بعد از تضعیف داعش و جبهه النصره در 2017
احتمال بازگشت قدرتمند تروریسم در سال 2018 وجود دارد
نویسنده: خانم دکتر نورهان الشیخ
دیپلماسی ایرانی: پرونده سال 2017 با نتیجه ای مهم در زمینه مبارزه با تروریسم بسته شد، کار گروه مدعی «دولت خلافت» (داعش) تمام شد و سوریه و عراق از شبکه تروریستی «داعش» آزاد شدند. فقط در سوریه 60 هزار تروریست از بین رفتند. شبکه «جبهه النصره» نیز به شدت تضعیف شد، به گونه ای که ضربات نظامی قدرتمندی را از جانب روسیه و ارتش سوریه متحمل شد، همچنین فشارهای بزرگی را از سوی کشورهای حامی خود یعنی ترکیه و قطر متحمل شد تا پوسته خود را تغییر دهد شاید بتواند وارد عملیات سیاسی شود. با وجود همه این موفقیت ها و خوش بینی ها، نگرانی ها و سوالات بسیاری بر سر آینده گروه های تروریستی و تحرکات آنها علیه امنیت و ثبات کشورهای همسایه و منطقه وجود دارد.
اول از همه خود شبکه داعش تا این لحظه مشخص نیست در کجا مخفی شده است، «دولت خلافت» سقوط کرد اما همچنان این شبکه فعال است و ادعای عملیات مسلحانه دارد و به آن چه «ثبات رای» می نامد، دعوت کرده است. همچنان درگیری ها در مناطق مختلفی با شیوه جنگ های چریکی در جریان است. مساله زمانی پیچیده تر می شود که اهداف و شیوه ها تغییر می کنند و تمرکز روشنی بر مکان هایی می شود که خسارت های بیشتر مادی و انسانی دیده اند. همچنین این شبکه به حکم ذاتی خود، متشکل از گروه های فرا ملیتی است که حول یک ایدئولوژی دینی گرد هم آمده اند، این مساله تحرک و انتقال آنها را از جایی به جای دیگر ممکن تر می کند، و برای همین پیگیری، تعقیب و هدف قرار دادنشان را سخت تر می کند. شبکه عملا سیاست گسترش و رسیدن به مناطق جدید مثل فیلیپین، مرکز آفریقا، مرکز آسیا و افغانستان را دنبال می کند، و از «حفظ سرزمین» به تکیه بر گروه های تروریستی خفته در مناطق مختلف که آنها را «گرگ های تنها» می نامد، تغییر استراتژیک داده است.
در کنار کشورهای هم جوار سوریه، اول از همه مصر و همچنین لیبی هدف اصلی تروریست ها برای فرار از سوریه و عراق محسوب می شود. گزارش ها حاکی از آن است که رهبران داعش از سال 2015 به سوی ایجاد شبکه ای خارج از محیط خاورمیانه متمایل شده اند، و تروریست های «داعش» بعد از این که در سوریه و عراق به قهقرا رفتند، می خواهند افغانستان را مرکز جدید خود قرار دهند، داعش توانسته است جای پای خود را در این کشور مستحکم کند به خصوص که امکانات برای مبارزه و خزیدن به شمال افغانستان وجود دارد. داعش به فکر گسترش حوزه نفوذ خود است و می خواهد مناطق و شهرهای بیشتری را در افغانستان به اشغال خود در آورد، کابل عملا کنترل 60 درصد از اراضی افغانستان را از دست داده است، و جنبش «طالبان» بر بخش بزرگی از کشور تسلط دارد. همچنین این شبکه روی جذب شمار بیشتری از نیروهای مسلح جنبش طالبان در کنار جذب کودکان به صفوف خود کار می کند، این تحولی به غایت خطرناک است و برای اثبات آن می توان به حمله تروریستی به سفارت عراق در کابل، آموزش شمار بزرگی از نیروهای داعش در اردوگاه های پاکستان، که در معرض جذب اعتقادی برنامه ریزی شده قرار دارند، همچنین آموزش و انجام عملیات انتحاری، ارسال بعضی از این افراد به تاجیکستان و ازبکستان و رشد و پرورش جوانان مطابق با اندیشه های داعش اشاره کرد. این مرکز و اردوگاه ها از سوی کشورهای عربی حمایت مالی می شوند و زیر نظر سازمان های امنیتی بریتانیا و امریکا کار می کنند.
دوم، چیزی است که به آن «بیداری شبکه القاعده» می نامند. این نگرانی وجود دارد که این شبکه قدرتمندتر از گذشته دوباره بازگردد. آن هم از طریق احیای آن و هدایت آن توسط پسر اسامه بن لادن، حمزه که رهبر این شبکه شده است. نگرش جدیدی که بعد از تصمیم امریکا برای اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل به وجود آمده این نگرانی را موجب شده است که بسیاری جذب این شبکه تروریستی شوند. با وجود این القاعده هیچ گاه بر جهاد برای قدس تمرکز نداشته و اسامه بن لادن همیشه تروریست القاعده را به «سراسر جهان اسلامی» مثل قفقاز گسترش داده، اما حمزه بن لادن قضیه قدس را به خوبی درک می کند و می داند این مساله می تواند برگه برنده ای باشد تا این شبکه بتواند به منابع انسانی گسترده ای به خصوص در میان جوانان دست یابد. به ویژه که سرزمین جغرافیایی گسترده ای از یمن تا شمال آفریقا از جمله لیبی و جاهای دیگر وجود دارد که مستعد پیوستن به گروه هایی مثل القاعده هستند. این نکته را خود حمزه بن لادن در فایلی صوتی که بلافاصله بعد از اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل از سوی ترامپ منتشر شد، بیان کرد. او تصمیم گرفته است که بر موج خشم عربی و اسلامی بر سر قدس سوار شود و شبکه را در حرکتی رو به جلو پیش ببرد. واقعیت این است که تصمیم ترامپ بر سر قدس نه تنها القاعده را احیا می کند بلکه می تواند گروه های تروریستی متعددی را که ادعای جهاد برای قدس دارند، به وجود آورد و سبب شود که آنها به کارهای تروریستی در کشورهای اسلامی علیه مسلمانان اقدام کنند.
سوم، روشی است که برخی رهبران شبکه های تندروی تروریستی برای تغییر تاکتیک در پیش گرفته اند و آن را «جهاد مستقل» می نامند. معنای این تاکتیک این است که آنها فضای آزادی را برای انجام هر گونه فعالیت تروریستی در نظر می گیرند، یعنی این که افراد می توانند ابتکار عمل داشته باشند و عملیات خود را بدون اخذ موافقت ضروری بر سر جزئیات از سوی رهبران خود انجام دهند. بسیاری از عملیات فردی در اروپا و جاهای دیگر بر اساس همین تاکتیک قابل بررسی است.
خطر تروریسم نه تنها رفع نشده بلکه خطرناک تر و لجوجانه تر هم شده است، هیچ کس هنوز از آن نجات نیافته و تلاش بین المللی و منطقه ای می طلبد تا تحرکی سریع برای غلبه بر آن در سال جاری با توجه به تحولات نوعی ای که این شبکه های تروریستی انجام می دهند، به وجود آید تا شاید به این ترتیب تروریست ها به طور کامل در منطقه مستاصل شوند.
منبع: الاهرام / ترجمه: علی موسوی خلخالی
انتشار اولیه: سه شنبه 19 دی 1396 / انتشار مجدد: چهارشنبه 4 بهمن 1396
نظر شما :