نگاهی به کتاب "عصر سی ان ان و هالیوود (منافع ملی، ارتباطات فراملی)"، نوشته دکتر محمد مهدی سِمَتی
اسلام و تروریسم، از نمایش تا واقعیت
عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - متن پیش رو نگاهی دارد به کتاب "عصر سی ان ان و هالیوود (منافع ملی، ارتباطات فراملی)"، نوشته دکتر محمد مهدی سِمَتی.
درباره کتاب
آن گونه که نویسنده در مقدمه کتاب عنوان میکند: "این اثر مشتمل بر مقالاتی درباره رسانه های ملی و ارتباطات بین المللی و نیز نقشی است که آنها در حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه ایفا می کند. در واقع این مقالات درباره اهمیت نقشی بحث میکنند که نهادها، ساختارها و اشکال رسانه به طرز فزاینده در زندگی سیاسی و اجتماعی هر جامعه بازی می کند. مقالات این کتاب در یک دوره پنج ساله، از ۱۹۹۷ تا سال ۲۰۰۲ نگاشته شده اند و هر یک پاسخ و واکنشی است به مباحث سیاسی، فرهنگی و روشنفکری خاصی که طی این دوره ظهور کردند. از این رو در مقالات این کتاب به شیوه های مختلف بحث میشود که اعمال و اقداماتی رسانهای هر کشوری در دنیایی که روزبهروز هرچه بیشتر به سمت جهانی شدن پیش میرود، برای منافع و امنیت ملی آن اهمیت بسیار دارد. بنابراین مباحث مطرح شده در این مقالات نیز خود بخشی از بستر روشنفکری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که تلاش می کند تا آن را توضیح دهد"(سمتی، محمد مهدی، 1382: 23 و24).
با این نگاه، کتاب در شش فصل و شش مقاله به بررسی جایگاه رسانه های ایالات متحده در دست یابی به اهداف سیاسی و فراملی آمریکا میپردازد. به عبارت دیگر در کتاب حاضر نویسنده تلاش کرده است با الهام از نظریات بودریار، لاکان و ادوارد سعید نقش رسانه های آمریکا اعم از روزنامه و تلویزیون و نیز سینما (هالیوود) را در تعریف و تعیین منافع و هویت سازی ملی نشان دهد و در عین حال با نگاهی کلی تر مقالات این کتاب به بررسی نقشی می پردازند که رسانه ها در زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر ملتی ایفا می کنند.
در این راستا کتاب در فصل اول خود با عنوان "تاملاتی درباره عوامل موثر بر شیوه رایج پخش اخبار متوالی از تلویزیون" به بررسی نظریه "تاثیر سی ان ان" ای، اقتصاد سیاسی، اخبار جهانی تلویزیونی و در نهایت بررسی ابعاد سیاسی و تلویزیونی میپردازد.
در همین رابطه کتاب می نویسد: "تاثیر فناوری های ارتباطی "تاثیر سی ان انی" تعریف میشود. این تأثیر به لحاظ تحلیلی تحت سه مقوله متمایز و مستقل از یکدیگر مورد بحث قرار میگیرد. این مقولات در عین حال که معرف انواع تاثیرگذاری سی ان ان هستند، تاثیر سی ان ان را به مثابه عامل شتاب، بازدارنده و برجستهساز تعریف میکنند. لذا وقتی تاثیر سی ان ان به عنوان عامل شتاب زا تعریف می شود، فرض بر این است که فناوری های اخیر ارتباطی در جهان بسیار سیاستمداران مجالی برای تعامل و مشاوره نمی دهد. وقتی تاثیر سی ان انی را به عنوان سرعت گیر یا بازدارنده سیاست خارجی می کنیم، منظورمان تاثیر عاطفی و نمایشی تصاویر است و سرانجام رایج ترین شیوه تعریف از تاثیر سی ان ان، در نظر گرفتن سی ان ان در مقام کارگزار عامل برجستهسازی است؛ مثلا در همین راستا محمد ساچیربیگ، سفیر بوسنی در سازمان ملل یک بار عنوان کرد که اگر به چگونگی تحویل و توزیع کمک های انسان دوستانه در بوسنی توجه کنید، می بینید که دوربین ها ی تلویزیونی در جایی قرار میگیرند که مردم بهتر و بیشتر غذا و خدمات دارویی و پزشکی را دریافت کردهاند، در حالی که در مکانهایی که مردم از شدت گرسنگی و بیماری و بمباران مرده اند از دوربین تلویزیونی خبری نیست. این مسئله در مورد گزارش های مطبوعاتی درباره فقر و فلاکت انسان در سومالی بیشترین تاثیر را در تصمیم آمریکا به مداخله در آن کشور داشته است(همان: 34 و35).
