قومی که همچنان پاشنه آشیل دولت ترکیه هستند
اردوغان و مساله کردی
صابر گل عنبری، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: حزب عدالت و توسعه AKP وقتی در سال2001 پا به سپهر سیاست گذاشت، برنامه ای بلندپروازانه برای آینده ترکیه داشت. معتقد بود بدون حل چالش کُردی، نهضت این کشور نمی تواند به شکل مطلوبی پیش برود و تحقق یابد. از این رو، تلاش کرد با گشایشی محتاطانه، گفتمانی دمکراتیک و تاکید بر اخوت دینی و ملی، رضایت جامعه کُردی را به دست آورد و به تدریج بربحرانی دیرینه فائق آید. کردها هم کم کم روی خوش نشان دادند و رضایتمندی خود از این حزب را در نتایج برآمده از صندوهای رای نشان می دادند؛ به گونه ای که نامزدهای کُرد عضو عدالت و توسعه در مناطق کردنشین در مقایسه با بقیه کاندیداهای کُرد ـ چه مستقل چه از احزاب کُردی ـ بیشترین آرا را کسب می کردند.
حمایت کردها از عدالت و توسعه سیری فزاینده به خود می گرفت. در این میان مواضع و اظهارات شخص رجب طیب اردوغان خیلی تاثیرگذار بود و همین بر محبوبیت او نزد کُردها افزوده بود. وی در سال 2005 طی سخنانی در دیاربکر گفت: «مساله کردی آرمان من نیز هست». در کنار آن هم به نام دولت ترکیه به خاطر کشتار وحشتناک درسیم در سال 1938 که به گفته خود اردوغان 14 هزار کُرد در جریان انتفاضه ای مردمی به خاک و خون کشیده شدند، عذرخواهی کرد. سخنان اردوغان در دیاربکر مرهمی بر زخمی کهنه بود که کردهای ترکیه سوزش آن را چند دهه از عمق وجود خود احساس می کردند.
حزب عدالت و توسعه در کنار این گفتمانِ کُردپسند دست به یک سری اقدامات نیز زد که جزء حقوق اولیه شهروندی هر انسانی است، اما کُردها از زمان تاسیس جمهوری آتاتورک در سال 1924 از آنها محروم بودند. از جمله اقدامات:
1ـ اجازه برگزاری دوره های تدریس زبان های غیر ترکی به ویژه کردی در سال 2003
2ـ افتتاح گروه زبان های غیر ترکی در دانشگاه ها
3ـ تصویب حق تالیف و نشر به زبان کردی
4ـ تاسیس یک کانال تلویزیونی رسمی به زبان کردی در سال 2009
5ـ تدریس ادبیات کردی به عنوان یک درس اختیاری در مدارس از سال 2012
6ـ برخورداری متهمان کُرد در دادگاه ها از حق استفاده از زبان مادری خود در جریان دادگاهی از سال 2013
7ـ اعلام یک بسته اصلاحاتی در سپتامبر 2013 از سوی خود اردوغان که موارد دیگری را شامل می شد.
در کنار اینها هم وضعیت اضطراری در مناطق کردی ملغی و طرح های توسعه اقتصادی بزرگی برای مناطق کردنشین در نظر گرفته شد.
در همین حال، هم دولت ترکیه مذاکرات پنهانی را با عبدالله اوجالان در زندان و برخی رهبران پ.ک.ک در خارج از کشور به ویژه در نروژ آغاز کرده بود. سازمان اطلاعات ترکیه این مذاکرات محرمانه را انجام می داد و در سال 2012 وقتی لو رفت، دستگاه قضایی ترکیه هاکان فیدان رئیس MIT را به جرم ارتباط با یک "سازمان تروریستی" احضار کرد. لو رفتن این مذاکرات می رفت که کل این پروسه را با شکست مواجه کند، اما اردوغان مداخله کرد و مانع شد.
گفتگوها در چارچوب طرح "وحدت و اخوت" ادامه یافت تا این که توافقی غیر علنی حاصل شد و عبدالله اوجالان رهبر محبوس پ.ک.ک در 21 مارس 2013 در جشن نوروز نامه ای منتشر کرد و از نیروهای پ.ک.ک خواست سلاح را زمین بگذارند و آرمان کردی را با شیوه های مسالمت آمیز پیگیری کنند. این نامه تحولی تاریخی در تاریخ مساله کردی قلمداد شد. سپس پ.ک.ک اعلام آتش بس کرد.
در همین سال اردوغان، مسعود بارزانی و هنرمندان کُرد چون ابراهیم تاتلیس و شوان پرور را با خود به دیاربکر برد و در میتینگی مردمی زبان به تمجید از کُردها گشود. ناگفته نماند که مسعود بارزانی نقشی موثر در پیشبرد مذاکرات صلح داشت.
گفتگوها تحت تاثیر عواملی چون تحولات کُردی در سوریه از جمله قدرت گرفتن شاخه سوری پ.ک.ک کجدار و مریز ادامه یافت و دو طرف بالاخره به توافقی دست یافتند که یالچشین اکدوغان معاون نخست وزیر و مسئول روند صلح و هیاتی از حزب دمکراتیک خلق ها در کنفرانسی خبری مشترک از آن رونمایی کردند. عبدالله اوجالان در نامه ای در نوروز 2015 بر ده ماده این توافق صحه گذاشت.
زیاد نگذشت که دو طرف پالس های منفی فرستادند که در نهایت روند آشتی را به شکست کشاند. از یک سو، این توافق ده ماده ای گویا خوشایند رجب طیب اردوغان نبود و از آن انتقاد کرد و این می توانست نشانی از اختلافاتی پنهان میان او و احمد داود اوغلو نخست وزیر وقت باشد. از سوی دیگر، حزب دمکراتیک خلق ها سیاستی ضدِ اردوغانی در پیش گرفت و تبلیغات انتخاباتی خود برای انتخابات پارلمانی ژوئن 2015 را با شعار "نخواهیم گذاشت رئیس جمهور شوی" شروع کرد.
پس از این سیگنال های آشتی کُش، پ.ک.ک یک ماه بعد در دوازدهم ژوئیه 2015 به آتش بس پایان داد و روند صلح را به حالت تعلیق درآورد.
عوامل زیادی در شکست پروژه صلح و تلاش نکردن دو طرف برای احیای آن دخیل بود.
عوامل شکست روند صلح
به عوامل داخلی و خارجی شکست صلح پرداخته می شود که از حیث تاثیرگذاری تداخل دارند:
1ـ صلح با پ.ک.ک عبور از خط قرمز احزاب ملی گرای تُرک بود و هزینه سیاسی زیادی برای حزب عدالت و توسعه و اردوغان ایجاد کرده بود که در نتایج انتخابات ژوئیه 2015 خود را نشان داد و حزب عدالت و توسعه تنها 41 درصد آرا را کسب کرد و موفق نشد به تنهایی دولت را تشکیل دهد.
این برای آک پارتی و شخص اردوغان شکست سنگینی بود. از یک طرف وی می دید صلح با پ.ک.ک نه تنها موجب سنگین شدن سبد آرای آک پارتی در میان کردها نشده است، بلکه از دل این روند، حزب دست چپی دمکراتیک خلق ها ظهور کرده که تضاد ایدئولویک با حزب حاکم دارد و آرای بخش بزرگی از کردها را به سمت خود برده است؛ به گونه ای که در همین انتخابات ژوئیه برای اولین بار در تاریخ ترکیه یک حزب کُردی (البته تعدادی از رهبران و اعضای این حزب از چپ های ترک هستند) موفق شد بیش از 80 کرسی پارلمانی را تصاحب کند. جدا از آن، حزب حاکم آک پارتی می دید که در آن سوی نیز به علت همین روند صلح در میان تُرک ها ریزش رای داشته است.
خلاصه، آک پارتی و اردوغان خود را در برابر یک باخت می دیدند. حتی حزب دمکراتیک خلق ها پس از انتخابات حاضر به ائتلاف با عدالت و توسعه نشد و با آن مخالفت کرد. از سوی دیگر، احزاب اپوزیسیون ترک نیز برای ورود به این ائتلاف شرط و شروط گذاشتند. دولت باغچلی رهبر حزب ناسیونالیستی حرکت ملی ورود به ائتلاف با آک پارتی را منوط به دست کشیدن اردوغان از صلح "خیانت بار" با پ.ک.ک کرد. آک پارتی با شروط احزاب اپوزیسیون مخالفت و مجددا انتخابات پارلمانی در نوامبر 2015 برگزار شد و این بار در سایه شکست صلح و آتش بس توانست آرای خوبی کسب کند و به تنهایی با 317 کرسی از 550 کرسی پارلمان دولت را تشکیل داد.
در سایه این وضعیت، حزب حاکم نه تنها اعلام پایان یک طرفه آتش بس از سوی پ.ک.ک را به فال نیک گرفت، بلکه دیگر رغبت چندانی برای احیای این روند از خود نشان نداد.
2ـ تحولات سوریه تاثیری چند وجهی بر اوضاع داخلی ترکیه و شکست روند صلح در این کشور گذاشت. موضع سرسختانه دولت اردوغان علیه نظام سوریه و شخص بشار اسد و حمایت همه جانبه از معارضان سوری، دمشق را به انتقام از این سیاست آنکارا با برگه کُردی واداشت. ارتش سوریه با عقب نشینی آرام از کردستان سوریه به جز در مناطقی، مسئولیت آن را به حزب کردی اتحاد دمکراتیک PYD شاخه سوری پ.ک.ک واگذار کرد، نگاه تند آنکارا از دمشق را به کُردها شیفت داد.
تحولات کُردی سوریه به قدرت گرفتن این حزب و کردها و افزایش تاثیرگذاری آن ها در معادلات سوری انجامید و از طرف دیگر دو تاثیر عمده بر اوضاع داخلی ترکیه بر جای گذاشت. نخست این که چنین وضعیتی محاسباتی جدید را نزد حزب دمکراتیک خلق ها و پ.ک.ک رقم زد که بی شباهت به اشتباه محاسباتی اخوان المسلمین مصر پس از انقلاب ۲۰۱۱ نبود. HDP می دید که هم جایگاه سیاسی اش در داخل ترکیه از طریق انتخابات تقویت شده و هم در کشور همسایه سوریه حزب نزدیک به آن به وزنه سنگینی تبدیل شده است که سقف انتظارات این حزب از روند صلح را بالا برد.
دوم این که اطلس نظامی سیاسی شمال سوریه حزب حاکم ترکیه را در برابر وضعیت سختی قرار داد که آن را در سایه بازگشت پ.ک.ک به سلاح و عملیات های مسلحانه و ارتقای جایگاه سیاسی هـ.د.پ در داخل خود ترکیه تهدیدی جدی برای خود می دانست. این تحولات به نرم شدن موضع ترکیه در قبال دولت سوریه، نزدیکی به روسیه و پیوستن به روند آستانه انجامید.
در حقیقت روند صلح ترکیه اگر با بحران سوریه و تحولات کُردی در آن مقارن نمی شد، سرنوشت دیگری داشت.
3ـ فاکتور نسبتا موثرِ دیگر در شکست روند صلح تحولات درونی پ.ک.ک بود که تحت تاثیر پارامترهای خارجی رخ داد. این تحولات و تاثیرات پس از دستگیری اوجالان در سال ۱۹۹۹ شروع شد. هر چند پ.ک.ک به نامه های اوجالان و درخواست های او در جریان روند صلح عمل کرد و پایبندی نشان داد، اما برخی معتقدند اعلام یک طرفه پایان آتش بس در ژوئیه ۲۰۱۵ نتیجه همین تحولات داخلی بوده و بر خلاف مشی جدید خود اوجالان اتفاق افتاده است.
شکست روند صلح معلول این عوامل و فاکتورهای ریز دیگری بود. در نتیجه چنین وضعیتی، این روند فعلا به محاق رفته و مسیر معکوسی در حال شکل گیری در ترکیه است که معلول مشکلات پساکودتایی حزب عدالت و توسعه است. این مشکلات باعث نزدیکی این حزب به حزب حرکت ملی شده است؛ حزبی که صلح با کُردها را خیانت می داند.
چشم انداز روندِ مُرده صلح
عواملی که به شکست صلح انجامید، در شکل گیری وضعیت بعد از آن نیز بسیار موثر بود. همان فاکتورها شکاف ها را بیشتر کرد و رفته رفته شرایطی پدیدار شد که کاملا عکس جهت قبلی بود. در دوره جدید، حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان تلاش کردند با تمرکز خصومت با حزب حزب دمکراتیک خلق ها از ادبیاتی تحریک کننده علیه کُردها بپرهیزند و در این راستا هم تاکید می کردند که ملت کرد ملتی دیندار است و هـ.پ.د نماینده این ملت نیست. حتی اردوغان در تبلیغات انتخاباتی ۲۰۱۵ قرآنی با ترجمه کُردی به دست گرفت و خواست نظر جامعه کردی را به خود جلب و از حزب دمکراتیک خلق ها دور کند. در سایه سنگین بالاگرفتن خصومت ها با رهبران هـ.د.پ و مقابله با شبه خودمختاری کُردهای سوریه، آک پارتی اندک اندک از آن ادبیات سیاسی دوران مذاکرات و آشتی فاصله گرفت و به ادبیاتی کمالی (کمال آتاتورک) و حزب حرکت قومی به رهبری دولت باغچلی که مخالف سرسخت هر گونه مذاکره و صلح با پ.ک.ک است، نزدیک شد. در این برهه، اردوغان که قبلا مساله کردی را آرمان خود می دانست، می گفت اکنون دیگر چنین مساله ای نداریم و تنها "برادران کردمان" مشکلاتی دارند.
در این میان، کودتای نافرجام در ۱۵ جولای ۲۰۱۶ شیفتی پارادایمی در سیاست داخلی ترکیه ایجاد کرد و اولویت تازه و بسیار مهمی را بر دولت تحمیل کرد. همین مساله روند گشایشی در مقابل کُردها را که حتی پس از شکست آشتی کج دار و مریز ادامه یافته بود، در محاق برد و همه تلاش های آک پارتی بر دشمنی با جماعت فتح الله گولن متمرکز شد. در سایه این وضعیت و مخالفت قاطع حزب حرکت ملی با کودتا روابط بسیار نزدیکی میان این حزب و عدالت و توسعه شکل گرفت. متضرر چنین روابطی هم کُردها و حزب دمکراتیک خلق ها بودند. به هر اندازه هم مناسبات آک پارتی و حرکت ملی تنگاتنگ تر می شد، هم ادبیات حزب حاکم کمالی تر می شد و هم روابط با کُردها بیشتر به قهقرا می رفت. در این اوضاع کودتازده بود که صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دمکراتیک خلق ها به همراه ۱۱ نماینده دیگر این حزب بازداشت و روند سلب نمایندگی پارلمان از اعضای آن شروع شد.
نزدیکی دو حزب عدالت و توسعه و حرکت ملی همچنان سیری تصاعدی داشت تا این که شاهد یک ائتلاف قوی میان هر دو در آوریل ۲۰۱۷ در دفاع از همه پرسی قانون اساسی بودیم. در حقیقت اگر حرکت ملی از این همه پرسی حمایت و با آک پارتی ائتلاف نمی کرد، رفراندوم سرنوشت دیگری پیدا می کرد و آرزوی اردوغان برای تبدیل نظام پارلمانی به نظام ریاست جمهوری بر باد می رفت. امروز این ائتلاف اتحادگونه تا حدی قوی است که انتخابات زودهنگام در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۸ با هماهنگی کامل اردوغان و باغچلی و بنا به تصمیم مشترک هر دو برگزار می شود.
در کنار الزامات داخلی مسائل پیشگفته، مساله همه پرسی اقلیم کردستان عراق، هم در داخل نگاه ها را به کُردهای ترکیه حساس تر و بی اعتمادی را تشدید کرد و هم موضع دولت ترکیه علیه آن و اقدامات و تحریم های اعمال شده موجب عصبانیت جامعه کُردی و حتی اعضای کُرد آک پارتی شد.
مساله دیگری که روابط را شکرآب تر کرده است، حمله ترکیه به عفرین سوریه بود.
وضعیتی که شرحش رفت، صلح مجدد با کُردها را بسیار سخت کرده است. اما این احتمال وجود دارد که بعد از انتخابات بار دیگر حزب حاکم ترکیه با همان انگیزه های پیشینی که روند قبلی صلح را شکل داد، اما با مکانیزمی کاملا متفاوت نیم نگاهی به صلح با کردها داشته باشد.
