درباره این فاجعه طبیعی پیچیده بیندیشیم
تجربه کشورهای پیشرفته در تقابل با سیل
محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
دیپلماسی ایرانی: محدود و تکعاملی اندیشیدن درباره همه پدیدههای پیچیده از جمله سیلاب خطرناک است. سازهها، لایروبی، شهرسازی، محیطزیست، تغییر اقلیم و ... هر کدام سهمی در مسأله دارند. کتاب «راهنمای روشهای غیرسازهای مدیریت سیلاب» که سال 1379 توسط «کمیته ملی آبیاری و زهکشی» در 326 صفحه، ترجمه، تدوین و منتشر شده است، میتواند راههایی به سوی پیچیده اندیشیدن درباره سیلاب باز کند.
این کتاب طیفی از عوامل محیطزیستی، اجتماعی، ریسک و بیمه، شهرسازی، سیستمهای پیشبینی و هشدار سیلاب تا چندین عامل دیگر را در نظر میگیرد و حاوی مطالبی درباره آنهاست.
این کتاب روشهای مدیریت سیلاب را چهار دسته میداند: 1- تلاش برای کاهش سیلاب، 2- تلاش برای کاهش آسیبپذیری در مقابل سیلاب، 3- تلاش برای کاهش خسارات، و 4- ایجاد آمادگی برای تحمل خسارات. روش اول را «سازهای» و مبتنی بر حفاظت فیزیکی از طریق سازهها میدانند که مردم را از سیلاب دور میکنند (برای مثال ساخت سد) و سه روش دیگر غیرسازهای هستند. ترکیب روشهای سازهای و غیرسازهای، گزینه مناسب مدیریت سیلاب معرفی شدهاند.
سازههای مدیریت سیلاب عبارتند از سدها، خاکریزها، سیلبندها، منحرف کردن سیلاب، کانالهای سیلبَر و غیره که با ذخیره کردن، محدودسازی یا منحرف کردن سیلاب، مدیریت آنرا ممکن میکنند (ص. 5). اما رهیافتهای غیرسازهای در دو گروه دستهبندی میشوند. گروه اول که «تمهیدات برنامهریزی» نام گرفتهاند ذیل این عناوین بررسی شدهاند: پیشبینی سیلاب، سیلهای دریایی، کنترل گسترش سیلابدشت، بیمه سیلاب، ضدسیلاب کردن، مدیریت حوضه آبریز، تصمیمگیری. گروه دوم، با عنوان تمهیدات مقابلهای، به این عناوین میپردازد: برنامهریزی برای مقابله با شرایط اضطراری سیل، مقابله با سیلاب، هشدار سیل، تخلیه، کمکهای اضطراری و رفع مشکلات (ص. 6)
روشهای غیرسازهای خود بر دو دستهاند: 1- روشهای قابل تعریف، دسترسی و اجرا در دشت سیلابگیر؛ 2- روشهای اضطراری برای مقابله با سیل در زمانی که پیشبینی میشود سیلاب بزرگی قریبالوقوع است (صص. 10-9). کتاب اگر چه توسط جمعی از برترین متخصصان نوشته شده، اما به زبانی بسیار ساده و خواندنی است. نکاتی از پیوست الف آن که درباره تجارب سایر کشورها در مدیریت غیرسازهای است، خیلی جالباند (البته مربوط به سال 1997 است):
کانادا: برنامه کاهش خسارات سیل (FDR) در سال 1975 انجام شد. برخی استانها پیشرفتهای خوبی داشتهاند اما محدودیتهایی هم هست شامل: نیاز به تهیه نقشههای خطرپذیری از سیل، نارضایتی سیاسی برای قبول پهنهبندی، و فقدان قانونگذاری مرتبط. (ص. 249)
فرانسه: 25 درصد جمعیت در معرض سیل هستند و بعد از سیل 1994 تصمیم گرفته شد که یک برنامه بلندمدت با هدف جلوگیری از بلایای طبیعی توسعه یابد. (ص. 250) دولت با برقراری یارانه، انگیزش مالی برای اقدامات ضدسیل ایجاد میکند.
آلمان: سیلهای مخرب سالهای 1993 و 1994 در رود راین، سازمانهای مسئول را وادار به چاپ «راهنمای حفاظت به هنگام سیل» در سال 1995 کرد و حاوی این پیام است که حفاظت از خطر سیل یک مسأله پیچیده است که نمیتوان به سادگی و با یک راهحل منحصر بهفرد حل کرد. (ص. 251) هند: «فلسفه سیاست ملی کنترل سیلاب» در سال 1954 تدوین شد. سالیانه 80 هزار کیلومتر از اراضی این کشور را سیل فرامیگیرد و بیش از 1500 نفر تلفات جانی دارد.
ژاپن: قانونگذاری از سال 1949 به خوبی سازماندهی شده است. راهبرد ژاپن، کاهش خسارات و از طرف دیگر تقبل خسارات سازهای زیربنایی بوده است. (ص. 254)
نکته جالب این است که تقریباً همه کشورها بعد از تجربه کردن یک سیل بزرگ و خسارتبار، قانونگذاری، توسعه راهنماها و بهبود رویههای مدیریت سیلاب را شروع کردهاند. ما هم شروع کنیم، بعد از اینکه دربارهاش پیچیده اندیشیدیم. کمیته ملی سیل، راهی به سوی این پیچیده اندیشیدن و آغاز حرکت ملی ارتقای مدیریت و تابآوری در برابر سیلاب است.
نظر شما :