خلاصه حرف های پمپئو: تکرار سناریوی عراق برای ایران
هدف نهایی امریکایی ها مهار سپاه است
دیپلماسی ایرانی: روز دوشنبه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده (رئیس حدودا یک ماه پیش سی آی ای) استراتژی کشورش به جای برجام بعد از خروج امریکا از برجام را اعلام کرد. وی که سخنرانی خود در این رابطه را در مرکز امریکایی هریتیج (موسسه نئوکان به شدت مدافع دونالد ترامپ) انجام داد بیش از آن که استراتژی ارائه دهد، بیانیه خوانی کرد و آرزوهای خود و دولت متبوعش را بیان کرد. پمپئو با این سخنرانی درها را به روی هر گونه مذاکره یا گفت وگوی احتمالی در هر زمینه احتمالی با ایران کاملا بست و نشان داد بر خلاف آن چه در این سخنرانی گفت که دولت متبوعش به دنبال براندازی نظام در ایران نیست، اتفاقا همین هدف را دنبال می کند و پیش بینی می شود در ماه های آینده که فشار امریکا بر ایران به ویژه از لحاظ اقتصادی افزایش یابد به صراحت این هدف خود را بیان کند. البته چهره هایی نظیر مایک پمپئو و حتی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا و جان بولتون، مشاور عالی امنیت ملی بارها صحبت از اعتقاد راسخ خود برای تغییر نظام در ایران را زده اند و به صراحت گفته اند آن چه مطلوب آنهاست سرنگونی حکومت فعلی در ایران است.
اگر بخواهیم با عینک بدبینی به فراز و نشیب های حوادثی که بر منطقه گذشته طی سال های گذشته نگاه کنیم (که در این جا باید بگوییم شرایط به قدری بغرنج است که ناچاریم بدبین باشیم) در می یابیم که طی حداقل یک دهه و نیم گذشته تغییر اساسی در ایران (حال به هر نحوی) سیاست اصلی امریکایی ها بوده است. یادم است یک بار با یکی از اعضای اخوان المسلمین که حدود دو سال پیش به ایران آمده بود، گفت وگو می کردم، می گفت که هدف امریکایی ها نابودی همه کشورهای منطقه است، او می گفت ترکیه و ایران هم در دستور کار آنها هستند، رده بندی آنها شکست کشورها از ضعیف به قوی است، آن کشوری که قدرتمند بماند را آخر از همه به سراغش می روند. به گفته او ایران، به عنوان قدرتمندترین و پیچیده ترین کشور منطقه، آخرین کشوری است که امریکایی ها تصمیم دارند به مصاف آن بروند.
نهادها و موسسه های امنیتی اسرائیلی هر ساله فهرستی از چالش ها و تهدیدهای متوجه این رژیم را تهیه می کنند. یکی از معتبرترین آنها که دولت اسرائیل توجه زیادی به توصیه های آن می کند مرکز مطالعات و پژوهش های امنیت داخلی اسرائیل است که ریاست آن بر عهده عاموس یادلین، رئیس سابق سرویس اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل (امان) است. عادلین از سال 2015 تا کنون دائما گزارش داده است که محیط امنیتی اسرائیل در مناطق مرزی و پیرامونی اش هر سال امن تر شده و تنها تهدید باقی مانده ایران و سپاه پاسداران آن و گروه های وابسته به آن چه در داخل ایران و چه خارج از آن است. وی دومین تهدید را حزب الله لبنان بر می شمرد و با درجه ای بسیار پایین تر از آن، تهدید سوم را حماس و جهاد اسلامی اعلام می دارد. عادلین در گزارش سال گذشته خود (قبل از پاکسازی عراق از دست داعش) یادآور شد که دیگر تهدیدی از سوی عراق و سوریه متوجه اسرائیل نیست؛ ارتش عراق بعد از سقوط صدام حسین و اشغال آن توسط امریکایی ها آن قدر ضعیف شد که دیگر توانایی رویارویی با اسرائیل را ندارد. اگرچه حشد الشعبی را تهدید تازه ای بر می شمرد که اگر به آن توجه نشود می تواند در آینده به تهدیدی بالفعل برای منافع اسرائیل تبدیل شود. وی درباره ارتش سوریه نیز می گوید که این ارتش طی چند سال گذشته که مشغول مبارزه با تروریسم بوده آن قدر ضعیف شده است که تا سال های طولانی نمی تواند تهدیدی برای امنیت اسرائیل باشد. وی درباره دیگر ارتش های عربی نیز می گوید، روابط ما با مصر و اردن، دو کشوری که با آنها مرز زمینی داریم حسنه است و نمی توانیم تهدیدی را از سوی آنها تصور کنیم. عاموس یادلین درباره روابط اسرائیل با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز می گوید که از سال 2015 به بعد روابط این کشورها با اسرائیل رو به بهبود بوده و از آن جا که آنها ایران را تهدید مشترکی با اسرائیل می دانند، به جای دشمنی با اسرائیل به دشمنی با ایران و همکاری با اسرائیل روی آورده اند. وی در ادامه می افزاید تنها تهدیدی که متوجه ماست، از ناحیه ایران به خصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و فعالیت های فرامرزی اش در سوریه، لبنان و عراق است.
