تلاش برای دستاوردی بهتر
فرار از بدترین احتمال ممکن بین آمریکا و ایران امکان پذیر است
نویسنده: فرانسیس نیکولاد
دیپلماسی ایرانی: خروج ایالات متحده از توافق هسته ای ایران یا همان برجام را می توان تصمیمی بر مبنای مشاوره های نادرست یا حتی تصمیمی پوچ دانست. با این حال، این تصمیم با قوانین بین المللی مغایرتی ندارد. لازم به اشاره است که مذاکره کنندگان آمریکایی در وین همه تلاش خود را به کار گرفتند تا برجام یک معاهده بین المللی نباشد. آنها حتی نگذاشتند که برجام چه در نام و چه در ماهیت نوشتاری به صورت توافقنامه درآید. سند برجام هرگز توسط اعضا به امضا نرسید و صرفا در رضایت خاموش همه 7 عضو و در پی بیانیه منتشر شده از سوی نمایندگان اتحادیه اروپا پذیرفته شد. درست است که برجام بلافاصله پس از تصویب در وین در یک قطعنامه رسمی شورای امنیت سازمان ملل متحد رسمیت یافت، اما حتی در این مورد هم مذاکره کنندگان ایالات متحده در روند پیش نویس قطعنامه دقت لازم را به کار گرفتند تا کاری کنند قطعنامه طبق منشور سازمان ملل متحد ماهیت الزام آور نداشته باشد.
اما آنچه پس از خروج آمریکا از برجام رخ داد، داستان دیگری است. واشنگتن یک استراتژی شدیدالحن علیه اعضای باقی مانده در توافق به کار گرفت که هدف از آن نابود کردن برجام از بیرون بود. تحریم ها را اگر که با هدف ایجاد اختلال در مناسبات برجام اعمال نمی شدند، می شد نتیجه منطقی خروج آمریکا از برجام دانست؛ اما جنبه فرا مرزی این تحریم ها عامل نوعی عدم توازن فزاینده بین تعهدات هسته ای ایران و مزایای تعهد به برجام برای این کشور، بوده است.
در همین حال، طرفین باقی مانده در برجام و نه فقط ایران به یک اندازه مورد غضب ایالات متحده قرار گرفته اند. از این رو، بیشتر انتظار می رفت اروپایی ها در مواجهه با اعمال فشارهای آمریکا بیشتر از واژه «اعتراض» و نه «ناراحتی» و «نگرانی»، استفاده کنند. چین هم که خود درگیر مذاکرات تجاری فشرده با ایالات متحده است، از همه طرفین خواسته خویشتن داری پیشه کنند. تنها روسیه بوده که جرات داشته ایالات متحده را مورد شماتت قرار دهد و اعلام کند که موضع گیری ایران برایش قابل درک است.
اینستکس یا همان مکانیسم مالی ای که با هدف تسهیل تجارت بین ایران و اتحادیه اروپا در نظر گرفته شده، برای عملی شدن دست کم به یک سال دیگر زمان نیاز دارد. چین در موقعیتی نیست که یک ابتکارعمل متهورانه به اجرا در آورد. روسیه شاید به ایران در فروش نفت کمک کند، اما مخاطرات چنین کاری زیاد خواهد بود. به عبارت دیگر، هیچ گزینه ساده ای برای شرکای ایران در برجام وجود ندارد.
اما شاید بهترین رویکرد دیگر طرف های برجام در میانه انتظار آنها برای فرصت های بهتر این باشد که از هر گونه تشدید تنشی خودداری کنند. از این رو اروپایی ها باید از تهدید به ارجاع ایران به شورای امنیت سازمان ملل به دلیل خودداری از عمل به تعهداتش، خودداری کنند. فوریت کنونی حفظ روح برجام است تا ایران تصمیم به رویکردی که به افزایش مخاطره دستیابی به سلاح هسته ای می انجامد، نگیرد.
ایران هم باید به اندازه خودش در این روند ایفای نقش کند. برای نمونه، ایران می تواند از واکنش شدید به جدیدترین تصمیم ایالات متحده بپرهیزد و در مقابل سطح طبیعی اورانیم غنی شده ای را که دیگر نمی تواند به خارج از کشور صادرش کند، پایین آورد. برای ایران در حال حاضر از نظر مالی استفاده بیش از اندازه از سانتریفوژهای قدیمی صرفه اقتصادی ندارد و شاید برایش بهتر باشد که بر اولویت دادن به نوین سازی مدل سانتریفوژها در چارچوب قانونی برجام متمرکز شود.
