت علاقهمند هستند که در جریان سفر آقای روحانی به توکیو در خصوص این اقدام خود (اعزام نیرو و ناو به تنگه هرمز) با تهران گفت‌وگو و مذاکرات لازم را داشته باشند تا روشنگریهای خود را در خصوص تبعات و ابعاد اقدامشان به منظور رفع هر گونه شبهه، ظن و یا شائبه ای انجام دهند.
با وجود تمام نکاتی که به آن اشاره شد، من معتقدم باید منتظر ماند و دید که ابعاد، تبعات و تاثیرات مثبت و منفی اقدام ژاپنی‌ها در اعزام نیرو و ناو به تنگه هرمز تا چه اندازه در راستای مواضعشان قرار دارد، آن زمان می‌توان پاسخ دقیق تری به سوال شما داد. اما به هر حال این واقعیت را هم باید در نظر گرفت که ژاپنی ها اگرچه همواره سعی کرده اند از مسیر و ریل‌گذاری آمریکایی‌ها خارج نشوند، اما به دنبال آن هم نیستند که مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران را نیز بر هم زنند. چرا که توکیو بر این واقعیت اشراف دارد که تهران یکی از مهم‌ترین قدرت‌های منطقه‌ای در خاورمیانه است که می‌تواند مسیر تردد کشتی ها و نفتکش ها را تامین کند. لذا این مسئله به طور غیرمستقیم می‌تواند بر افزایش امنیت صادرات انرژی از تنگه هرمز به عنوان یکی از نیازهای جدید ژاپن اثرات مثبت داشته باشد. ذیل این نکته ژاپن حتی المقدور از انجام اقداماتی که افزایش نگرانی و یا دلخوری سیاسی و دیپلماتیک ایران را باعث شود، اجتناب خواهد کرد.

در کنار نقش ژاپن به عنوان میانجیگر تنش ایران و ایالات متحده آمریکا شاهد تحرکات دیپلماتیک سران و مقامات عمانی به ایران هستیم. به موازات این تحرکات شنیده ها حکایت از آن دارد که سوئیس نیز نقش مثبت و سازنده ای در تبادل آقای مسعود سلیمانی، دانشمند ایرانی با ژائو وانگ، جاسوس آمریکایی داشته است. اینها علاوه بر آن است که فرانسه نیز علی رغم شکست در تحرکات دیپلماتیک خود کماکان با شدت و ضعف تلاش های خود را ادامه می دهد. ذیل این مسائل آیا ژاپن نیز به عنوان تکه‌ای از این پازل در کاهش تنش مناسبات ایران و آمریکا عمل می‌کند و یا تلاش‌های میانجیگرایانه و آشتی‌جویانه توکیو مستقل از این تحرکات است؟

یقیناً در مناسبات بین المللی هرگونه تحول، تحرک و اقدامی بر همدیگر اثر گذار و اثر پذیر هستند. کما این که ژاپنی ها هم در یک دنیای انتزاعی و منفک زندگی نمی‌کنند. لذا هر گونه مذاکره، هرگونه تلاش دیپلماتیک آشتی‌جویانه و هرگونه اقدام برای کاهش تنش می‌تواند در نوع برنامه ریزی و پروسه مدنظر ژاپنی ها نیز اثرگذار باشد. به ‌هرحال تبادل زندانیان بین ایران و ایالات متحده آمریکا که اخیرا صورت گرفته اکنون این امید را در بین کشورهای میانجیگر، خصوصا ژاپن ایجاد کرده است که با تداوم و پیگیری این تلاش ها می توان به کاهش تنش در روابط ایران و ایالات متحده آمریکا کمک کرد. به ویژه که مواضع دونالد ترامپ بعد از انجام این تبادل با محوریت این مسئله که این تبادل زندانیان نشان داد می‌توان در سایه مذاکره به توافق با ایران رسید، به عنوان کاتالیروز تلاش های میناجی گرایانه این کشورها عمل کرده است. البته من در این میان معتقدم که این دست مواضع دونالد ترامپ صرفاً پاسخی به برخی جریانات و افراد تندروی آمریکایی است که مخالف هرگونه تلاش سیاسی و دیپلماتیک و مذاکره با جمهوری اسلامی ایران هستند. از طرف دیگر ایران نیز واکنش منفی به این دست مواضع مقامات کاخ سفید داشته است. چون آمریکایی ها تا به اکنون نشان داده اند که به دنبال بازی برد - برد و مذاکره‌ای که در آن هر دو طرف به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند نیستند. لذا تا زمانی که دونالد ترامپ و دیگر مقامات کاخ سفید این منش و نگاه را داشته باشند، یقیناً جمهوری اسلامی ایران نیز به دنبال گفت وگو و مذاکره با آمریکایی‌ها نخواهد بود. این مسئله هم می تواند در تعیین میزان موفقیت تلاش های دیپلماتیک ژاپن و دیگر کشورهای میانجیگر نقش آفرین باشد.


( ۷ )

نظر شما :