فاجعهای که تبدیل به آرمانشهر میشود
کمونیسم و جوانان آمریکایی
نویسنده: جارت استفان
دیپلماسی ایرانی: فروپاشی دیوار برلین و اتحاد جماهیر شوروی به جنگ سرد پایان داد اما نبرد بین ایده های آزاد و جمع گرایی هرگز پایان نیافت. نظرسنجی ای که اخیرا توسط بنیاد قربانیان کمونیسم انجام شد حاوی واقعیت هایی نگران کننده در مورد جوان های امروزی و نگاه آنها به کمونیسم و سوسیالسم است. برخیاز نتایج حاوی پیامدهایی بزرگ برای آینده برخی از کشورهاست. به عنوان مثال نظرسنجی ها نشان می دهد که در برخی از کشورها نیمی از جوانان ترجیح می دهند که در دنیای سوسیالیستی و کمونیستی زندگی کنند نه تحت ایدئولوژی سرمایه داری.
نظرسنجی ها نشان می دهد که در میان نسل جوان این روزها از هر 5 نفر یک نفر، جوزف استالین را «قهرمان» می داند. ماریون اسمیت، مدیر اجرایی بنیاد قربانیان کمونیسم گفت: «نسل جوان بعد از سال 2000، حالا بزرگ ترین نسل آمریکا هستند و به زودی باید نگران رویه ای باشیم که آنها در پیش می گیرند. آنها به طور فزاینده ای از سرمایه داری رو گردان بوده و به سوی سوسیالیسم و حتی کمونیسم به عنوان ایدئولوژی جایگزین گام برمی دارند و آن را قابل قبول می دانند.» یافته های این مطالعه هشداری برای از خواب برخاستن است به ویژه برای کسانی که فکر می کنند که کمونیسم دیگر تهدیدی برای ایالات متحده و غرب نیست. جوانانی که تجربه کمی درباره نیم قرن نبرد بین استبداد شوری و آزادی آمریکایی دارند به سمت کمونیسم گام برداشته اند.
غم انگیز است نسلی که در زمان بیشترین رونق دوران سرمایه داری زندگی کرده و رشد کرده اند بیشتر از هر نسلی در تاریخ بشر با این سیستم به مشکل برخورده اند. مخوف است که سوسیالیسم چقدر در ایجاد توطئه های خود از اتوپیا و آرمان شهرهایش موفق است. شاید در دهه هایی که برتری بین المللی آمریکایی وجود داشت آمریکا اجازه داد تا آنها تهدیدهای واقعی خود را نسبت به زندگی ما و شیوه زندگی ما عملی کنند. امنیت دروغین ما را فریفت و اکنون در تله آموزه های خطرناک آنها گیر افتاده ایم و باید خوش شانس باشیم که بتوانیم راه فراری پیدا کنیم. با این حال هنوز عذر و بهانه ها و نوستالژی های عجیب و غریبی از انقلاب کمونیستی در صفحات رسانه های جریان اصلی لیبرال مانند نیویورک تامیز پدیدار می شود.
تایمز به شکلی تکان دهنده بخشی به نام «قرن قرمز» به راه انداخت که به صدسالگی انقلاب بلشویک در روسیه و پیامدهای آن پرداخت و این انقلاب را برجسته کرد. این بخش درحالی که به تشریح ایده های کمونیستی می پرداخت تبدیل به جشنی برای این ایدئولوژی و تفکرات آن شد. این بخش آدمی مثل لنین را طرفدار محیط زیست اعلام می کند و آنچه پشت پرده آهنین می گذرد را تحسین می کرد. ادبیات کمونیستی را والا معرفی کرده و درباره آنها می نویسد.
درحالی که می توان به صورتی منطقی درباره میراث کمونیسم بحث کرد اما به نظر می رسد که ستون های نیویورک تایمز تبدیل به تهدیدی ژئوپلیتیک برای ایالات متحده شده و رویکرد آمریکا در قرن بیستم را نقد می کند. آنها تا جایی پیش می روند که کمونیسم را «آزمایشی نجیبانه معرفی می کند که شرایطی کمتر ایده آل صورت پذیرفته است.» اما چیزی که باید پرسید این است که آیا 100 سال پس از فاشیسم هم باید بخشی مشابه ایجاد کرد تا درباره دنیای درخشان فاشیسم بحث کرد؟ البته که نباید اینطور باشد و برای این کار دلایل بسیار خوبی وجود دارد.
اما در حال حاضر ما به رویاهایمان پشت کرده ایم. رسانه های جریان اصلی تبدیل به بخشی شده اند که در حال عادی سازی فرهنگ های مخرب هستند و با این رویه به درازا نمی کشد که ما نسبت به رویاهایمان کاملا خاموش شویم. با این شرایط جای تعجب ندارد که بسیاری از جوان ها از ایدئولوژی ای که با آن زندگی می کنند رویگردان شده و به دنیال تمدنی هستند که داشت جهان را نابود می کرد و آن را به تاریکی فرو می برد. این هشداری خطرناک است که ما باید بیشتر برای آموزش جوانان آمریکایی تلاش کنیم تا درباره تاریخ و نعمت آزادی و دموکراسی خود بیشتر بدانند. آنها در کشوری شکوفا شده زندگی کرده اند و شاید تنها نیاز باشد که سیستم آموزشی آنها احیا شود تا اولویت های اصلی را ببینند.
شین مک مکین، مورخ در کتابش «انقلاب روسیه» می نویسد «پس از کمونیسم فجایعی به وجود آمد که هیچ کس نباید برای آنها عذر و بهانه ای بتراشد. سوسیالیست های این روزهای غربی در آرزوی جهانی هستند که در آن مالکیت خصوصی و نابرابری غیرقانونی باشد. جایی که توسعه اقتصادی توسط دولت برنامه ریزی شده باشد اما باید مراقب باشند چرا که چیزی که آنها ممکن است به بار آورند فاجعه ای است که پیش از این شاهد بودیم.»
منبع: دیلی سیگنال/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :