رانت، فساد و عدم جذابیت برای جلب مشتری در سایه قیمت گذاری غلط

نباید بورس انرژی را به تحریم های ثانویه گره زد

۰۷ آبان ۱۳۹۷ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۷۹۸۱۵ اقتصاد و انرژی انتخاب سردبیر
سید محمدعلی خطیبی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است که ابتدا به ساکن نباید بورس انرژی را به مسئله تحریم های ثانویه گره زد. اگر این کار را بکنیم سبب خواهد شد تا در آینده انتقادات جدی از طرف کارشناسان و رسانه‌ها متوجه دولت شود. ما باید هدف گذاری درست در این رابطه داشته باشیم و در این راستا تبیین کنیم که اساساً نمی‌توان در گام اول و در این فرصت کوتاه انتظارات زیادی از بورس انرژی داشت.
نباید بورس انرژی را به تحریم های ثانویه گره زد

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – پس از اما و اگرهای فراوان شرکت بورس انرژی ایران که از سال ۱۳۹۱ به عنوان چهارمین بورس ایران فعالیت خود را آغاز کرد و کارکردش شبیه به بورس کالا است، و متعاقب اطلاعیه‌ منتشر شده شرکت ملی نفت از دیروز اقدام به عرضه نفت خام برای اولین بار کرد. طی این اطلاعیه شرکت ملی نفت ایران مشروط به این که متقاضیان در هر معامله، دست‌کم ۳۵هزار بشکه نفت بخرند که معادل ۵ هزار تن‌ نفت خام است، برای عرضه یک میلیون بشکه نفت خام اعلام آمادگی کرد. در این رابطه شرکت ملی نفت تاکید کرده که قیمت پایه به دلار آمریکا و برابر با متوسط قیمت نفت برنت دریای اعلام می‌شود و پرداخت ریالی بر اساس نرخ تبدیل سامانه "سنا" است. هر چند که بسیاری این اقدام را در تقابل با تحریم های ثانویه آمریکا با محوریت به صفر رساندن فروش نفت ایران می دانند، اما در این میان سوالات بسیاری در خصوص میزان کارایی این بازار وجود دارد که دیپلماسی ایرانی برای پاسخ به آن سراغ سید محمد علی خطیبی، نماینده سابق ایران در اوپک و مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت رفته است که در ادامه می خوانید: 

پس از کش و قوس‌های فراوان نهایتا دیروز برای اولین بار بورس انرژی مبادرت به فروش نفت خام کرد. اگرچه این اقدام به منظور مقابله با تحریم های ثانویه آمریکا انجام شده است، اما دیدگاه شما این تصمیم تا چه اندازه می‌تواند برای کاهش آثار سوء فشارهای آمریکا موثر واقع شود؟

در گام اول این انتظار زیادی است که فروش نفت خام در بورس انرژی بتواند در جنگ با تحریم ها موفق باشد. نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که بورس های انرژی در کشورهای جهان اصولا برای شفافیت در قیمت نفت خام شکل می گیرند، در صورتی که این قیمت ها برای نفت خام کشور ما از قبل مشخص شده است و در سایه این قیمت‌های رسمی اساسا هیچ گونه تلاشی برای شفافیت در قیمت‌ها انجام نمی گیرد، چرا که هر ماه شرکت ملی نفت قیمت فروش نفت را به صورت رسمی اعلام می‌کند. لذا همان طور که گفتید عرضه نفت خام در بورس انرژی برای فروش واقعی نفت انجام گرفته است، نه شفاف سازی قیمت. از این رو چون که تهران از عرضه نفت در بورس انرژی به دنبال انجام معاملات واقعی و فروش واقعی نفت خام به جای معاملات کاغذی، مجازی و ایجاد بازار ثانویه است، لذا کارکرد بورس انرژی ایران با دیگر بورس‌های جهان بسیار متفاوت است. اگرچه پیش از این فرآورده های نفتی در بورس انرژی عرضه شده است، اما فروش نفت خام برای اولین بار صورت می‌گیرد و در این رابطه چارچوب هایی هم در نظر گرفته شده است، منتهی چون این مسئله برای اولین بار صورت گرفته است، خوب یقیناً اشکالاتی در نحوه اجرای آن وجود دارد. به طور مثال قیمت بالایی که دیروز برای نفت خام در بورس انرژی گذاشته شد سبب شد تا آن جذابیت لازم برای مشتریان نفتی شکل نگیرد. به گونه که قیمت بیش از 79 دلار دیروز نفت خام ایران در بورس انرژی به مراتب از این نفت دریای شمال هم بیشتر بود. در این صورت اگر مشتریان ما مبادرت به خرید نفت از ایران داشته باشند، یقیناً میزان سودی که از فروش آن خواهند داشت بسیار کمتر خواهد بود. لذا در ادامه کار بازار تهران و بورس انرژی ما برای آنها جذابیت نخواهد داشت. ما باید سیستم قیمت گذاری نفت خام در بورس انرژی را متناسب با شرایط منطقه و جهان انجام دهیم. از سوی دیگر ما باید دیگر هزینه‌های فروش، انتقال، تحویل و بیمه را هم تعدیل کنیم تا بتوانیم جذابیت‌های بیشتری را برای مشتریان خود داشته باشیم، در غیر این صورت باید بپذیریم که این بورس در آینده چندان کارایی نخواهد داشت. 

علیرغم نکات ضعفی که به آن اشاره داشتید، نقاط مثبت این بازار از دیروز تا کنون چیست؟ 

هر چند که این مسئله تجربه اول ما به شمار می رود و شرکت های خصوصی هم تاکنون تجربه خرید و فروش نفت خام را در بورس انرژی نداشتند. اما به نظر می‌آید که در مجموعه کل ساز و کارهایی که برای انجام این مهم اندیشیده شده بسیار مناسب است. در این راستا به جز رژیم صهیونیستی، تهران فروش نفت به تمام مقاصد در کلیه نقاط جهان را آزاد اعلام کرده است. از آن طرف در مورد ضمانت نامه ها باید گفت که بخشی از آن به صورت ریالی و بخشی از آن به صورت ارزی است که مسئله ریالی بودن آن یک نکته مثبت است. از آن سو اکنون فروش نفت به بخش خصوصی نیز از طریق بورس انرژی به صورت ارزی و ریالی ممکن شده است. طبق اعلام بورس خریداران نفت باید ۸۰ درصد مبلغ مبادله را ارزی و ۲۰ درصد ریالی پرداخت کنند که پرداخت ارزی به طور اعتباری‌، و پرداخت ریالی به طور نقدی خواهد بود. از آن طرف متقاضیان باید ده درصد مبلغ معامله را به‌طور نقدی و به شکل ریالی به حساب معرفی شده توسط بورس واریز کنند و بعد از آن محموله خود را در پایانه خارک در فاصله ۷ آذر تا ۷ دی تحویل خواهند گرفت. خوب این شرایط می تواند به جذاب تر شدن بورس انرژی کمک کند.

با توجه به این که بورس انرژی ایران و عرضه نفت خام در آن چه به لحاظ هدف گذاری و چه به لحاظ کارکرد، متفاوت از بورس های انرژی دیگر نقاط جهان است، آیا می‌توان در آینده به ثمر بخش بودن آن در تقابل با تحریم های ثانویه به خصوص در حوزه کمک به اقتصاد کشور امیدوار بود؟ 

باید از بورس انرژی خود انتظارات منطقی و مطابق با شرایط کشور را داشته باشیم. یقیناً اکنون شرایط ایران یک شرایط عادی نیست که بتوان بورس انرژی و اساسا عرضه نفت خام در این بورس را با دیگر نقاط جهان مقایسه کرد. اقتصاد ما اکنون دارای مشکلات متعددی است که نیاز به کار بسیار زیادی دارد. از طرف دیگر باید توان و پتانسیل بخش خصوصی داخلی را هم در یک سطح منطقی و واقعی دید و نباید انتظار های بسیار بزرگی از بورس انرژی داشت، به خصوص اینکه این بورس عمر کمی دارد و تازه برای اولین بار دیروز شاهد فروش نفت خام در این بورس بوده ایم. پس در این شرایط  اگر ما انتظار داشته باشیم بورس انرژی هم بتوانند نفت خام ما را بفروشد، هم بتواند تحریم ها را دور بزند و هم بتواند کمک جدی به اقتصاد کشور داشته باشد، کمی دور از واقعیت است. ما باید انتظارات خود را در مرحله اول بسیار پایین تر از این ها در نظر بگیریم تا بتوان به مرور زمان و به تدریج با رفع نواقص و نیز تجربه کسب تجربه در انجام معاملات با شرکت های خصوصی داخلی و بین المللی نقاط ضعف و قوت را پوشش دهیم. باید ابتدا بورس را به صورت کامل راه اندازی کنیم، شرکت های خصوصی داخلی و بعد بین المللی را درگیر کنیم و در ادامه کار به فکر دور زدن تحریم ها و مقابله با فشارهای آمریکا باشیم. این اولویت بندی در این شرایط بسیار مهم است. چراکه بورس انرژی ایران توان هندل کردن تمام منافع و اهداف را به صورت همزمان ندارد. پس در گام نخست باید شرایط را برای یک بازار رقابتی جدی به منظور حضور همه بازیگران اقتصادی فراهم کنیم.

