از سرگیری فعالیت هستهای پیامی برای اروپا
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم سیدجلال ساداتیان کارشناس مسائل بین المللی، آورده است: در این مدت که ترامپ زمام امور آمریکا را در دست گرفته مباحثی را مطرح کرده که نه تنها برخلاف حیثیت و اعتبار آمریکا بوده بلکه منافع بسیاری از کشورها در نقاط مختلف جهان که با این کشور تعامل داشته اند را نیز به مخاطره انداخته است. از جمله این مباحث موضوع برجام بوده که حدود 23 ماه تنظیم آن به طول انجامید و دارای عقبه ای 12 ساله است.
از سال 1384 مباحث مربوط به فعالیت های هسته ای ایران مطرح شد و در توافق سعدآباد ایران به طور داوطلبانه فعالیت های هسته ای خود را با هدف شفاف سازی متوقف کرد. با روی کار آمدن دولت نهم، پروسه هسته ای وارد فاز جدیدی شد. دولت نهم بدون توجه به توافقات صورت گرفته با هدف اعتمادسازی، فعالیت های هسته ای را با رویکردی تازه از سر گرفت و در نتیجه این اقدام دولت نهم، پرونده ایران از آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع و در این شورا چندین قطعنامه علیه ایران صادر شد؛ قطعنامه ها ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار داشت و در مفاد 40 و 41 آن تنبیهات اقتصادی علیه ایران وضع شده بود. بر همین اساس ایران با دو رویکرد تحریمی مواجه شد.
رویکرد اول تحریم های عمومی بود که شامل همه کشورهای جهان می شد و رویکرد دوم روشی بود که آمریکا و اروپا در پیش گرفته بودند و آن فشار مضاعف بر پیکره اقتصاد ایران خارج از چارچوب قطعنامه های شورای امنیت بود. ادامه مذاکرات ایران و 1+5 به برجام ختم شد و بر اساس این توافقنامه تمامی قطعنامه های تحریمی شورای امنیت می بایست ملغی اثر شده و این توافق به عنوان یک توافقنامه بین المللی با قطعنامه 2231 شورای امنیت تضمین شود.
در چنین شرایطی رئیس جمهور آمریکا با روشی خارج از عرف سیاسی و بین المللی، توافقات بین المللی را نادیده گرفته و با رویکردی قلدرمنشانه سعی در تضعیف و تحریف آن داشت و هنگامی که دیگر طرف های برجام به درخواست های نامتعارف او جواب منفی دادند، تصمیم به خروج از برجام گرفت. به طور قطع این عملکرد ترامپ نه تنها اعتبار آمریکا را در مجامع بین المللی زیر سوال برد بلکه اعتبار شرکای آمریکا و متحدان اروپایی کاخ سفید که در توافق برجام سهیم بودند را نیز به چالش کشید. در چنین شرایطی وقتی اروپا حیثیت جهانی خود را در خطر دید تلاش کردند تا نسبت به سیاست های ترامپ مواضع متقابلی اتخاذ کنند اما این مواضع اروپا در مقابل رویکرد آمریکا توان رویارویی ندارد.
اروپا قادر نیست فشار آمریکا بر شرکت های چند ملیتی که دارای روابط اقتصادی گسترده با ایالات متحده هستند را خنثی سازد چرا که شرکت های چند ملیتی به تنهایی نقش یک بازیگر تاثیرگذار بین المللی را ایفا می کنند تا جایی که حتی در برخی موارد قدرتی فراتر از قدت دولت ها دارند. شاید بتوان گفت اروپا تنها قادر خواهد بود شرکت های کوچک و متوسط و یا شرکت هایی که تعاملات گسترده ای با آمریکا ندارند را متقاعد کند تا در چارچوب برجام همچنان ارتباط اقتصادی خود را با ایران حفظ کنند.
در زمانی که اروپا مدعی چانه زنی با آمریکا بر سر برجام است شاهد خروج شرکت های کوچک و بزرگ اروپایی از ایران و نقض معاملات و قراردادهای ایران با این شرکت ها هستیم. در چنین شرایطی ایران با آماده سازی تاسیسات هسته ای خود این پیام را به اروپا می دهد که در صورت عدم پایبندی 1+4 به تعهدات خود، ایران نیز آمادگی کامل دارد تا به شرایط قبل برجام و از سرگیری فعالیت های هسته ای بازگردد. این در حالی است که ایران علاقه مند به بازگشت به روزهای قبل از برجام نیست چراکه این خواست آمریکا برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران است. اما در عین اتخاذ چنین سیاستی از طرف ایران موجب می شود تا طرف های دیگر برجام تعهدات و بدهکاری های خود را نسبت به ایران در چارچوب برجام از یاد نبرده و فراموش نکنند..
نظر شما :