پروژه تحریم و جنگ تجاری
روزنامه اطلاعات در یادداشت به قلم ابوالقاسم قاسم زاده نوشت: او در سخنان اخیر در شورای امنیت این سازمان بعد از کشتارهای فجیع فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل، خطاب به دیگر اعضاء که خواهان محکومیت این رژیم شده بودند، گفت: «فلسطینیان باید از دولت اسرائیل عذر خواهی کنند!» در کنار این افراد «گشنر» داماد ترامپ است که از اعضاء برجسته سازمان مرکزی صهیونیست ها در نیویورک، سازمان «اِپک» است.
چرخه تصمیم سازی در کاخ سفید در دایره نژاد پرستان حامی صهیونیسم محصور شده است. محوریت نژاد پرستی علیه مسلمانان خاورمیانه از عرب و غیرعرب در این دایره شاخص است. اگر چه امروز نوک این سیاست، به سوی ایران نشانه گرفته است، اما ترامپ بارها، اعراب را با سخنان نژاد پرستانه تحقیر کرده است. او درباره سران اعراب در خلیج فارس چند بار گفته است: این سران عرب هیچ ارزشی جز داشتن ذخایر بزرگ از دلارهای نفتی ندارند که باید این دلارها را از جیب آنها خارج کرد. ترامپ سران عرب خلیج فارس را به گاوهای شیرده تشبیه کرد.
انطباق نژاد پرستی در کاخ سفید آمریکا با حاکمیت رژیم صهیونیستی در خاورمیانه، سیاست های ضد ایرانی رئیس جمهور آمریکا را تشدید و ظهور و بروز داده است. این سیاست نژاد پرستانه در سخنان پمپئو وزیر خارجه ترامپ و با اعلام 12 بند تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران رسمیت پیدا کرد که سرفصل آن اجرای «پروژه تحریم» علیه ایران است. ترامپ وارد اجرای پروژه تحریم تجاری، اقتصادی علیه ایران شده است که در نگاه اغلب تحلیلگران سیاسی ـ اقتصادی در غرب و سران اغلب دولت ها اولاً جدید نیست، ثانیاً ناشناخته نیست.
پروژه تحریم علیه ایران از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی ایران در دستور کار دولت های آمریکا از هر دو حزب حاکم دمکرات ها و جمهوریخواهان قرار گرفت. در مسیر چهار دهه گذشته این پروژه (تحریم) هیچگاه متوقف نشد، اما همواره شدت و ضعف داشت. در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، آمریکا با همراه سازی متحدان اروپایی خود از دولت های آلمان، فرانسه و انگلیس در کنار صدام قرار گرفت. بازارهای فروش انواع و اقسام تسلیحات نظامی غرب تا سلاح های شیمیایی و میکروبی برای صدام گشوده شد.
در مقابل، بارها این واقعیت خبری تلخ را از زبان مسئولان کشور شنیده اید که تحریم علیه ایران تا منع فروش «سیم خاردار» برای شناسایی میدان های مین گذاری شده دشمن (صدام) انجام گرفت. در دوران «اوباما» که موضوع انرژی هسته ای ایران فراگیری خبری پیدا کرد، ابتدا اجرای سیاست تحریم های همه جانبه علیه ایران در دستور کار قرار گرفت.
«اوباما» چندین بار اعلام کرد که موفق شده است 55 کشور جهان را با خود در انجام تحریم ها علیه ایران همراه سازد. صدور قطعنامه های متعدد در شورای امنیت سازمان ملل با توافق اغلب اعضاء آن، حتی چین و روسیه نشانه های موفقیت طرح تحریم های همه جانبه «اوباما» علیه جمهوری اسلامی ایران خوانده شد.
چرخش دولت «اوباما» و همگام با او سه کشور اصلی اروپا فرانسه، انگلیس و آلمان از ادامه سیاست تحریم به گفتگو دلایل بسیار داشت که دو دلیل آن، اول، سیاست تحریم ها با همه شدت آن به سقف ناکارآمدی خورد و اگر چه جمهوری اسلامی ایران دوران سختی را سپری کرد، اما تجربه سیاست تحریمی «اوباما» این واقعیت تاریخی را برای سیاستمداران غرب نیز تثبیت کرد که لزوماً بازارهای بین المللی تابع دستورات یا مقررات رسمی دولت ها نیستند. چین و تا حدودی روسیه بیشترین بهره گیری تجاری را از سیاست های تحریمی اوباما علیه ایران بردند.
دوم، جمهوری اسلامی ایران رسماً و به صورت علنی اعلام کرد که در پی ساخت بمب اتم نیست و اساساً اقدام ساخت بمب اتم و سلاح های شیمیایی و غیر متعارف را «حرام» شرعی می داند! باب گفتگو باز شد تا سرانجام جامعه ملل به معاهده ای بین المللی به نام «برجام» رسید. این معاهده در سازمان ملل مصوب شد. اکنون در یک اقدام خلاف عرف سیاسی بین المللی، ترامپ خروج آمریکا از معاهده برجام را اعلام کرده است. در حالی که چندین بار گفته است، برجام معاهده ای ناقص است و من پیشنهاد معاهده کامل تر و همه جانبه با جمهوری اسلامی ایران را دارم، اما تا امروز هیچ سندی و طرحی از کاخ سفید به صورت پیشنهاد جدید و کامل ارائه نشده است و قلدری ترامپ علیه ایران در لغو معاهده برجام باقی مانده است.