در راستای نکته پایانی شما بسیاری از کارشناسان بورس معتقدند که اگر برای عرضه نفت خام در بورس انرژی بستری مناسب، حقیقی و رقابتی شکل نگیرد باعث ایجاد رانت در این بازار خواه شد. لذا به جای انتظار کمک بورس انرژی به اقتصاد ایران و تقابل با فشارهای آمریکا این بازار به بستری برای بیشتر شدن فساد می انجامد. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟

این تحلیل کاملاً درست است. متاسفانه اکنون مشابه همین نگرانی در بورس پتروشیمی شکل گرفته است. اخیراً در بورس پتروشیمی برخی ها قیمت هایی به مراتب نازل تر از قیمت های بیرونی به وجود آورند که نشان از فساد گسترده در این بورس دارد. این ناشی از این واقعیت است که این بورس از کارکرد و ماموریت خود در رسیدن به اهدافش بسیار دور شده است. چون اگر یک بورس به صورت دقیق و شفاف کار کند نباید میان قیمت های بیرون و قیمت های آن شکاف عمیقی شکل گیرد که عده ای بتوانند از دل شکاف قیمت، رانت های خود را به دست آورند. اساسا بورس برای منطقی شدن و شفاف سازی قیمت ها شکل گرفته است. پس نباید اختلاف قیمتی وجود داشته باشد. پس این تهدبیدی که اکنون در بورس پتروشیمی وجود دارد امکاد دارد در آینده دامن بورس نفت خام را هم بگیرد. در این صورت بورس انرژی نه به عنوان یک بازار واقعی، بلکه به عنوان بستر رانتی عمل می‌کند. لذا این خطر و تهدید وجود دارد که عده‌ای از هر طریق بتوانند بستر را برای ایجاد رانت و فساد در بورس انرژی به خصوص در حوزه فروش نفت خام با ترفند هایی در ایجاد اختلاف بین قیمت های بورس و قیمت های بیرونی شکل دهند و از دل آن ثروت‌های بادآورده نصیب خود کنند و از آن طرف سبب شوند که محصولات با قیمت های بسیار بالایی به دست مردم برسد، در حالی که دولت سعی دارد قیمت هایی به مراتب کمتر را در اختیار جامعه قرار دارد که در نهایت این محصولات با این قیمت به دست مصرف‌کننده نرسد. البته از آن طرف هم این تهدید و خطر هم وجود دارد که دولت با دخالت مستقیم، قیمت‌ها را آن‌قدر دیکته ا‌ی کند و قیمت ها را به مراتب بیشتر از قیمت واقعی قرار دهد که جذابیتی برای حضور شرکت ها نداشته باشد. پس اصل باید در قیمت‌گذاری منطقی باشد. به عبارت دیگر قیمت ها از یک طرف نباید آن قدر پایین باشد که رانت و فساد را شکل دهد و آن قدر بالا و دیکته ای باشد که سبب فراری شدن مشتریان نفتی ما شود. ثبات، انعطاف و تطبیق قیمت با شرایط بازارهای جهانی سبب خواهد شد تا بورس انرژی، نه به دام فساد بیفتد و نه سبب از دست رفتن مشتریانش شود. راه حل ایجاد قیت های رقابتی است. 

اما با توجه به اینکه یک هفته دیگر به تحریم های ثانویه آمریکا فرصت باقی است و از سوی دیگر این راهکار تهران چیزی در حدود 24 ساعت است که عملیاتی شده به نظر شما در این فرصت می توان امیدی به ثمربخش بودن فروش نفت خام در بورس انرژی داشت؟

ببینید در پاسخ به این سوال شما دو نکته وجود دارد؛ اول این که ما باید این نگاه ها را در خصوص بورس انرژی منطقی کنیم. چنان که پیشتر اشاره داشتند نباید انتظارات ما فراتر از شرایط واقعی باشد. نکته دوم ناظر بر این واقعیت است که ما نباید از بورس انرژی انتظار داشته باشیم که مشکلات اقتصادی کشور را در دوران تحریم های ثانویه حل کند. من معتقدم که مقابله با تحریم های ثانویه آمریکا و راه های دیگری دارد، نه اینکه بورس انرژی هم راه حل مناسبی نباشد، اما در این فرصت کوتاه نمی توان آن کارایی لازم را از بورس داشت. پس ابتدا به ساکن نباید بورس انرژی را به مسئله تحریم های ثانویه گره زد.  اگر این کار را بکنیم سبب خواهد شد تا در آینده انتقادات جدی از طرف کارشناسان و رسانه‌ها متوجه دولت شود. ما باید هدف گذاری درست در این رابطه داشته باشیم و در این راستا تبیین کنیم که اساساً نمی‌توان در گام اول و در این فرصت کوتاه انتظارات زیادی از بورس انرژی داشت. باید ابتدا یک بورس موفق را راه اندازی کنیم؛ تجربه لازم را به دست آوریم و بعد انتظار آن را داشته باشیم که بتوانیم در مقابل تحریم ها از بورس انرژی استفاده کنیم. 

کلید واژه ها: بورس انرژی تحریم های ثانویه آمریکا سیدمحمدعلی خطیبی


( ۲ )

نظر شما :