بنابراین به روشنی می بینیم که فضای تندی که این روزها علیه ایران شکل گرفته و همکاری های بسیار نزدیک امریکا و اسرائیل و متحدان منطقه ای شان به وجود آمده از کجا نشات می گیرد.
آن چه مایک پمپئو روز دوشنبه گفت در حقیقت تکرار خط به خط خواسته های اسرائیل و تندروهای امریکایی طرفدار اسرائیل بود. رفتارهای این روزهای مقامات امریکایی بسیاری را به یاد استراتژی امریکا در جنگ عراق می اندازد. امریکایی ها از سال 1990 تا 2003 صرفا مشغول تضعیف عراق بودند تا در آخر ضربه نهایی را بزنند و رژیم بعث را سرنگون کنند. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران هدف اصلی سرنگونی رژیم بعث نبود بلکه ناکارآمدی سازمان امنیت خارجی و ارتش عراق بود. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی ها زمانی به فکر نابودی عراق از طریق امریکا افتادند که صدام حسین در جنگ کویت دستور داد به اسرائیل موشک شلیک شود. اسرائیلی ها از آن تاریخ به بعد وارد فاز تغییر و ناکارآمد کردن ارتش عراق با مخفی شدن پشت امریکایی ها به عنوان پیش قراولان جنگ با عراق شدند. حتی بسیاری بر این اعتقادند که روی کار آمدن ناگهانی پل بریمر، حاکم امریکایی عراق و دستور فوری وی به محض رسیدن به بغداد برای انحلال ارتش این کشور تحت فشارهای پشت پرده اسرائیلی ها صورت گرفت (برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه به مصاحبه احمد چلبی با غسان شربل در کتاب دیکتاتور تا گور، انتشارات دنیای اقتصاد مراجعه کنید). بعد از عراق نوبت به سوریه رسید که ارتش آن در رده بندی تهدیدهای اسرائیل در بالای فهرست جای داشت. در سوریه دیدیم که سرازیر شدن گروه های تروریستی با عناوین مختلف و با سلاح های متعدد و با حمایت های گوناگون کشورهای مختلف منطقه ای و فرامنطقه ای چه بر سر سوریه آورد. اسرائیلی ها هیچ گاه مخفی نکرده اند که با تروریست ها ارتباط دارند. عاموس یادلین در سال 2015 به صراحت گفت که ما با گروه های مسلح مخالف اسد ارتباط داریم و حتی گفت نیروهای داعش زیاد هم ترسناک نیستند آنها مثل همین افراد تندروی ما در اسرائیل هستند!
حالا به نظر می رسد خیال اسرائیلی ها و امریکایی ها از بابت ارتش های عربی آسوده شده است و اکنون فقط ایران را تنها تهدید به جا مانده برای خود می دانند. آن چه مایک پمپئو بیان کرد چیزی نیست جز همان استراتژی ای که امریکا در قبال عراق پیش گرفت که در آخر به سرنگونی کل حکومت عراق انجامید. بی شک آنها رویای سرنگونی نظام ایران و نابودی تمامی زیرساخت ها و زیربناهای ایران تا آن جا که ایران دیگر توانایی دفاع از خود در هیچ حالتی نداشته باشد را در ذهن می پرورانند. قطعا هیچ حس انسان دوستانه ای در قبال ایران نزد آنها نیست و اتفاقا اگر ایران به آشوب کشیده شود و لهیب آتش شمال تا جنوب و شرق تا غرب ایران را درنوردد بسیار خوشحال هم خواهند شد.
نظر شما :