این بار وزیر خارجه او پمپئو، مجموعه ای از تهدیدها را علیه ایران بیان کرد که آن را با «تحریم همه جانبه و بی سابقه» می خواهد کلید بزند. پروژه تحریم و جنگ تجاری علیه ایران در دستور کار دولت ترامپ قرار گرفته است. اگر چه پیشنهاد پمپئو را همه به تمسخر گرفتند ولی در این مرحله چند اقدام فوری انجام می پذیرد:
1 ـ جنگ روانی تبلیغاتی ـ سیاسی. مسئولیت انجام این جنگ را رسانه های وابسته به صهیونیست ها و رسانه هایی که دلارهای نفتی از سوی محمدبن سلمان سعودی در اختیار آنها قرار داده می شود، به خصوص شبکه های فارسی زبان در اروپا و آمریکا بعهده دارند. جهت گیری خبری این رسانه ها، نمایش نارضایتی ها و آشفتگی های سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی در داخل کشور است تا با اعتراض عمومی از مراحل منفی به سیاسی سوق داده شود و در نهایت شورش های اجتماعی را در ایران بستر سازی کنند.
دو جهت گیری، یکی انجام پروژه تحریم های همه جانبه مالی ـ اقتصادی که رونمایی از آن به جنگ تجاری آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نام برده می شود و جهت گیری دیگر، جنگ روانی که هم اکنون در جریان است با سربرآوردن شورش های اجتماعی به هم اتصال می یابند و طراحی و اجرای آن را مثلث آمریکا، اسرائیل و سعودی ها علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به عهده دارند.
2 ـ پمپئو به نمایندگی از دولت ترامپ، به زودی به خاورمیانه سفر خواهد کرد تا به قول خود متحدان آمریکا در منطقه به خصوص کشورهای عربی را علیه ایران همراه سازد. سیاست دولت ترامپ در این مرحله با پیام «یا با ما و یا برما» است و با اغلب دولت ها برای ساختن جبهه ای گسترده علیه ایران گفتگو می کند. این سیاست در انجام مرحله به مرحله تحریم ها در پی «انزوای» جمهوری اسلامی ایران از جامعه ملل است. چنین سیاستی در دوران اوباما با سیاست های تحریمی او علیه ایران نیز اجرا شد. اما جواب مطلوب را نداد.
اکنون روسیه، چین، اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورها در جهان ضمن مخالفت با ترامپ در خروج او از برجام، تا آنجا که بتوانند، نمی خواهند در راستای سیاست های تحریمی ترامپ علیه ایران همراه و همگام شوند؛ به خصوص که این سیاست عواقب بسیار خطرناکی در منطقه جنگ زده و بسیار حساس خاورمیانه و علی الخصوص در خلیج فارس، قلب انرژی جهان خواهد داشت. سیاست ترامپ و همراهان نژادپرست او در کاخ سفید، انزوای ایران است. برای مقابله با این سیاست، وزارت خارجه ما ضمن ایجاد ارتباطات دیپلماتیک با دولت ها باید از هر فرصتی برای ممانعت از این سیاست ترامپ علیه ایران اقدام کند.
دیروز پوتین در پایان دیدار با «ماکرون» رئیس جمهور فرانسه در نقد سیاست های ترامپ گفت: «پروژه تحریم ترامپ علیه ایران، اعلام جنگ تجاری است در حالی که جهان امروز نیازمند صلح تجاری است.»
ارزیابی شرایط بین الملل و کشورها در غرب و شرق عالم نشان می دهد که طراحی «جنگ تجاری» جدید از سوی ترامپ علیه ایران بازی خطرناکی است که در صورت تشدید، آتش جنگ جدیدی را در حساس ترین منطقه جهان، خاورمیانه، شعله ور خواهد کرد؛ جنگی که هیچ دولت و کشوری از آن سود نخواهد برد. دو نظر درباره سیاست ترامپ بعد از خروج از برجام و اعلام جنگ تجاری، در محافل سیاسی ابراز می شود.
گروهی بر این باورند که سیاست تحریم ترامپ علیه ایران، اعلام جنگی تجاری است که بسیاری از کشورها را درگیر آن خواهد کرد و در صورت تشدید و گسترش بحران، به سوی کلید خوردن جنگی جدید در خاورمیانه هدایت می شود.
گروه دیگر، بر این باورند اوج اجرای سیاست های تحریمی ترامپ علیه ایران ایذایی خواهد بود و معادلات زیادی را به هم نخواهد زد. سرانجام بازگشت به گفتگو در بستری جدید کلید خواهد خورد. جنگی در کار نیست.
نظر شما :