پاسداشت عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران و وحدت در عناصر اقتدار
رویارویی با دسیسه های دشمنان را از ابعاد مختلف دنبال کنیم
دیپلماسی ایرانی:
مقدمه:
ورود به دهه پنجم انقلاب، نشان از گشوده شدن فصل جدیدی از حیات جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون و از جمله در مناسبات بین المللی و نحوه تعامل با کشورهای جهان دارد. در این دوره، ماموریت مهم کشور نه در سطح حداقلی برای بقاء که هماوردی برای تعریف جایگاه و نقش در منطقه و محیط پیرامونی برای سالهای متمادی است و به همین خاطر است که رویارویی ها و تلاش از سوی جبهه مقابل چهره جدی تر و عریان تری بخود گرفته است.
ایران در طول چهار دهه گذشته با آزمون های بزرگی مواجه و برای صیانت از آرمانها و منافع ملی خود، متحمل هزینه های مادی و معنوی بسیار شده است. اصول مترقی حاکم بر سیاست خارجی کشور که استقلال و عدم وابستگی به قدرتها، شاه بیت آنها را تشکیل می دهد، ویژگی مهمی است که کشورهای بسیاری در تلاش برای دستیابی به آن هستند و از این نظر جمهوری اسلامی به عنوان کشوری پیشگام در معرض توجه قرار دارد.
در کنار ملالت ها، تجارب گران سنگ، دستاورد بزرگ ایران در مواجهه با دشواری ها و سختی هاست که سرمایه بسیار ارزشمندی برای جامعه ایرانی برای ترسیم نقشه راه آینده و راهنمای صادقی است که باید و نباید های رفتاری پیش روی را نشان می دهد. اینکه ابزارها و امکانات از یک سو و محذورات و تنگناها از سوی دیگر را چگونه در کنار هم قرار دهیم تا اولا اهداف واقع بینانه و دست یافتنی برای خود ترسیم و ثانیا در راهبردهای دستیابی به آنها، دچار خطای محاسباتی و رفتاری نشویم.
موقعیت کنونی:
با تمرکز بر سیاست خارجی، ایران به لطف دقت نظر و نگاه ژرف به رخدادها و شناخت واقع بینانه روندهای پیرامونی، توانسته به قدرت و جایگاه اثرگذاری در محیط پیرامونی دست یافته و دست برتر در چانه زنی ها و هر گونه مذاکره احتمالی در آینده دست یافته است. این موفقیت، رخدادی بزرگ در مدیریت تحولات است که هر بعد آن در جای خود نیاز به بررسی های عمیق و کارشناسی دارد و هر ایرانی باید با نگاه منصفانه، واقع بینانه و به دور از گرد و غبار عظیم تبلیغاتی و رسانه ای دشمن به آن پرداخته و واقعیت آن را با تمام وجود دریابد. البته نمی توان کتمان کرد در کنار موفقیتها، مشکلات و نارسائی های بسیاری نیز وجود دارد که ضروری است با تمام توان به بررسی و آسیب شناسی آنها پرداخته شود که این هم، نیازمند بحث کارشناسی جداگانه ای است.
هدف گذاری دشمن:
آنچه اکنون دیده می شود آن است که مجموعه ای از نیروهای شرور و ماجراجو که هسته مرکزی آنها را در همگرائی هیات حاکمه آمریکا، رژیم صهونیستی و نظام سعودی شاهد هستیم به درک نادرست و کوته بینانه ای از شرایط ایران رسیده و آن اینکه با هم افزائی توانمندی ها و ظرفیت ها، هجمه و هراس افکنی، زیرپاگذاشتن اصول و موازین اخلاقی و بین المللی و دست زدن به هر جنایتی می توان ابتدا عناصر قدرت آن را کم اثر ساخته و آنگاه با به تسلیم کشاندن کشور، سرنوشت ایران و بدنبال آن کشورهای منطقه را برای مدت های مدید در اختیار گرفت.
دشمن در این راستا، خود را در یک تنگنای زمانی می بیند و تلاش دارد هر آنچه برای پیشبرد سناریو شیطانی خود مد نظر دارد در همین مقطعی که فردی مانند ترامپ بر سرکار است عملیاتی کند. در آخرین حلقه های این شیطنت و دشمنی ها، برخورد خباثت بار در حادثه وقوع سیل در شهرهای ایران و سپس قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروه های تروریستی را شاهد هستیم، امری که بی سابقه، خطرناک و بر خلال همه اصول و موازین بین المللی است.
در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران باید سلسله اقداماتی که می توان عنوان آن را «وحدت در عناصر قدرت کشور» نامید در پیش گیرد که در این فرصت به شرح مختصر آن در قالب عناوین زیر می پردازیم:
طراحی و تصورات:
عنصر کلیدی در برابر طراحی ها و تحرکات دشمن آن است که متوجه باشیم آنان در اقدامات خود که عنوان آن را « فشار حداکثری» بر مردم ایران اعلام کرده اند به دنبال چه هستند؟ پی بردن به این مساله چندان دشوار نیست و نقطه کانونی طراحی آنان این است که ایران را در مسیر ضعف قرار دهند و با تشدید فشارها و تنگ کردن عرصه بر ملت ایران، امید گشایش و برطرف شدن مشکلات را از آنها بگیرند.