اما همه اینها تنها بخشی از تصویر را پوشش می دهند. بخش دیگر تصویر در واشنگتن در حال شکل گیری است. اروپایی ها در عین همبستگی با دیگر طرف های باقی مانده در برجام، همچنان توانایی تغییر شرایط در جهت بهتر را دارند. به طور قطع آنها نه می توانند رئیس جمهوری دونالد ترامپ را به بازگشت به برجام ترغیب کنند و نه ایرانی ها را به مذاکره مجدد بر سر برجام؛ اما می توانند از طریق یک سری هماهنگی ها با ایران، روی تمایل واضح ترامپ به اثبات اینکه «هنر معامله کردن» را می داند حساب کنند. و همه اینها بهتر است تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا صورت بگیرد. اروپایی ها می توانند نقش میانجی صادق را ایفا و دو طرف را به نشان دادن تمایل داوطلبانه به کاهش تنش ها ترغیب کنند. چنین کاری دشوار است، اما غیرممکن نیست.
اولین نشانه از سوی آمریکا می تواند اعلام مجدد معافیت ها از تحریم ها و فراهم کردن امکان فروش هواپیماهای غیرنظامی به ایران مطابق بند 22 برجام باشد. مذاکرات بین ایران با بوئینگ و ایرباس پس از حصول توافق هسته ای آغاز، اما در پی خروج دولت ترامپ از توافق متوقف شد. چنین توافقی با توجه با وضعیت هواپیماهای ایران برای آن مزایای زیادی خواهد داشت و در عین حال، ایجاد یک سری فرصت های شغلی در صنعت هواپیماسازی در آستانه انتخابات می تواند برای ترامپ مفید باشد. چنین اقدامی برای اقتصاد اروپا نیز مفید خواهد بود.
یکی دیگر از نشانه ها از سوی آمریکا می تواند تجدید معافیت ها از تحریم های نفتی برای مشتریان اصلی ایران باشد. چنین اقدامی تنش در بازار بین المللی نفت را کاهش می دهد و به بهود روابط واشنگتن با دوستان دیرینه یعنی توکیو، سئول و تایوان و همچنین اروپایی ها کمک می کند. مجددا کاهش قیمت بنزین پیش از انتخابات می تواند برای ترامپ خوشایند باشد.
سومین اقدام از سوی آمریکا هم می تواند کاهش محدودیت های اعمال شده بر بخش بانکداری ایران باشد که ایران را به تصویب قانونی در هماهنگی با هنجارهای بین المللی علیه تامین مالی تروریسم ترغیب می کند. چنین مساله ای در ایران در حال حاضر چندان پذیرفتنی نیست، اما پیشنهاد یک بسته ترغیب کننده می تواند در تصمیم رهبر معظم انقلاب ایران و حل و فصل ماجرا موثر باشد.
اما قدم بعدی ای که ایران می تواند بردارد، همین حالا هم امکان پذیر است. از آنجایی که ایران در زمینه خودداری از تولید بیشتر از 300 کیلوگرم از اورانیم غنی شده در سطح پایین همچنان به برجام متعهد مانده، به طور قطع از استفاده از حدود 5000 هزار سانترفوژ مورد توافق در برجام نمی برد. تولید این تعداد سانتریفوژ بیشتر از این سطح است و برای تولید چند صد کیلوگرم اورانیوم در سال فعالیت حدود 1500 سانتریفوژ کافی است. چالش برای ایران افزایش شمار سانتریفوژها نیست، بلکه ارتقاء آنها پس از پایان برجام است. از این رو، ایران از اعلام اینکه به طور داوطلبانه شماری از سانتریفوژهای خود را خاموش می کند، هیچ ضرری متحمل نمی شود.
چنین اقدامات متقابلی می تواند عناصر یک توافق ضمنی منصفانه را فراهم آورد. ترامپ می تواند ادعا کند که در مواجهه با فعالیت های هسته ای ایران دستاوردهای بیشتری از باراک اوباما داشته است و حسن روحانی رئیس جمهوری ایران هم می تواند تسهیل یک سری تحریم های مشکل ساز آمریکایی و در عین حال حفظ مشروعیت برای فعالیت های هسته ای بعدی ایران را تضمین کند. استفاده از ترکیبی از همه این عناصر و تبدیل آنها به یک سرمایه گذاری موفق، کار دیپلمات هایی است که بر قدرت اروپایی ها تکیه می کنند. اندکی اقبال و تلاش می تواند تاثیر زیادی در کاهش یکی از جدی ترین تنش ها در منطقه خاورمیانه داشته باشد.
منبع: لوبه لوگ / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :