منطقه ای که همچنان آشفته است

زیر پوست بلاتکلیفی در شمال آفریقا

۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۱۶:۰۶ کد : ۱۹۸۳۰۰۰ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: جلال خوش چهره
جاال خوشچهره در یادداشتی می نویسد: مردم لیبی سرنوشت سخت و شوم‌تری را در پی بهار عربی و سقوط رژیم «معمر قذافی» در هفت سال گذشته داشته‌اند. لیبی در این سال‌ها فاقد ساختار نظامند سیاسی بوده است؛ در شرق و غرب کشور دولت‌های موازی، مجالس موازی، کودتاهای ناکام، تیول‌داری صدها گروه مسلح حاکم اختیار دار بوده‌اند. لیبیایی‌ها در همه این سال‌ها به‌حال خود رها شده‌اند تا زیر رگبار مسلسل‌ها و حملات هوایی جناح‌های رقیب کوشش کنند که زنده بمانند نه اینکه زندگی کنند.
زیر پوست بلاتکلیفی در شمال آفریقا

دیپلماسی ایرانی: شمال آفریقا درپی بهار عربی سال 2011 به ظاهر همچنان بلاتکلیف است. ساختار نظامی حاکم بر کشورهای این منطقه هنوز در برابر خواست واگذاری قدرت به غیرنظامیان‌، قبول انتخابات آزاد و تشکیل دولت‌های منتخب سرسختی نشان می‌دهند. موج دوم اعتراض‌ها در الجزایر، سودان، مصر و حتی لیبی خسته از جنگ‌های داخلی در هفته‌های اخیر دوباره توجهات جهانی را به خود جلب کرده‌ است. 

آیا به‌راستی شمال آفریقا در بلاتکلیفی است یا به شکل زیر پوستی در حال انجام فرایندی است که توافق قدرت‌های جهانی را با خود به همراه دارد؟ ژنرال «عبدالفتاح سیسی» خود را برای دور تازه ریاست‌جمهوری با تغییر قانون اساسی مصر آماده کرده است. قانون اساسی جدید به رئیس‌جمهوری اختیارات ویژه‌ای می‌دهد که شاید او را قدرتمندتر از «حسنی‌مبارک» رئیس جمهور مخلوع در سال 2011 میلادی کند. در این تغییر، نهادهای مدنی و دیگر قوا و به‌ویژه قوه قضائیه استقلال گذشته خود را از دست می‌دهند؛ چون مسئولان قضایی را رئیس‌جمهوری تعیین می‌کند. «عبدالعزیز بوتفلیقه» را مردم الجزایر با تظاهرات گسترده اعتراضی خود پس از 30 سال از قدرت به زیر کشیدند، اما هنوز تکلیف دولت آینده این کشور معلوم نیست. آیا نظامیان حاضرند قدرت را با غیرنظامیان تقسیم کرده و به انتخابات آزاد تن دهند؟ سودانی‌ها به سه دهه حکومت اقتدارگرای ژنرال «عمرالبشیر» پایان دادند. نتیجه تاکنون آنچه نبوده است که مردم در موج تازه بهار عربی خواسته‌اند. ژنرال «عبدالرحمن برهان» رهبر شورای انتقالی به رغم مخالفت‌های مردمی، قدرت را برای حداقل 2سال آینده در دست گرفته است. البته نظامیان این کشور یک انعطاف محدود در برابر اعتراضات مدنی از خود نشان داده‌اند؛ اینکه ژنرال «احمد عوض بن‌عوف» که پس از سقوط البشیر به عنوان حاکم نظامی سودان معرفی شد، مجبور به واگذاری کرسی قدرت به عبدالرحمن برهان شد تا شاید اعتراضات کاهش یابد، اما به رغم مخالفت‌های مدنی، حاکم نظامی جدید بر ادامه حضور در قدرت اصرار دارد. به عبارت دیگر، نظامیان سودانی خیال واگذاری قدرت را به غیر نظامیان ندارند.  

مردم لیبی سرنوشت سخت و شوم‌تری را در پی بهار عربی و سقوط رژیم «معمر قذافی» در هفت سال گذشته داشته‌اند. لیبی در این سال‌ها فاقد ساختار نظامند سیاسی بوده است؛ در شرق و غرب کشور دولت‌های موازی، مجالس موازی، کودتاهای ناکام، تیول‌داری صدها گروه مسلح حاکم اختیار دار بوده‌اند. لیبیایی‌ها در همه این سال‌ها به‌حال خود رها شده‌اند تا زیر رگبار مسلسل‌ها و حملات هوایی جناح‌های رقیب کوشش کنند که زنده بمانند نه اینکه زندگی کنند. اکنون نیروهای تحت امر ژنرال «‌خلیفه حفتر» که خود را «ارتش ملی» می‌خوانند به طرابلس، پایتخت این کشور حمله‌ور شده‌اند.‌هدف، سرنگونی دولت «فائز سراج» است که به ظاهر سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و برخی دیگر از کشورها آن را به رسمیت می‌شناسند. جنگ میان شرقی‌های تحت کنترل ژنرال حفتر  و غربی‌های وفادار به سراج بالا گرفته است. سازمان ملل و اتحادیه اروپا درباره جنگ جاری هشدار داده اند، اما فقط هشدار نه بیش از این. روسیه، مصر، عربستان و امارات پشتیبانان ژنرال حفتر در وقایع خونباری هستند که اکنون در لیبی جریان دارد. «دونالد ترامپ» نیز به صف حامیان حفتر پیوسته است. دولت «امانوئل ماکرون» در این‌باره موضع دونبش دارد؛ از یک‌سو خود را هوادار دولت قانونی فائز سراج می‌خواند و از سوی دیگر با ژنرال حفتر تعامل فعال دارد. هدف روسیه  در حمایت از پیروزی و استقرار دیکتاتوری ژنرال حفتر روشن است؛ روس‌ها می‌خواهند بعد از کنترل طرطوس در سوریه، پایگاه دریایی خود را در منطقه «طبرق» لیبی تثبیت کنند تا حضور نظامی خود را در مدیترانه گسترش دهند. مصر، عربستان و امارات در پی استقرار آرامش و تثبیت اوضاع در لیبی و خارج شدن از وضع اضطرار در محیط نزدیک به مرزهای خود هستند. 

به این ترتیب دموکراسی خواهی تا مدت‌ها در شمال افریقا و بالتبع آن خاورمیانه عربی سرکوب و خارج از دستور می‌شود. جامعه جهانی و به‌ویژه غرب، سیاست بنشین و ببین را پیشه کرده‌اند. به‌نظر می‌رسد غرب، روسیه و چین در این بخش از کره خاکی بر سر تقسیم مناطق نفوذ توافق دارند. سهم هریک از نفت و گاز و ژئوپلتیک منطقه تعیین شده است. آنکه سرش بی‌کلاه می‌ماند، مردمی هستند که به بهار عربی چشم امید بسته‌ بودند. نظامیان در شمال افریقا برای واگذاری قدرت به مردم سرسختی می‌کنند اما اگر مردم شمال افریقا عبدالعزیزبوتفلیقه، عمرالبشیر، معمر قذافی و حسنی مبارک را از تخت قدرت به زیر کشیدند، پس از این نیز با هوشمندی خواهند توانست همه توافق‌های پنهان و آشکار را برهم زده و اراده خود را بر کرسی قدرت بنشانند. مقاومت مردم در الجزایر، سودان، لیبی و مصر ادامه دارد. سرانجام این قدرت مردم خواهد بود که سرنوشت دولت‌ها را رقم می‌زند. /ابتکار

جلال خوش چهره

نویسنده خبر

کلید واژه ها: شمال آفریقا سودان مصر الجزایر


( ۴ )

نظر شما :