انگیزه مهمی که آک پارتی را در گذشته به سمت صلح با کُردها سوق داد، همچنان به قوت خود باقی است؛ آن هم این که طرح های بلندپروازانه حزب حاکم برای نهضت اقتصادی و رساندن ترکیه به جایگاه مطلوب منطقه ای و جهانی بدون حل مشکل کُردی ممکن نیست. این چیزی است که خود تئوریسین های آک پارتی نیز به آن معتقد هستند.
در همین حال، النور چافیک مشاور رئیس جمهور ترکیه اخیرا در مصاحبه با شبکه "خبرترک" از احتمال ازسرگیری مذاکرات صلحی جدید با کردها پس از انتخابات آتی گفت. شاید این سخن مصرف انتخاباتی داشته باشد، اما می تواند در راستای انگیزه پیشگفته نیز باشد.
در صورت احیای روند صلح، یقینا مدلی که اردوغان پیگیری خواهد کرد، تفاوتی ماهوی با روند قبلی خواهد داشت. احتمالا دولت ترکیه پس از انتخابات دو مسیر را خواهد رفت:
نخست احیای محدود وتدریجی فرایند گشایشی قبلی در قالب اعطای آزادی های بیشتر سیاسی و اجتماعی به کُرد ها و تخصیص طرح های اقتصادی کلان برای مناطق کُردی.
دوم هم این است که ترکیه به فشار نظامی بر نیروهای پ.ک.ک به ویژه در قندیل ادامه خواهد داد تا در سایه واقعیت های میدانی تازه بتواند پ.ک.ک را به مذاکراتی متفاوت تر از گذشته بکشاند؛ اما آیا حزب کارگران خواهد پذیرفت؟
انتخابات
جامعه کُردی ترکیه در ۱۶ سال اخیر نقش بارزی در به قدرت رساندن حزب آک پارتی در انتخابات مختلف داشته است. پس از شکست روند صلح نیز این حمایت با وجود نارضایتی ها تداوم داشته و اگر آرای کُردها نبود، همه پرسی قانون اساسی رای نمی آورد واین نتیجه شکننده ۵۱.۴ درصد به دست نمی آمد.
عوامل زیادی بر نگاه مردم کُرد ترکیه به حزب حاکم تاثیری منفی گذاشته است، از شکست روند صلح و ائتلاف آک پارتی با حرکت ملی گرفته تا حمله به عفرین و مخالفت شدید با همه پرسی کردستان عراق. این اتفاقات فضای جدیدی را در ترکیه ایجاد کرد، اما این بدان معنا نیست که ترجمان آن در صندوق های رای عینیت می یابد. مقایسه نتایج انتخابات ژوئن و نوامبر ۲۰۱۵ و همه پرسی آوریل ۲۰۱۷ نشان می دهد که حوادث پیشگفته تنها موجب تندتر شدن پایگاه اجتماعی حزب دموکراتیک خلق ها شده است و نه تنها تغییری در نگاه عموم کُردهای ترکیه نسبت به حزب حاکم عدالت و توسعه ایجاد نکرده است، بلکه هم در نوامبر ۲۰۱۵ (پس از شکست صلح با پ.ک.ک) و هم در همه پرسی ۲۰۱۷ آرای کُردی حزب عدالت و توسعه رشد هم داشته است. به عنوان مثال، حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی نوامبر ۲۰۱۵ در دیاربکر اصلی ترین پایگاه حزب هـ.د.پ تنها ۲۲.۳ درصد آرا را کسب کرد، اما در همه پرسی قانون اساسی این میزان رشدی ده درصدی داشت و ۳۲.۴ درصد دیاربکری ها به آن آری گفته واز اردوغان حمایت کردند. مقایسه رای "نه" به همه پرسی در استان های کردنشین با نتایج حزب هـ.د.پ در انتخابات نوامبر ۲۰۱۵ نیز نشان می دهد که این حزب در مجموع بین ۷ تا ۱۰ درصد ریزش رای داشته است.