تصور آنان بر این است که به کار انداختن ابزارهای گوناگون، ملت ایران سربه شورش برمی دارند و منافع و مصالح کشور را به حاشیه می رانند و انسجام اجتماعی فرور ریخته می شود. شاید در نگاه ابتدائی، دلخوشی هائی برای سناریو آنها وجود داشته باشد اما عناصری در وجود ملت ایران نهفته که در محاسبات آنها لحاظ نشده و در تجارب جمهوری اسلامی، نقش بی بدیل این عناصر همواره نمایان شده است. آگاهی عمومی ملت ایران و انسجام و یکپارچگی در مواقع خطر که فراتر از مرزها و حتی افرادی که با نظام سیاسی زاویه دارند را نیز به صحنه می آورد، رمز و راز موفقیت ایران است. امروز مردم ما با تمام وجود لمس کرده اند که هیچ امکانی برای دل بستن به وعده ها و ادعاهای دشمنان این سرزمین وجود ندارد و تنها هوشیاری و بیداری و تکیه بر وحدت و یکپارچگی و صیانت از داشته های خود است که بازدارنده در برابر سیل عظیم دشمنی هاست.
خویشتنداری:
از آنجا که بازیگرانی چون: رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی منافع تجاوزکارانه خود را در پیدایش تنش و بحران در منطقه می دانند، صبر و شکیبائی هوشمندانه لازمه هر تصمیمی است و طبعا ایران در روی آوری به شیوه های نظامی و امنیتی تنها در شرایطی اقدام خواهد کرد که اقدامی خصمانه از سوی آنان آغاز شود.
خوشبختانه ایرانی ها، تجربه بزرگی در بهره گیری از صبر و تامل دارند و در طول تاریخ توانسته اند خطرات بزرگی را با تمسک به این ویژگی برطرف کنند و امروز نیز به راحتی می توانند با سلاح صبر هوشمندانه از عهده دشمنی ها برآیند.
نیافتادن در تله ها:
ترامپ رئیس جمهوری غیرحرفه ای و فاقد استراتژی روشن است اما نیروهائی که پیرامون او در آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای عربی هستند درصدد تاثیرگذاری بر وی و سوق دادن او به سمت ایران و نیز قراردادن وی در مسیر بی بازگشت هستند. با این حساب، تهران باید هوشمندی بسیاری بخرج دهد تا اختلاف بین دیدگاه شخصی ترامپ و نیروهای هدایت کننده وی را متوجه شده و طراحی لازم در این خصوص را صورت دهد. باید مراقب بود که دشمن به دنبال به تله انداختن ایران است که این امر می تواند به صورت رویاروئی ناخواسته با نیروهای آمریکائی و یا تنش با همسایگان و کشورهای همجوار صورت گیرد.
عدم تحریک و عصبانیت:
از جمله ویژگی های کشورها و عناصر مقابل ایران، تمرکز و تخصص آنها بر شیوه های عملیات روانی، عصبانی ساختن و تحریک ایران است، به همین خاطر ضروری است پیش بینی اقدامات تحریک کننده حریف را داشته و آن را در محاسبات خود داشته باشیم. در چنین وضعی، خلاقیت و خروج از بازی تدافعی یکی از راهکارهای برهم زدن سناریوی دشمن و عقیم ساختن تلاش آنان است. باید با بهره گیری از توان فکری و آینده نگری خود، ابتکار عمل به خرج داده و اجازه ندهیم سناریوهای موزیانه آنها امکان اجرا و پیشبرد پیدا کنند.
دیپلماسی فعال:
در کنار اقدامات بازدارنده و حفظ آمادگی های نظامی و ارتقاء قدرت مانور کشور درمنطقه، گستراندن چتر دیپلماسی بر کشورهای مختلف اعم از: همسایگان، کشورهای اروپائی، روسیه، چین و همه کشورهایی که از ناحیه بدعت های خطرناک آمریکا احساس خطر و ناامنی می کنند و نیز فشار بر سازمان های بین المللی برای انجام مسئولیت خود در قبال این رفتارها، بسیار ضروری است.
علاوه بر این، نباید از داخل آمریکا، تنوع دیدگاه ها و سلائق در آن، ظرفیت رسانه های جمعی مخالف ترامپ، و حتی نیروهای مخالف رفتار ترامپ در بدنه های نظامی و عملیاتی آن کشور غافل بود. باید با طراحی هوشمندانه و بسیج طیف گسترده ای از ظرفیتها، هزینه اقدامات ضد ایرانی هیات حاکمه کنونی آمریکا را تا جائی که ممکن است بالا برد.
در این میان، مهمترین محور، ایجاد شک و تردید منطقی در میان نیروهای واقع گرای داخل آمریکا در مورد هزینه های سنگین جانبداری آمریکا از اسرائیل و قربانی شدن منافع ملی این کشور در پای صهیونیست های افراطی همچون نتانیاهو است.
توجه به عناصر اقتدار:
نکته پایانی اینکه، دشمن برای نیل به اهداف شوم خود، تضعیف و از بین بردن عناصر اقتدار جمهوری اسلام ایران در همه ابعاد را وجه همت خود قرار داده است و در این راه هیچ تفاوتی بین گروه ها و سلیقه ها وجود ندارد چرا که همه آنها، ساکنان یک کشتی هستند. وقتی از عناصر اقتدار صحبت می کنیم موضوع تنها به بعد نظامی و امنیتی خلاصه نمی شود بلکه بسیاری از زمینه ها از جمله قدرت نرم و ظرفیت الهام بخشی ایران را نیز شامل می شود. از نظر دشمن، اقتدار در هر سلیقه و گروهی، یک عنصر مزاحم است و باید به هر قیمتی فروریخته شود. در چنین وضعی، جامعه ایرانی باید آگاهی خود را بالا برده و به عوامل اقتدار خود به مثابه نگاهبانی برای کل ایران نگریسته و با تمام وجود از آنها صیانت کند.
نظر شما :