سی امین بخش از سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم:
اسرائیل به عرب ها اعتماد ندارد
دیپلماسی ایرانی: امسال برای هفتمین سال متوالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند. این یادداشت ها بعد از سفر وی به امریکا و دیدارش با مقامات فعلی و سابق امریکایی به طور مرتب در روزنامه النهار منتشر شده است. به دلیل تغییراتی که در روزنامه النهار ایجاد شده نتوانستیم به همه این یادداشت ها دسترسی داشته باشیم اما آن دسته از یادداشت هایی که امکان دسترسی به آنها وجود داشته و از اهمیت و جذابیت بالایی برخوردار بوده است را تهیه و منتشر می کنیم. در این جا سی امین بخش از این یادداشت ها را می خوانید:
درباره اردن، دیپلمات امریکایی کارکشته ای که روی کل قضایای خاورمیانه کار کرده و احیانا مسئولیت های رسمی از طرف امریکا در خاورمیانه داشته که خودش آنها را ماموریت می نامد، می گوید: «پادشاه اردن، ملک عبدالله دوم بن حسین باهوش است و چه بسا از پدرش هم باهوش تر باشد. البته ملک حسین قدرتمند بود. او از هوشش استفاده می کند تا کشورش را از مشکلات بزرگ و پیچیده دور کند.»
پرسیدم نظرت درباره رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه جدید چیست؟ جواب داد: «او شرکت نفتی «اکسون» را مدیریت می کرد که در آن 70 هزار کارمند کار می کردند. برای همین به نظر من او می تواند وزارت امور خارجه را که در آن 30 تا 50 هزار کارمند کار می کنند را اداره کند. قبل از این که مسئولیت وزارت امور خارجه را بپذیرد سهامش در اکسون را فروخت. البته بعضی ها می گویند او این کار را برای سودش انجام داد. در حالی که بعضی دیگر می گویند هدف او از این فروش جبران چیزی بود که او آن را «تناقض» منافع می نامید. این کار را ترامپ رئیس جمهور نکرد. فقط به این اکتفا کرد که کارهایش را به پسرانش واگذار کند. این به معنای تناقض منافع میان آقای کاخ سفید با دولت ایالات متحده است یا حداقل احتمال آن وجود دارد. به عبارتی در آن جا دولت و خانواده در آن واحد هستند.»
وی سپس گفت: «تیلرسون باید کاری کند. اما چگونه؟ در وزارت امور خارجه پست های خالی بسیاری وجود دارد که در سطوح عالی هم هستند. مثلا تا الآن (ماه مه) معاون وزیر ندارد. چرا؟ آن پترسون پیشنهاد شد که در دوران ریاست جمهوری اوباما معاون وزیر امور خارجه در امور خاورمیانه بود که با توجه به تجربه ای که در جریان کار در امور خاور نزدیک به دست آورده بود تیلرسون می خواست او را معاون خودش کند. اما ترامپ با انتصاب او برای این سمت مخالفت کرد. دلیلی که می آورد این بود که او بعد از انتخاب محمد مرسی به سمت ریاست جمهوری مصر در آن جا سفیر ایالات متحده بود و پیشنهاد گفت و گو با مرسی را داده بود. پس قرار بوده به عنوان سفیر چه کند؟ او تصمیم هایی را اجرا می کرد که خودش اتخاذ نکرده بود. ترامپ سیسی را دوست دارد و دوست دارد که با اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه کار کند، یعنی می خواهد با «خدیوی» مصر و «سلطان» ترکیه همراهی کند. آزادی ها برایش اهمیت ندارند و توجهی هم به سرکوب نمی کند. این امور در تعریف روابطش با کشورهای خارجی برایش مهم نیست. می خواهد اخوان المسلمین و تروریسم را بزند. برای همین سیسی را دوست دارد. وقتی که به او گفته می شود عمر اخوان از سال 1932 آغاز شد، جواب می دهد: خوب که چی... شاید الآن وقتش باشد که از دستشان خلاص شویم. اما درباره بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، برای مدت طولانی در قدرت می ماند تا این که توافقی برای بحران کشورش به دست آید.»
بعد از آن به سراغ دوست امریکایی ام که منطقه عربی را خوب می شناسد اما هیچ گاه سمت رسمی مهمی نداشته است اما همیشه صاحب نظری محترم بود و حرف هایش نزد بعضی از مسئولان عالی رتبه خریدار دارد و همچنان هم به حرف های او توجه می کنند، رفتم. در ابتدای حرف هایمان گفت: «دولت بحرین به اسرائیل از طریق دیپلمات ها و مسئولینش گفت که شاید بحرین و کشورهای همکاری خلیج فارس بتوانند به حل مشکل پناهندگان فلسطینی در چارچوب حل درگیری فلسطینی – اسرائیلی کمک کنند، و برای انجام این کار هم روی ترامپ حساب کرده است. شاید کشورهای عربی خلیج فارس به این دلیل دنبال این کار باشند که به اعراب اهل تسنن در مقابل شهروندان شیعی شان که معتقدند با ایران همکاری دارند نیاز داشته باشند. این بهتر از آن است که به سراغ پاکستانی ها یا غیر عرب های دیگر بروند.»
وی همچنین گفت: «قضیه فلسطینی امروزه تمام شده است. اما آیا این قضیه می میرد؟ هیچ کس نمی داند. «حماس» ضعیف است و «دولت ملی» (حکومت خودگران) ضعیف است. بعضی ها در امریکا معتقدند که این قضیه حل نمی شود مگر به همان شیوه ای که امریکایی ها مشکل «سرخ پوست ها» را وقتی که امریکا مستعمره بود حل کردند. یعنی این که با آنها مثل شهروند زندگی کنند اما نگذارند وزنه بزرگی داشته باشند. این در حال حاضر وضعیت «سرخ پوست ها» است. اسرائیل مشکلی دارد. در بیت المقدس 300 هزار فلسطینی زندگی می کند. اگر به شمال و جنوب برود در اولی 700 تا 800 هزار فلسطینی و در دومی حدود 400 هزار فلسطینی زندگی می کند. این مشکلی حقیقی است، مشکل برای اسرائیل یهودیت کشور است. سومین چیزی که اسرائیل می گوید این است که کشورهای عربی مختلف با اسرائیل رابطه برقرار کرده اند. مصر و اردن رسما با آن صلح کرده اند. با عربستان الآن روابط خوبی برقرار کرده است. آیا رسمی خواهد شد؟ نمی دانیم. این مساله در سطح تحرکات ترامپ یا به عبارت دیگر این که کاری می کند یا نمی کند، متوقف مانده است. اما جرد کوشنر، داماد و مشاور او نقشی مهم دارد. با وجود روابطی که به آن اشاره شد اسرائیلی ها نمی دانند این عرب ها در روابط با آنها صادق هستند یا این که فقط چون نیاز به اسرائیل برای رویارویی با ایران دارند، با اسرائیل رابطه برقرار کرده اند. هر کس هر چی به آنها می گوید می گویند: ایران.»
نظر دادم: «عرب ها و مسلمان ها شاید فلسطین و ملت و حقوق آن را فراموش کنند اما قدس را برای مدت طولانی فراموش نخواهند کرد، اسرائیل باید این را درک کند.»
ادامه دارد...
نظر شما :