بر اساس نتایج یاد شده حتی در برخی استانها و شهرهای کُردنشین مثل ارزروم، شانلی اوروا، بینگول، العزیز و غازی عنتاب سبد رای حزب عدالت و توسعه سنگین تر است.
اکنون این پرسش منطقی مطرح است که چرا عوامل یاد شده مثل نزدیکی آک پارتی با حرکت ملی ناسیونالیست و حمله به عفرین و مخالفت با همه پرسی کردستان عراق موجب کاهش پایگاه اجتماعی حزب عدالت و توسعه در میان کردها نشده است؟ در پاسخ باید گفت که این اتفاقات در نگرش کردها حتی در میان کُردهای عضو آک پارتی تاثیرگذار بوده، اما به دلایل زیر این نارضایتی خود را در نتایج انتخابات نشان نمی دهد.
1ـ بخشی از کُردهای ترکیه با وجود این نارضایتی از سیاست های آک پارتی در سه سال اخیر، هنوز آن را بر دیگر احزاب کُردی و تُرکی ترجیح می دهند. مهم ترین فاکتور تاثیرگذار در این میان، اقتصاد است. این فاکتور در کل ترکیه مدنظر است، اما در مناطق کُردی بیشتر مورد توجه است. به این علت که دولت اردوغان به دلایل زیادی از ۲۰۰۲ توجه ویژه ای به این مناطق کرده و طرح های اقتصادی کلانی به اجرا گذاشته است. این بخش از جامعه کردی ترکیه معتقد هستند دیگر احزاب تُرک مثل جمهوری خواه خلق و حرکت ملی هیچ وقت چنین نگاهی به استان های کردنشین ندارند.
2ـ احزاب کُردی چه اسلامگرا مانند هدی پار (دعوت آزاد) چه چپ مثل هـ.د.پ تاکنون موفق نشده اند اکثریت جامعه کُردی را با خود همراه کنند. نزاع ایدئولوژیک میان این احزاب تاثیری منفی بر نگاه این جامعه گذاشته است. در کنار آن، امروزه بخشی از کردها هـ.د.پ را حزبی کاملا کُردی نمی دانند و معتقد هستند این حزب به دنبال قدرت گرفتن جریان چپ تُرکی درآن هویت کُردی سابق را ندارد. در انتخابات ژوئن ۲۰۱۵ از آرای کردی آک پارتی کاسته شد و به ه.د.پ رسید و ۸۰ کرسی را کسب کرد، اما سیاست این حزب بعد از آن و خودداری از ورود به ائتلاف دولتی خوشایند نیمی از کُردهای رای دهنده نبود و در انتخابات نوامبر همان سال تعداد کرسی هایش نصف شد.
3ـ گفتمان دینی اردوغان و آک پارتی در جامعه کُردی در این سه سال تا حدودی نتیجه بخش بوده و در نقطه مقابل نیز عدم سنخیت اندیشه های حزب دموکراتیک خلق ها با فرهنگِ عمدتا محافظه کار جامعه کُردی به این سیاست حزب حاکم کمک کرده است.
تازه ترین نظرسنجی ها نشان می دهد که آرای احتمالی حزب دموکراتیک خلق ها بزرگ ترین حزب کُردی میان ۹ تا ۱۱ درصد در نوسان است و اگر نتواند حد نصاب ده درصد کل آرا را کسب کند، به پارلمان راه نمی یابد که در این صورت بر اساس قانون، آرای اکتسابی حزب به سبد آک پارتی به عنوان حزب حائز اکثریت در مناطق کُردی ریخته می شود.
آک پارتی تبلیغات گسترده ای را برای حذف HDP راه انداخته است که با توجه به وجود رهبرانش درزندان در یک رقابت نابرابر قرار گرفته و دمیرتاش تنها از طریق توئیتر تبلیغات انتخاباتی خود را پیش می برد. البته این مساله می تواند احساسات کُردها را به نفع این حزب تحریک کند.
ناگفته نماند که حزب کردی هدی پار از نامزدی اردوغان حمایت کرده ومصطفی مسلم برادر صالح مسلم رهبر سابق حزب اتحاد دموکراتیک سوریه از کردها خواسته است به اردوغان رای دهند.
نظر شما :