کردها و جدایی طلبی در قرن بیست و یکم
سرنوشت سومالی لند در انتظار اقلیم کردستان است
آدام ولن لوینسون
دیپلماسی ایرانی : روز 25 سپتامبر، کردستان عراق رفراندومی برگزار کرد که کردهای داخل مرز دولت اقلیم مستقل کردستان در آن شرکت کرده و 93 درصد، حمایت خود را از جدایی از عراق اعلام کردند.
اما ایالات متحده و بریتانیا، از کردها حمایت نکردند. کردها از زمانی که کرکوک را از داعش پس گرفتند، این شهر را که روی 15 میلیارد دلار نفت نشسته بود، در اختیار داشتند. روز 15 اکتبر، در واکنش به رفراندوم، ارتش عراق شهر را بار دیگر پس گرفت.
ترامپ در این موضوع، از هیچ کدام از طرفین حمایت نکرد. روز 25 اکتبر، دولت کردستان "نتایج همه پرسی" را تعلیق کرد و در روز 29 اکتبر، مسعود بارزانی، رئیس جمهور کردستان عراق اعلام کناره گیری کرد و از انحلال کامل سمت خود پشتیبانی کرد. آمریکا، تصمیم وی را ستود.
پس از اعلام نتایج، پایتخت کردستان غرق شادی، سردرگمی و ناامیدی شد. حیدر العبادی، نخست وزیر عراق، تهدید کرد در صورتی که کنترل مرزها و فرودگاه ها تا پایان هفته، به دولت مرکزی عراق واگذار نشود، اقلیم کردستان را تحریم خواهد کرد. دولت ایران، مرزهای خود را با کردستان عراق بست.
برای بسیاری، این رفراندوم طولانی مدت، از سال 1776 شروع شد. شهر حلبچه، معروف است به مکانی که صدام در خلال جنگ ایران و عراق در آن از سلاح های شیمیایی استفاده و مردم خودش را نیز قتل عام کرد. در سال 2011، در سفری که به حلبچه داشتم، نفرت مردم از بغداد پس از صدام آشکار بود. حالا کردهای مناطق شرقی، که به طور کلی به واسطه گویش و احزاب سیاسی از پایتخت جدا شده بودند، از دولت محلی خود ناراضی بودند. از تخصیص بودجه نامناسب برای بازسازی و التیام رنج های خود که صرف ساخت تندیس های گران قیمت می شد گلایه مند بودند.
اما پس از رفراندوم، در صحبتی که با یکی از شهروندان شهر داشتم، در حالیکه انتظار داشتم به رهبری اربیل بی اعتماد باشند، متوجه شدم که دقیقا برعکس است.
احزاب مخالف کردستان، در مخالفت خارجی با بغداد، ذره ای یکپارچگی داخلی نداشتند. اما اگر روابط با بغداد به طور کامل قطع می شد، بخش های داخلی، کنترل بخش مرکزی را به دست می گرفتند.
پس از آن، تنها در عرض دو هفته نیروهای عراقی به راحتی کرکوک را پس گرفتند و آتش مسائل به سرعت خاموش شد.
به گفته یکی از اعضای کرد پارلمان عراق، مخالفان کرد بارزانی، در سازش با ایران، از مواضع نظامی خود خارج شده اند. به هر حال، حرکت به سوی وحدت، منجر به اختلافات عمیق تر داخلی شد.
نمونه های مدرن با موقعیت های مشابه وجود دارد که می توان با استفاده از آن آینده را پیش بینی کرد: سودان جنوبی و کوزوو هر دو استقلال خود را حدود 10 سال گذشته اعلام کردند. با این حال، این دولت های جدید، مانند اسرائیل در سال 1948 – پشتیبانی خفیف بین المللی داشتند.
در واقع، "کردستان" بیشتر شبیه سومالی لند دوم است که درگیر جنگ داخلی شد (و البته پیروز شد) اکنون تقریبا در انزوای کامل به سر می برد و هیچ کس آن را به رسمیت نمی شناسد. اهالی این کشور، بدون داشتن اسناد هویتی از کشور سومالی، نمی توانند به هیچ کجا سفر کنند. اما سومالی لند هرگز از استقلال خود عقب نشینی نکرد و این در حالی است که این کشور نفت ندارد. تنها فرق کردستان و سومالی لند در این است که جامعه بین المللی برای سومالی لند، ارزشی قائل نیست.
اگر چرخ دنده های جدایی کردستان با جدیت بیشتری به کار می افتادند، قدرتهای منطقه ای مجبور به پذیرش کردستان به عنوان سرزمینی ناشناخته در خاورمیانه می شدند که در آن، مقامات محلی ثروت فراوانی را کنترل کرده و به متحدان کمتری وابسته بودند.
مانند "اسراییل"، "کردستان" نیز به ابرقدرت ها اجازه کنترل کامل دشمنان خود را نمی دهند. همانند اسرائیل، "کردستان" نیز کمک می کند تا مخالفان استقلال کردستان در منطقه را متحد سازد.
اما ترتیب اثر دادن به صدای عده ای اندک در مقابل منافع کلی جهان، سخت تر و سخت تر می شود. شبکه های بین المللی در حال حاضر فراگیرتر شده، سازه های حاصل از آن مقاومت بیشتری به تغییرات اساسی نشان می دهند.
ماه گذشته در کاتالونیا نیز همه پرسی برای جدایی از اسپانیا مطرح شد که نتایج مانند کردستان بوده و میزان آرای مثبت به 90 درصد رسید. کاتالونیا ثروتمندترین منطقه اسپانیا است. نیروهای منطقه ای و بین المللی از استقلال او حمایت نکردند و تلاش آنها برای تعیین سرنوشت خود با شکست رو به رو شد؛ درست مانند یک کردستان دیگر.
منبع : سالن/ ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 33
نظر شما :