کتاب در بخش بعدی خود با عنوان "اقتصاد سیاسی اخبار جهانی تلویزیونی" به بررسی جایگاه اقتصادی شبکه تلویزیونی سی ان ان می پردازد و عنوان می کند: "دلیل این که بررسی آن به عنوان پیشتاز و پیشرو جهانِ خبر انگشت میگذارند، سلطه این بنگاه خبری بر بازار اخبار جهانی است. سی ان ان اکنون به بیش از ۱۵۰ میلیون تلویزیون خانگی در بیش از دویست و دوازده کشور و منطقه جهان وارد شده است. یعنی بیش از ۸۰۰ میلیون نفر در سراسر دنیا به سی ان ان دسترسی دارند (البته آمارها مربوط به سال نشر مقاله است و تغییرات جدی پیدا کرده است) و همین امر آن را بر رقبای اروپاییش مانند اسکای نیوز و سرویس جهانی بیبیسی جلو می اندازد" (همان" 36 و37).
در ادامه کتاب مینویسد: "سی ان ان پوشش خبری خود را از جنگ خلیج فارس یک لحظه سرنوشتساز میداند. چرا که پوشش لحظه به لحظه این حادثه خاص بود که سی ان ان را به دنیا معرفی کرد، به گونه ای که شاخص بینندگان سی ان ان در ساعات پربیننده شامگاهی یعنی از ساعت 15 تا 21 شب در ژانویه ۱۹۹۰ به عدد ۱۱.۷ رسید که ده برابر رقم معمولی بینندگان آن شبکه بود" (همان: 38).
کتاب در فصل دوم یا مقاله دوم به بررسی تأثیر رسانه های آمریکایی بر تصویر سازی از مسلمانان می پردازد. اثر در این فصل با عنوان "تروریستها، اصولگرایان، مسلمانان و هویت ملی"، چند نمونه مطالعاتی را مورد بررسی قرار میدهد که یکی از آنها بمبگذاری در مرکز تجارت جهانی در سال ۱۹۹۳ میلادی و دیگری به بمبگذاری در شهر اوکلاهما باز میگردد.
مقاله بمبگذاری شهر اوکلاهما تاملی بر موضوع هویت ملی در جامعه آمریکا است که از طریق گزارش های مطبوعاتی درباره دو حادثه تروریستی بررسی شده است. از دیدگاه برخی از نظریه های روان کاوانه و نظریه اجتماعی که اساس تحلیلهای این مقاله را تشکیل میدهد، هویت از طریق رابطه با دیگری و یک خارجی تعریف میشود. به عبارت دیگر واکنش به بمب گذاری شهر اوکلاهما و مقایسه آن با بمبگذاری مرکز تجارت جهانی در سال ۱۹۹۳ میلادی، موقعیتی را برای تامل در مسئله هویت ملی و ظهور یک "دیگری" پس از جنگ سرد را فراهم کرد. مسلمانان یا خاورمیانه ای ها آن "دیگری" هستند که تصور ملیگرای خود را در تضاد شدیدی در برابر آن تعریف میکند. در این راستا رسانه ها نقش تعیین کننده ای دارند. در متون نژاد پرستی نوین چنین بحث میشود که نژادپرستی دیگر امروزه "دیگری" را فروتر قلمداد نمیکند و بر پایه پست بودن "دیگری" استوار نیست، اما درعوض این نگاه اعتقاد دارد که سنت های دیگری با ما ناسازگارند. یعنی مسلمان بودن با اروپایی بودن و آمریکایی بودن ناسازگار است و مرزهای فرهنگی آنها باید حفظ شود. این همان خط فکری است که در رسانه ها نیز منتقل می شود.
دو مقاله بعدی کتاب در فصول سوم و چهارم به بررسی مهمترین رسانه آمریکا یعنی سینمای هالیوود میپردازد. اولین مقاله در فصل سوم با نام "تروریسم، هالیوود و سیاست های تصویر پردازی"، مسائل نظری را بررسی میکند که طرح سینمای ملی در جهانِ فراملی سینمایی را القا میکند. در این فصل کتاب رابطه سینمای هالیوود و سیاست خارجی امریکا را در دوره رونالد ریگان به طور خاص مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
اما برای تبیین سینمای آمریکا در واژه های فرهنگی و سیاسی معین، دومین مقاله در فصل چهارم با تیتر " جذابیت های فراملی هالیوود، سلطه یا ظرفیت دموکراتیک" به بررسی چهارچوب تفصیلی و تعبیری میپردازد که هالیوود ارائه میکند؛ مقالهای که سیاست خارجی آمریکا را در قبال خاورمیانه برای آمریکایی ها قابل فهم می کند.
در این راستا مقاله جذابیت فراملی هالیوود که با همکاری خانم پاتریشیا سوتیرین از دانشگاه میشیگان نوشته شده است در پی کشف فراملی گرایی هالیوود با همه تناقضهایش است. در حالی که دیگر صنایع سینما در جهان به عنوان سینمای ملی توصیف و تعریف میشود، هالیوود به ندرت با این خصوصیت شناخته میشود. گویی هالیوود فراملی و چیزی هم سنخ جهانی است.
پس فصل چهارم در پی کندوکاو این مساله است که چرا اغلب گفته میشو هالیوود ویژگی فراملی دارد؟ اما چیست که جذابیت هالیوود را فراملی می کند؟ گفته می شود هالیوود جذاب است به این دلیل است که فراملی گرایی شدیدی را مطرح میکند، اما این دو موقعیت به طور ذاتی متناقض و غرق در هم ابهام اند. لذا کلید اساسی برای بیان تسلط فرهنگی آمریکا در جهان با فهم تناقضها و ابهامات مرتبط است. یعنی در مجموع مقاله چهارم یا فصل چهارم به بررسی نظریه آن تناقضات و ابهام دیالکتیک فراملی و ملی میپردازد.
فصل پنجم کتاب با عنوان "پداگوژی، شهروندی انتقادی و ارتباطات بین المللی" تاکیدی است بر آموزش به مثابه ابزاری در خلق نوعی از شهروندی است که با نگاهی منتقدانه از رسانه ها استفاده می کند. مبنای این مقاله را فرضیه ای اساسی و مهم تشکیل می دهد که اعتقاد دارد نهاد های رسانه ای روزانه و مطالبی که تولید میکنند جایگاهی برای آموزش روزانه شهروندان هستند. در این راستا مقاله پنجم با تامل موردیِ مطالعاتی خود بر تلاشهای دولت بیل کلینتون برای نظارت و اداره افکار عمومی بین المللی در برخورد با صدام حسین در سال ۱۹۹۸، این مقاله چنین تلاشهایی را حوادث رسانه ای تلقی می کند که بررسی و نگاه دیگری را میطلبد. به واقع، شیوه روابط عمومی ناظر بر ارتباط مستقیم دولتها با مردم دیگر کشورها به دور از دسترس و کنترل دولت های شان است. به این ترتیب داشتن شهروندی آگاه و مجهز به مهارت های انتقادی نیز موضوع منافع ملی است.
آخرین مقاله با عنوان "پاکیزگی، بهداشت سیاسی و ماجرای سوکال"، در واقع شرح دیدگاهی شخصی نویسنده درباره حادثه یازده سپتامبر است که بنا به درخواست یکی از نشریات نوشته شده است. در این راستا نویسنده اعتقاد دارد کسانی که خارج از آمریکا زندگی میکنند تقریبا به سختی قادرند میزان تاثیر این حادثه (11 سپتامبر) را بر جامعه آمریکا درک کنند. اگرچه این حادثه ابتدا تصاویری را که آمریکایی ها از خودشان داشتند به هم ریخت. اما این تلاش موجب شد به سرعت نظریه جدید در این مورد آمریکایی بودن و همه بار ایدئولوژیکی را که با خود حمل میکند، کشف شود. حوادث آن روز چهره داخلی و بین المللی سیاستهای آمریکا را برای مردم آن تغییر داد، هم چنان که این حادثه زندگی بسیاری از مردم خاورمیانه را نیز دگرگون ساخت. بنابراین در این مقاله و فصل پایانی ضرورت و اضطرار ارائه دیدگاه بدیل برای مردم آمریکا درباره جایگاه و موقعیت آنان در جهان به طور کلی و دنر خاورمیانه به طور خاص گوشزد شده است.
نظر شما :